قحطی ، جرم دولتمردان است نه مجازات خدا

عملکردهای سیاسی و اقتصادی غلط رهبران خوش گذران غرب گرای کشورهای آفریقایی که در کاخهای مجلل زندگی می کنند عامل اصلی قحطی در این کشوهاست و آنان را سزاوار محاکمه در دادگاه جنایی بین المللی می کند.

به گزارش خبرگزاری شبستان ، وقتی محرومیت از غذا بیش از حد به طول می انجامد بدن افراد گرسنه رو به زوال می رود ، وقتی درد و رنج گرسنگی گرسنگان را به ستوه می آورد دیگر توان حرکت نیز از آنها گرفته می شود و دیگر چاره ای جز سپری کردن عمر با جسمی ناتوان و معلول ندارند!

هزاران سومیالیایی در چند ماه اخیر گرفتار این تراژدی شده اند و دهها هزار نفر در شرف مرگ در ماه های آینده قرار دارند.

قحطی در سومالی در حال بلعیدن جمعیت سه میلیون و 700 هزار نفریاین کشور است و بر اساس آمار ارائه شده از سوی موسسه های بین المللی حقوق بشر سومالی تا ماه آگوست شاهد مرگ روزانه دو هزار و 500 نفر از شهروندان خود است.

اما کشته شدن این تعداد از انسان های بی گناه بر اثر گرسنگی در کشوری چون سومالی و دیگر کشورهای آفریقایی که دولتمردان آن در قصرهای مجلل زندگی می کنند چه معنایی دارد؟

مسئله این است که این مرگ و میرها در نتیجه مستقیم عملکردهای عمدی مقام های دولتی برای ذخیره ثروت در کاخ های مجلل خود می باشد و اصولاً مرگ بر اثر قحطی و گرسنگی در جهان مدرن امروزی دلیلی جز این نمی تواند داشته باشد و به همین دلیل است که گرسنگی گسترده در این کشورها یک جرم و یک جنایت علیه بشریت محسوب می شود و رهبرانی که عامل به وجود آورنده این شرایط هستند باید در دادگاه جنایی بین المللی محاکمه شوند.

اما این دولتمردان با نسبت دادن این مشکلات و فقر و گرسنگی به بلاهای آسمانی و مجازات خداوند عملاً بار مسولیت را از روی شانه های خود بر می دارند و با این دلایل خود را از جنایت بزرگی که علیه بشریت مرتکب می شوند مبرا می کنند.

به طور طبیعی قحطی همیشه نتیجه رکورد تولید داخلی محصولات غذایی، منابع محدود برای تولید محصول و زیر ساخت های ضعیف برای توزیع محصولات و مواد غذایی در سراسر دنیا بوده اما وقتی تاسیسات زیربنایی و بازارها قوی می شوند و گسترش پیدا می کنند دیگر ناتوانی در تولید محصول نمی تواند دلیل کافی برای مرگ و میرهای گسترده به دلیل گرسنگی باشد .

به عنوان مثال« رابین برگس » و «دیو دونالدیون» در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده اند که دوران قحطی در زمان صلح در هند درست زمانی به پایان رسید که شبکه های ریلی این کشور در گوشه و کنار آن  به بهره برداری رسیده و آغاز به کار کردند.

تحقیقات درباره قحطی های مدرن نشان می دهد که نزدیک بودن به یک راه اصلی ارتباطی با سایر قسمت های جهان به طور چشمگیری شانس زنده ماندن افراد در هنگام قحطی را افزایش می دهد و این روزها شاهد آن هستیم که گسترش راهها و ریل ها در سراسر جهان بسیار بیشتر از 50 سال پیش است و منابع مبارزه با قحطی توانایی بسیاری برای تامین غذای افراد نیازمند در سراسر دنیا حتی در اماکن بسیار دور افتاده را دارند .

کمک انسانی تامین شده از سوی کمک کننده های مالی به انسانهای نیازمند در جهان از یک میلیارد دلار در سال 1990 میلیاردی به 9 میلیارد دلار در سال 2008 میلادی افزایش یافته و این مقدار برای تضمین جلوگیری از مرگ های دسته جمعی بر اثر گرسنگی کاملاً کفایت می کند.

در حال حاضر به کمک جهانی سازی ، گسترش زیر ساخت ها و ظرفیت روز افزون آژانس هایی مانند" آژانس غذایی جهانی "  قحطی نسبت به 30 سال پیش بسیار کمتر شده است مگر در کشورهایی مانند سومالی و برخی کشورهای آفریقایی که دولتمردان آنها همه درآمدهای تولیدی و رسیده به کشور را برای خود اندوخته می کنند و دیگر چیزی برای مردم باقی نمی گذارند.

از سال 1984 میلادی تاکنون سومالی اولین کشوری است که قحطی آن به طوررسمی از سوی سازمان ملل متحد اعلام شده است .

بر اساس گزارش منتشر شده از سوی «دبیل استرلی » از دانشگاه نیویورک حدود 30درصد از جمعیت آفریقا در سال های بین 1990 تا 2005 میلادی در معرض قحطی قرار گرفته اند.
همانطور که آمارتیاسن ، اقتصاددان مشهور آفریقایی می گوید قحطی در کشورهایی که رهبران آنها حتی کوچکترین توجهی به منافع مردم داشته باشند رخ نمی دهد و حتی اگر دولت ها از نظر اقتصادی ضعیف باشند به مدد گسترش بازارها و زیرساخت ها نباید قحطی در هیچ کشوری رخ دهد .

سیاست های غلط دولتمردان بی کفایت در بسیاری از کشورهای آفریقایی همواره موجب تشدید قحطی در این کشورها شده است به عنوان مثال قحطی اتیوپی در سال 1984 میلادی به دلیل سیاست های دولتی مانند اشتراکی کردن اقتصاد، مصادره محصولات غذایی مانند گندم و غیره تشدید شد .

همچنین در مورد ایالت های وولو، تیگری و اریتره که مرکز قحطی بوده اند دلیل اصلی این بود که این مناطق محل فعالیت جنبش های استقلال طلبانه بود ، در واقع مردم در این مناطق قربانی سیاست استفاده از قحطی به عنوان سلاح جنگ بودند.

به گفته تحلیلگران سیاسی کشور سومالی نیز از زمان مداخله آمریکا در امور داخلی اش در زمان جرج دبلیو بوش تاکنون شاهد گسترش قحطی بوده است .

از نظر جغرافیایی نیز قحطی بیشتر در مناطقی از سومالی متمرکز شده که تحت کنترل نیروهای القاعده که هم پیمانی آمریکایی ها هستند می باشند.

دولتمدان این کشور نیز برای رسیدن به منافع خود به دستورات آمریکا عمل می کنند و به این ترتیب با زیر پا گذاشتن منافع مردم منافع خود را تامین می کنند.

بنابر گزارش فارین پالیسی، پیشنهاد مدافعان حقوق بشر این است که دستگیری رهبران مناطق یا کشورهایی که در جهان معاصر و مدرن امروزی دچار قحطی می شوند در دستور کار دادگاه جنایی بین المللی قرار بگیرند تا این درسی برای دیکتاتورهای خوش گذران همه کشورها برای رعایت حقوق مردم باشد.

پایان پیام/

 

کد خبر 55440

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha