به گزارش خبرنگار کتاب شبستان، داستان « شبهای روشن» از زبان شخص تنها و بی نام و نشانی روایت می شود که در شهر زندگی میکند و از تنهایی و این که توانایی متوقف کردن افکار خود را ندارد، رنج میبرد.در «شبهای روشن» که دومین اثر « داستایفسکی» و رمانی است که خود نویسنده، در یکی از نامه هایش، آن را «رمان احساساتی» تعریف کرده ، شرح اشتیاق جوانی رؤیاپرداز را میخوانیم که زندگی را درتنهایی بهسر میکند و به دنبال گمشدهای که با او همزبانی کند، هر سو میپوید. تا عاقبت در کنار آبراه با دوشیزهای گریان، که او نیز عاشقی شیدا و تنهاست و بر سرقراری قدیمی و عاشقانه حاضر شده ، آشنا میشود. جوان چهار شب با دختر همراه می شود تا به انتظار معشوق بنشینند..
گفتنی است سبک ساده و پر احساس داستان همراه با گفتگوهای فیلسوفانه مرد و سادهانگارانه دختر یک فضای رمانتیک فانتزی را پدید آورده است که داستان را خواندنی تر میکند.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
«ناستنکا... ایا در دل تو تلخی ملامت و افسون افسوس می دمم و آن را از ندامت های پنهانی آزرده می خواهم وارزو می کنم که لحظات شادکامی ات را با اندوه بر آشوبم و ایا لطافت گل های مهری که تو جعد گیسوی سیاهت را با ان ها اراستی که با او به زیر تاج ازدواج بپیوندی پژمرده می خواهم؟ نه ، هرگز و صدبار هرگز. آرزو می کنم که آسمان سعادتت همیشه نورانی باشد و لبخند شیرینت همیشه شاد و مصفا باشد و تو را برای آن دقیقه ی شادی و سعادتی که به دلی تنها و قدرشناس بخشیدی دعا می کنم...»
کتاب حاضر را انتشارات ماهی با ترجمه ی «سروش حبیبی» در قطع جیبی و بهای 6 هزار و پانصد تومان برای شانزدهمین بار تجدید چاپ کرده و به بازار کتاب فرستاده است.
نظر شما