به گزارش خبرگزاری شبستان:«شاعر را به بیمارستان بردیم، خونریزی معده کرده بود منتظر این حادثه بودیم با آن وضع خوردن، افراط در سیگار، مادر غصههای دیگران بودن، تو گفتی وقتی در بیمارستان لباس به تنش میکردند یک اسکلت شده بود. دوباره این روزها با همه ناسازگار شده بود از همه چیز ایراد میگرفت. حتی همسرش را که خیلی دوست داشت و عاشقش بود مدام تحقیرش میکرد همسرش تحملش میکرد، مادرش شده بود و در بیمارستان در بیست و چهار ساعت همراه همسرش بالای سرش بودید به همه فحش میداد به تنها کسی که فحش نمیداد تو بودی فقط از دست تو غذا میخورد همهی ولگردان در بیمارستان به دیدارش آمدند همه در دست خوشههای انگور داشتند همهی شعرهای شاعر را با هم میخواندند شاعر فقط به آنها لبخند میزد از پزشکان نفرت داشت.»
آنچه خواندید بخشی از رمان از پنجره مسافرخانه اثر احمد رضا احمدی نویسنده برجسته معاصر است که در ساعت ۱۲ ظهر روز دوشنبه ۳۰ اردیبشهت ماه ۱۳۱۹ در کرمان متولد شد. پدر وی کارمند وزارت دارایی بود و ۵ فرزند داشت که احمدرضا کوچکترین آنها بود. جد پدری وی ثقهالاسلام کرمانی، و جد مادریاش آقا شیخ محمود کرمانی است.
سال اول دبستان را در مدرسه کاویانی کرمان گذراند و در سال ۱۳۲۶ با خانواده به تهران کوچ کرد. در دبستان ادب و صفوی تهران دوران ابتدایی را به پایان برد و دورهٔ دبیرستان را در دارالفنون تهران به پایان رساند. در سال ۱۳۴۵ دورهٔ خدمت سربازی را به عنوان سپاهی دانش در روستای ماهونک کرمان آموزگاری کرد.
احمدی در سال ۱۳۴۳ به همراه نادر ابراهیمی، اسماعیل نوری علاء، مهرداد صمدی، محمدعلی سپانلو، بهرام بیضایی، اکبر رادی، جعفر کوشآبادی، مریم جزایری و جمیله دبیری گروه طرفه را با هدف دفاع از هنر موج نو تأسیس کرد. انتشار دو شماره از مجلهٔ طرفه و تعدادی کتاب در زمینهٔ شعر و داستان از فعالیتهای این گروه است.
در پشت جلد این رمان نیز می خوانیم: ««من و تو همهی گوشهها، زاویهها و کل دایره را که در آن محاصره هستیم فراموش کردهایم. چه زود دانستیم که ما در یک دایره سیاه محبوس هستیم. گاهی با کلمهای آتش میافروزیم که با آن آتش گرم میشویم و سیگار را روشن میکنیم دیگر نه اهل معاشرت هستیم نه دلمان برای کسی تنگ میشود و نه...»
گفتنی است از احمد رضا احمدی تا کنون آثاری چون «طرح»، «روزنامه شیشهای»، «وقت خوب مصائب»، «ما روی زمین هستیم»، «نثرهای یومیه»، «عزیز من»، «قافیه در باد گم میشود»، «بهاریه»، «از نگاه تو زیر آسمان لاجوردی»، «روزی برای تو خواهم گفت»، «هزار اقاقیا در چشمان تو هیچ بود»، «همه شعرهای من» و «میوهها طعم تکراری دارند» و... منتشر شده است.
انتشارات کتابسرای نیک رمان «از پنجرهی مسافرخانه» نوشته احمدرضا احمدی در ۱۹۲ صفحه چاپ کرده است.
نظر شما