«مغز حرام» داستانی از صالحه مرتضي نيا

خبرگزاری شبستان:«مغزحرام» داستانی به قلم «صالحه مرتضي نيا» است که نشر «هیلا» آن را چاپ کرده است.

به گزارش خبرگزاری شبستان، داستان از شبی شکل می‌گیرد که امیر میهمان خانة شرمین است. تا خرخره خورده بودند و چند نخی هم گل زده بودند. تلوتلو می‌خوردند و می‌خندیدند. شرمین گفت: «وقت دوئل است.» شرمین امیر را به مبارزه می‌طلبد. کمی بعد چشم در چشم با فاصلة کم و دو اسلحه پُر روبه‌روی هم ایستاده بودند. آماده؟ سه... دو... یک... آتش! حالا امیر که آرزوی نویسندگی در سرش بود و با همین آرزو از مشهد راهی تهران شده بود باید فرار می‌کرد. 48 ساعت آوارة تهران شد. توهم یکی از عارضه‌های مواد مخدر است و مغز حرام به بررسی فاجعة توهم می‌پردازد. طنز نهفته در کتاب و موضوع روز بودن، کتاب را خواندنی کرده است. صالحه مرتضی‌نیا روانشناس است، به همین دلیل شخصیت‌های داستان بسیار باورپذیرند.

در قسمتی از کتاب چنین می خوانیم:« برای هزارمین بار توی خیالاتم تا دم مرگ رفته بودم و سرشکسته برگشته بودم. احساس حقارت که بالا بزند فقط می‌توانی پشت کنی به دره و راه بیفتی سمت دامنة کوه. فیلَم یاد هندوستان کرده بود. حیف امیر، حیف. با این ایده‌ها چه کارها که نمی‌توانستی بکنی. خوب نیست آدم بنشیند برای خودش دل بسوزاند اما حالا که کار از کار گذشته بد نیست کمی به حال خودت افسوس بخوری. استعدادهایت کشف که نشد هیچ، تکفیر هم شد. بعدش هم که این افتضاح... کدام استعداد؟ خودشیفتگی که شاخ و دم ندارد. دارد. تخیل من آبستن شاهکار است. فعلاً که توهمت... خفه لعنتی. این حق من نبود...»

نشرهیلا  اثر حاضر رادر 128 صفحه  برای نخستین بارچاپ و روانه بازار نشر کرده است. 

کد خبر 563635

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha