به گزاش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، فرا رسیدن دهه کرامت روزهایی که با نام و یاد امام رئوف حضرت امام رضا(علیه السلام) و خواهر بزرگوارشان حضرت معصومه (سلام الله علیها) این چنین نامگذاری شده اند ما را بر آن کرد تا کرامت را از زاویه ای متفاوت بررسی کنیم و علم و اندیشه و عمل به کرامت انسانی را از لسان اندیشمندان جویا شویم.
در این راستا با دکتر یحیی یثربی، استاد تمام رشته فلسفه و کلام اسلامی که سالیان سال در حوزه های فکری به این مملکت خدمت کرده است درباره رابطه متقابل کرامت و علوم انسانی به گفت و گو پرداخته ایم؛ آنچه که در ادامه می خوانید حاصل این گپ و گفت است:
دکتر سیدیحیی یثربی، استاد فلسفه در پاسخ به پرسشی در مورد ارتباط متقابل و تعامل کرامت محوری و تاثیر آن بر علوم انسانی اظهار کرد: معتقدم باید این دو اصل را به کلی از یکدیگر جدا کنیم چرا که هر کدام مطالب جداگانه ای هستند اما روی یکدیگر تاثیر دارند، بنابراین باید به این نکته دقت کنیم که کدام یک از این دو مقدم هستند و باید از کدام یک آغاز کنیم.
وی ادامه داد: من به ضرس قاطع معتقدم نخست باید در علوم انسانی به تحول و پیشرفت برسیم تا بتوانیم از ورای آن کرامت انسان را محور قرار دهیم، اساسا محور قرار دادن کرامت انسان، یکی از دستاوردهای تحول ذهنی انسان است یعنی اگر تحول ذهنی نداشته باشیم هرگز کرامت انسانی را باور نخواهیم کرد.
این پژوهشگر با بیان اینکه کرامت انسان در قرآن کریم مورد توجه قرار گرفته است، تصریح کرد: و این تاکید قرآن در حالی است که متاسفانه امروز در جامعه مسلمین به بسیاری از مفاهیم والای قرآنی توجه نمی شود و این امر نشان از عدم توجه به مفاهیم دینی دارد و به نظر می رسد نه تنها به درستی این مفاهیم درک نشده که برخی حتی تلاشی برای فهم آن نیز ندارند.
وی با اشاره به مثالی از تاریخ اسلام و سیره حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) بیان کرد: اینکه حضرت امیر (ع) حال ابن ملجم که قاتلش است را جویا می شود به دلیل بزرگی ذهن و روح و کرامت حضرت (ع) است. امروز اما کسی که با یک نفر دشمن است و او را شکنجه می دهد و خانواده اش را نابود می سازد هنوز به آن درجه از کرامت نرسیده و نخواهد رسید و در واقع ذهن او عقب مانده است. بنابراین معتقدم در گام نخست باید به توسعه ذهن خود و جامعه مان بپردازیم و همواره این مسئله را مدنظر قرار دهیم که اگر ذهن توده مردم توسعه یابد و مردم بدانند که انسان ولو خطاکار احترام دارد، در آن صورت شاهد تغییر جامعه خود خواهیم بود.
یثربی با بیان اینکه باید ذهن آدمی حرکتی پیشرو را تجربه کند، افزود: مثلا همه می دانند که (نباید) به بیت المال در مسیری جز خدمت به مردم دست زد اما مسئولی که حقوق نجومی می گیرد یا دزدی می کند قطعا ذهن رشدیافته ای ندارد و نمی تواند حرمت بیت المال را بفهمد. او درک نمی کند که این مال برای انسانی است که برای تهیه دارو و درمان خویش درمانده است، بنابراین چنین فردی که دست درازی به بیت المال می کند ذهنی عقب مانده ای دارد چرا که ذهن پیشرفته دزدی نمی کند و اصلا مال هم آنقدر ارزش ندارد که چنین کنند.
بنابر گفته استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبایی(ره) ذهن پیشرفته ثروت را صاحب نمی شود و این مساله نمونه های فراوان و شاهد مثال های متعدد دارد چنانچه می بینیم برخی ثروتمندان کشورهای دیگر تمام اموالشان را در راه مردم خرج می کنند ولی متاسفانه امروز شاهدیم که یک مسلمان از مال مردم دزدی می کند و پول هایش را در بانک های خارجی ذخیره می کند. بنابراین اول باید ذهن پیشرفته داشته باشیم تا مسیر حرکت خود را بدانیم؛ کسی که دزدی می کند لگد به کرامت و حرکت زندگی متعالی خود زده است.
این پژوهشگر در ادامه به بیان خاطره ای تلخ از دوران حضور در دوره های تابستانی ویژه مربیان پرداخت و گفت: به یاد می آورم زمانی خانمی برای شرکت در دوره تابستانی به اداره کل یکی از مناطق آموزش و پرورش آمده بود، معاون آن اداره کل در کنار حوض حیاط آن اداره مشغول گرفتن وضو برای نماز ظهر و عصر بود و زیر لب سوره قدر را می خواند. آن خانم با کمال تواضع سلام کرد و گفت: من بچه شیرخوار در منزل دارم اگر ممکن است بروم و بعدازظهر برای ثبت نام در کلاس ها مراجعه کنم. این فرد که مشغول وضو و قرائت سوره قدر بود جواب نداد و آن خانم دوباره سوال کرد که فرد به جای پاسخ مودبانه به او پرخاش کرد و گفت: مگر کوری و نمی بینی که وضو می گیرم؟! حال تصور کنید آیا این چنین فردی و با این دیدگاه می تواند درکی از کرامت داشته باشد؟ چنین فردی قطعا توسعه ذهنی نداشته و نخواهد داشت. حال آنکه پیامبر اسلام(ص) مشغول نماز بودند و حسنین(ع) روی کمر ایشان می نشستند و حضرت(ص) سجده اش را طولانی کرد! آن وقت چنین فردی حتی در هنگام وضو و آن هم در حد یک پاسخ ادب را رعایت نکرد.
یثربی در ادامه تاکید کرد: با این وصف باید اول در علوم انسانی توسعه داشته باشیم علوم انسانی یعنی مطالبی که از ذهن تراوش می کند؛ زمانی که این علوم تحول یافت کرامت محور می شویم و این کرامت محوری بر سایر ارکان جامعه و شئونات آن و همچنین رشته های مختلف علوم انسانی اثر می گذارد و حتی در رشته های علوم تجربی نیز تحول ساز می شود.
وی در پایان اینچنین نتیجه گیری کرد که متاسفانه ما مسائل عادی و مشکلات را جدی نگرفته ایم تا کرامت انسان را تامین کنیم؛ به جای کمک به مردم برایشان بدبختی فراهم می کنیم در حالی که اگر به اهمیت حرمت انسان ها برسیم که نرسیده ایم اولین کاری که می کردیم آن بود که علوم انسانی پیشرو داشته باشیم.
نظر شما