به گزارش خبرگزاری شبستان، بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی در دهمین جلسه از سلسله گفتارهایی در فلسفه دین با موضوع "دین و تکنولوژی2" در سخنرانی خود با عنوان "دین، تکنولوژی، رویدادگی" گفت: ممکن است کسی بگوید که پرسش درباره نسبت میان دین و تکنولوژی بیوجه است، چون بشر از آغاز حیاتش، یعنی از همان لحظهای که سنگی را به عنوان ابزاری برای شکستن یک شی سخت یا به عنوان ابزاری برای دفاع از خود یا حمله به یک حیوان و شکار آن در دست گرفت، دارای استعداد و قدرت ابزارسازی بوده است تا آنجا که میتوان او را حیوانی ابزارساز تعریف کرد، اگر چنین است، پس همین توانایی ابزارسازی وی همواره قرین زندگی او بوده، بنابراین نمیتوان «تکنولوژیهای جدید» را امری مطلقا نوظهور تلقی کرد. همانگونه که در گذشته تعارضی میان قدرت ابزارسازی بشر با دین و دینداری وجود نداشته است، امروز نیز میان دین و تکنولوژی تعارضی وجود نداشته و اساسا «طرح پرسش از نسبت میان دین و تکنولوژی امری بیوجه است.
عبدالکریمی ادامه داد: اما به نظر میرسد در این استدلال، چیزی وجود دارد که ما را ناآرام میسازد، چیزی که احتمالا خود را در این پاسخ آشکار خواهدکرد. تکنولوژی جدید، صرف همان قدرت ابزارسازی بشر نیست، بلکه چیزی بیش از آن است اما سوال اصلی این است مگر تکنولوژی جدید چه چیزی بیش از قدرت ابزارسازی بشر دارد که نسبت دین و تکنولوژی را برای ما به مسئله تبدیل کرده و طرح پرسش از این نسبت را ضروری ساخته است؟
وی به بیان تعاریف گوناگون تکنولوژی پرداخت و تصریح کرد: تکنولوژی را میتوان مجموعهای از تلفیق دانشها و مهارتهای فنی برای تولید کالا و خدمات (و یا همزمان چند کالا و خدمات) مورد نیاز جامعه از راه ترکیب و تلفیق عواملی همچون مواد اولیه ابزار و ماشینآلات نیروی انسانی زمین و طبیعت پول و سرمایه و غیره دانست و عامل مدیریت را در این مجموعه نباید از نظر دور داشت.
این استاد فلسفه تعاریف دیگری هم از تکنولوژی ارائه کرد و گفت: تکنولوژی یعنی داشتن مربوط به کاربرد علوم و معارف بشری در زندگی روزمره یا صنایع بازرگانی (علم کاربردی)، تکنولوژی یعنی کاربرد دانش علمی و دانش سیستمهای منظمی که شامل مردم، سازمانها، اشیاء زنده و ماشینها میشود، البته همگی میدانیم که شیوه تعاریف گذشته که به جنس، فصل، عرض خاص و غیره صورت میگرفت دیگر معنی و مفهوم ندارد. آنچه در تعریفها میآوریم ویژگیهای این پدیدهها است و اشاراتی چند به اجزاء و عناصر تشکیلدهنده آنها است تا به تدریج پرده ابهام و تاریکی را از رخ آنان برگیرد.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی ادامه داد: آنچه سبب ضرورت شکلگیری پرسش از نسبت دین و تکنولوژی برای ما شده است نه وصف صرف قدرت ابزارسازی بشر است که از دیرباز وجود داشته است، بلکه آنچه در این میان نوظهور است، یعنی همان چیزی که سبب ظهور پرسش از نسبت میان دین و تکنولوژی میشود، شبکه و افق مفهومی و معنایی گستردهای است که همراه با تکنولوژی جدید خود را نمایان کرده و از شبکه و افق مفهومی و معنایی ابزارسازی بشر درگذشته بسیار متفاوت است. به تعبیر سادهتر، آنچه تکنولوژی جدید را از ابزارسازی بشر در گذشته متفاوت کرده و سبب ظهور پرسش از نسبت دین و تکنولوژی جدید میشود، علم و عقلانیت جدید، تفکر تکنولوژیک است.
عبدالکریمی با بیان اینکه وقتی درباره تکنولوژی میاندیشیم، تکنولوژی صرفا به منزله مجموعهای از ابزارها نیست، گفت: علم، به منزله صرفا امری فنی و تکنیکی، امری اجتماعی، سیاسی یا روانشناختی، ساختار اجتماعی، امری اقتصادی یا به منزله یک امر تاریخی، سیاسی و غیره نیست بلکه مجموعه ای از همه اینها است و به تنهایی هیچ کدام را شامل نمی شود.
