به گزارش گروه مهدویت خبرگزاری شبستان، در متون اصيل اسلامي و روايات پيامبر اكرم صل الله علیه وآله و ائمة اطهار علیهم السلام مطالب بسياري در زمينةه وقايع ظهور و دستآوردهاي حكومت منجي عالم بشريت بیان شده است كه در مجموع به دو بخش قابل تقسيم هستند؛
الف) مطالب كلي امامت؛
ب)قیام حضرت حجت علیه السلام و دستاوردهای آن
در رابطه با قسمت (الف) باید گفت: امامت در فرهنگ اهل بيت عبارت است از خلافت و جانشيني پيامبرصل الله علیه وآله در نگهداري دين و حفظ حوزه مسلمين و امام كسي است كه از طرف خدا و رسول براي رهبري و راهنمايي مردم در تمام امور ديني و دنيوي تعيين شده است. با توجه به مسئوليتهايي كه امام دارد هم ازعلم امامت برخوردار است و هم از گناه و اشتباه مصون است.
چنين شخصيتي نميتواند نسبت به مردم سختگير، خشن، بيرحم و ... باشد بلكه همانگونه كه حضرت علي بن موسي الرضا علیه السلام در توصيف امام ميفرمايند: «انيس و دوست مردم است و همانند پدري دل سوز و برادر مهربان و مادر پرعاطفه نسبت به فرزند كوچكش به آنها مهر ميورزد؛ امام به منزلة يك پناهگاه امن مردم در هنگام وقوع پيشآمدهاي ناگوار است.» (2)
امام واسطه فيض خداوند است كه به بركت وجود او بركات الهي شامل حال مردم ميشود. زمين به بركت وجود امامان، نعمتهاي الهي نظير روييدنيها و ميوهها و محصولاتش را در اختيار جهانيان قرار ميدهد و آسمان، باران و ساير روزيها را بر آنها نازل ميكند (3) و اگر لحظهاي وجود امام از نظام آفرينش حذف شود زمين اهل خود را هلاك ميسازد.(4)
چگونه متصور است كه چنين انسانهايي كه مظهر كامل اسم رحمان و رحيم خداوند متعال محسوب ميشوند و مسئوليت دارند كه بشريت را با حكمت، موعظه حسنه، احسان، صحبت و ملاطفت به سرچشمه رستگاري برسانند افرادي جنگافروز و خشونتطلب باشند؟
ب) از مجموعه روايات مربوط به زمان ظهور امام زمان علیه السلام چنين برميآيد كه آن حضرت (عج) در شرايطي ظهور ميكنند كه انسانها از جور و ستم حكومتهاي ظالم و مكاتب دروغين مدعي نجات بخشي بشريّت به تنگ آمده و در نتيجة ی به بيراهه رفتنها جامعة جهاني دچار انواع بلاهاي اجتماعي شده است كه از آن جمله ميتوان به وقوع جنگهاي خانمانسوز، ظلم و ستم، فساد اخلاقي و عقيدتي و ناامني اشاره كرد.
بحرانها و آشوبهاي مختلف اجتماعي، در مجموع شرايطي را فراهم ميكنند كه وقتي حضرت به اذن پروردگار عالم ظهور كنند و مردم را به سوي خود فرا ميخوانند در كمترين زمان ممكن از سرتاسر عالم انسانهاي عدالتخواه و تشنة امنيّت و آسايش خود را به نزد آن حضرت ميرسانند و لحظه به لحظه بر تعداد ياران وي افزوده ميشود تا به آنجا كه در كمتر از يك سال به كمك خود مردم، حكومت عدل جهاني در سراسر كره زمين استقرار پيدا ميكند و بساط ستم و ظلم و تعدي برچيده ميشود و بشريت به آرزوي ديرينة خود كه همانا صلح و امنيّت و آسايش كامل است دست مييابد.
واضح است كه اين كار به راحتي هم انجام نميگيرد چه بسيار افرادي كه منافع نامشروع خود را در خطر ديده و به مخالفت با آن حضرت برميخيزند و در صدد جنگ برميآيند كه امام مهدی علیه السلام نیز مانند همة اولياي الهي با شيوههاي مختلف آنها را به راه راه است فراخوانده از وارد شدن به جنگ برحذر ميدارد و چنانكه در فرموده امام صادق علیه السلام آمده است؛ آن حضرت (ع) آنان را با كلامي حكيمانه دعوت به پذيرش حق ميكند و با زيباترين و شيرينترين سخنان آنها را موعظه ميكند كه بسياري از آنها توجه كرده به حقّ گردن مينهند و دست از مخالفت و ستمگري و تعدي برميدارند.(5)
با اين همه افرادي هم پيدا ميشوند كه همچنان عناد ورزيده و بر موضع ظالمانة خود پافشاري ميكنند؛ حضرت مجبور ميشوند كه در مقابل آنها به شيوههاي قهرآميز متوسل شوند. در اشاره به اين حقيقت، در روايات ميخوانيم كه آن حضرت (عج) از ظالمان و ستمپيشگان انتقام ميگيرد(6) تا جور و ستم را از ريشه بركند. شوكت و عظمت پوشالي سركشان را درهم بشكند؛ كاخ شرك و نفاق را ويران سازد و شاخههاي گمراهي و شقاوت و فسق و فجور را قطع كند. (7)
اينجاست كه مسئله انتقام خون به ناحق ريخته شدة مظلومان عالم از آدم تا آخرالزمان مطرح ميشود چنانكه در بخشي از دعاي ندبه در اشاره به اين واقعيت ميخوانيم: كجاست آنكه انتقام خون انبياء و فرزندان انبياء را ميگيرد و خون كشتة در كربلا را باز ميستاند...(8)
از مشاهده اين قبيل تعابير برخي به اين اشتباه دچار شدهاند كه آن حضرت (عج) چگونه از كساني كه در زمان شهادت امام حسين علیه السلام حضور نداشتند انتقام خواهد گرفت؟ مگر ميتوان فرزندان را به جرم گناهان پدرانشان به قتل رساند؟ برخي از روايات به اين قبيل توهمات پاسخ دادهاند. از جمله، در روايتي كه از امام رضا علیه السلام نقل شده، وقتي از آن حضرت (ع) سؤال ميشود که : درباره اين سخن از امام صادق علیه السلام كه فرمودند: «هنگامي كه قائم ما قيام كند نسل كشندگان امام حسين علیه السلام را به كيفر جنايت پدرانشان به قتل ميرساند» چه ميفرماييد؟
ايشان فرمودند: «بلي، چنين روايتي حق است.
آنان پرسيدند: اين كار چگونه با مضمون آيهاي كه ميفرمايد: «هيچ كس بار گناه ديگري را به دوش نميكشد.»9 جور در ميآيد؟
امام (ع) فرمودند: سخن خداوند متعال كاملاً صحيح است، اما بحث در اين است كه ايشان آن دسته از فرزندان قاتلان امام حسين علیه السلام را به قتل ميرساند كه آنها به آن جنايت هولناك پدرانشان دل خوش ميدارند و حتي به آن افتخار ميكنند. و هركس كه به بدكاري رضايت دهد، همانند انجام دهندة آن است. از اين رو اگر مردي در مشرق به ناحقّ كشته شود و ديگري در مغرب بر آن رضايت دهد در پيشگاه خداوند شريك قتل آن بيگناه محسوب ميشود و قائم آل محمّد صل الله علیه وآله هم وقتي كه قيام ميكند آنان را به خاطر رضايتشان به جنايات پدرانشان و افتخار و مباهاتشان به آن جنايت، كيفر ميكند.(10)
نتيجه آنكه امام زمان پس از ظهور، هرگز، خود آغاز كنندة جنگي نخواهد بود و آن جنگ و خونريزي عظيمي كه از آن سخن به ميان ميآيد قبل از ظهور بهدست سران حكومتهاي ظالم و استكباري به بشريت تحميل خواهد شد و آنگاه كه آن حضرت در نتيجة عناد اهل باطل مجبور به مبارزه قهرآميز با آنها ميشود، ابتدا با حكمت و موعظه نيكو آنان را به پذيرش حق دعوت كرده و از مقابله با خود برحذر ميدارد و در آن مرحله نيز تنها با طغيانگران و سركشان عنود به جنگ خواهد پرداخت تا دست از عناد بردارند و از هرگونه تعدي و ستم به ديگران خودداري كنند و اين همان روشي است كه همة انبياي الهي آنرا به كار بستهاند بدون اينكه كوچكترين صدمهاي به انسانهاي بيگناه و مستضعف وارد شود.
به بيان ديگر آن حضرت (ع) در حقيقت در راستاي دفاع از حق و حقوق تودههاي مردم و براي رهايي آنها از ستم ستمگران به جنگ اقدام ميكنند؛ لذا وقتي سؤال ميشود كه امام زمان (عج) پس از ظهور چگونه عمل خواهند كرد؟ در روايتي آمده است كه: به سيره و روش جد بزرگوارش رسول اكر م صل الله علیه وآله عمل خواهند كرد.
پينوشتها:
و ما أرسلناك إلاّ رحمة للعالمين، سورة انبياء(21)، آية 1.107
كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ج 1، ص 2.200
همان، ج 4، ص 3.577
طاهري، حبيبالله، سيماي آفتاب، ص 4.9
مجلسي، محمدباقر، بحارالأنوار، ج 53، ص 5.11
موسوي اصفهاني، محمدتقي، مكيال المكارم، ج 1، ص 6.49
فيومي اصفهاني، جواد، صحيفة المهدي، ص 139 و دعاي ندبه و 7.
همان، ص 8.140
سورة فاطر(35)، آية 9.18
مجلسي، محمدباقر، همان، ح 45، ص 295 و بحراني، سيدهاشم، تفسير برهان، ج 2، ص 418. شيخ صدوق، محمد بن علي بن الحسين، عيون اخبار الرضا(ع)، ج 1، ص10.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی طرید
نظر شما