وی بااشاره به اینکه با تفکر در باب تکنولوژی، وصفی بر ما آشکار میشود که با اندیشیدن بر هر پدیدار دیگری هویدا میشود و آن تعریفناپذیری، سیطرهناپذیری و غنای سرشار و خوفبرانگیزی است که همه پدیدارها، ازجمله پدیدار تکنولوژی از آن برخوردارند، گفت: ما میتوانیم از تکنولوژی - درست مثل هر پدیدار دیگری - به منزله یک امر فنی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، تاریخی و خیلی چیزهای دیگر سخن بگوییم. اما تکنولوژی صرفا یک امر فنی، اقتصادی و یا حتی مجموعه همه این عناصر برشمرده شده نیست.
استاد دانشگاه آزاد اسلامی تکنولوژی را یکی از پدیدارها و جلوههای مدرن مدرنیته دانست و تصریح کرد: تکنولوژی مثل هر پدیدار تاریخی دیگری ربطی بسیار وثیق با شبکه گستردهای از معانی، نشانهها، مناسبات و نهادهای دوران خویش دارد. تکنولوژی را درست همچون بسیاری دیگری از پدیدارهای مدرن مثل تکنولوژی، رسانه، ژورنالیسم، فناوری نوین اطلاعات و ارتباطات، آزادیهای مدنی، حقوق بشر، و غیره با هیچ نیرویی نمیتوان از جهان کنونی حذف کرد، چرا که هر پدیداری در این جهان با یک کلیت شبکهای مرتبط است. قدرتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی درباره خیلی چیزها نمیتوانند مقاومت کنند، همانگونه که در برابر تکنولوژی نمیتوانند مقاومت کنند.
این استاد فلسفه ادامه داد: پدیدارها فراسوی خیر و شرها، پسند و ناپسندها، مفروضات و تئوریسازیها و جهتگیریهای سیاسی، ایدئولوژیک و تئولوژیک ما هستند. واقعیتها حاصل تصادم و رویدادگی خود پدیدارها هستند؛ درست همانگونه که واقعیت تکنولوژی چنین است. نمیتوانیم، بگوییم تکنولوژی زیباست، زیرا واقعیتهای زشت (مثل استثمار، افزایش فقر و فاصله طبقاتی، جنگ، یورش به طبیعت و...) در آن وجود دارد. نمیتوانیم بگوییم تکنولوژی، زشت است، زیرا واقعیتهای زیبایی (چون رفاه، کاستن فشار سنگین زندگی و...) با آن شکل میگیرد. تکنولوژی فراسوی خیر و شرها و پسندها و ناپسندهای ماست. تکنولوژی را به تمامی نمیتوان به منزله ابزار سرمایهداری و نظام سلطه تلقی کرد، درعین حال که بیتردید تکنولوژی با نظام اقتصاد سرمایهداری و نظام سلطه نسبتی دارد.
مترجم "بررسیهای روشنگرانه در اندیشه مارتین هایدگر " با تاکید بر اجتنابناپذیری تکنولوژی در زندگی ما آن را وجهی از رویدادگی قلمداد کرد و افزود: تکنولوژی بخشی از زندگی و جهان کنونی ماست، تکنولوژی یکی از عناصر قوامبخش عالم کنونی است و در پدیده تکنولوژی، همچون خود زندگی و همه رویدادهای آن و همچون جهان و همه پدیدارهای آن امری تبیینناپذیر وجود دارد، امری که صرفا خود را در نوعی رویدادگی آشکار میسازد.
وی در پایان تصریح کرد: شکل پرسش از "نسبت میان دین و تکنولوژی" یا با پرسش از «نسبت میان عقلانیت، عالمیت، تفکر دینی با عقلانیت، عالمیت، تفکر تکنولوژیک» تغییر می کند و پرسش ما از "نسبت میان دین و تکنولوژی" به پرسش از «نسبت میان عقلانیت، عالم دینی و عقلانیت، عالم متافیزیکی» صورتبندی می شود. اگر ما این شکل از صورتبندی از مسئله را بپذیریم، در واقع پذیرفتهایم که پرسش از نسبت دین و تکنولوژی در روزگار ما در واقع بیان تازهای از همان پرسش دیرینه از نسبت میان دین و فلسفه یا وحی و عقل در سنت تاریخی خود ماست.
شایان ذکر است، این نشست به همت انجمن علمی فلسفه دین ایران و گروه فلسفه دین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این پژوهشگاه برگزار شد.
پایان پیام/
نظر شما