به گزارش خبرگزاری شبستان، مراسم چهلمین روز درگذشت «منوچهر ستوده» با حضور مهدی محقق، احمد اقتداری، سید محمود دعایی، احمد مسجد جامعی، محمدتقی رهنمایی، علی دهباشی، سامان توفیق و علی امیری در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، علی دهباشی سردبیر مجله بخارا، با یادداشتی از مرحوم ایرج افشار سخنان خود را آغاز کرد و گفت: «ایرج افشار در یادداشتی نوشته است: «در 60 سالی که در خدمت ستوده بودم چند صفت او برجسته بود، یکی بیابانی و ساده بودن که به تعیّن و تجمل اعتقادی نداشت و دیگری بی اعتنایی به فلک و افلاک است، وی هیچ دبدبهای نداشت.»
علاقه ستوده به ورزش از زبان محقق
در ادامه مهدی محقق با بیان اینکه 63 سال مرحوم ستوده را میشناختم و با هم ارتباط دوستی داشتیم، اظهار کرد: «در سال 1332 که در دبیرستان البرز ادبیات عرب درس میدادم، منوچهر ستوده ادبیات انگلیسی تدریس میکرد. وی کتابچهای در آن زمان نوشت که روش تدریس انگلیسی را آموزش میداد. در سال 1340 که برای تدریس زبان فارسی به دانشگاه لندن دعوت شدم، این کتاب راهنمای من برای تدریس بود.»
وی با اشاره به اینکه ستوده جنبههای مختلفی داشت که یک جنبه آن علاقهمندی به سیر و سیاحت و گردش و کشف گوشه و کنار این مملکت بود، ادامه داد: «ما در انجمن مفاخر فرهنگی 12 جلد از آثار مرحوم ستوده «از آستارا تا استرآباد» منتشر کردیم که این آثار نشان دهنده کنجکاوی ستوده از سلسله جبال البرز بود که وی با پای پیاده طی کرده بود.»
محقق به آیهای از قرآن کریم اشاره و تصریح کرد: «به تعبیر قرآن کریم که دستور به گردش و سیر و تفحص در سرزمینهای دیگر را به مؤمنان میدهد، مرحوم ستوده اهل گردشگری بود و علم سفرنامه نویسی در فرهنگ اسلامی را رواج داد. سفرنامه ناصرخسرو تا سفرنامه عربی ابن بطوطه، نشان از توجه وی به فرهنگ اسلامی و سیر و گردش در آفاق و انفس است. دانشمندان اسلامی هر جا که میرفتند کوشش میکردند نکات برجسته آن سفر را کشف و ضبط کنند.»
وی با اشاره به اینکه ستوده از نادر دانشمندان ایرانی بود که به ورزش نیز علاقه داشت، یادآور شد: یک کتاب تاریخی به نام «الاعتبار» که دانشگاه پرینستون از یک دانشمند مسلمان عرب چاپ کرده است، نویسنده آن هم مورخ ، شکارچی و قهرمان بود که این نویسنده تأکید کرد یک جنبه من علم است که من آن را ضایع نمی کنم و یک جنبه من علم است که آن را ضایع نمیگذارم و جنبههای دیگرم شکارچی بودن و امور قهرمانی است.»
محقق، به یکی دیگر از ویژگیهای مرحوم ستوده اشاره و توضیح داد: «یکی دیگر از ویژگیهای او این بود که هیچگاه خود را مسن نشان نمیداد. او عضو شورای دایره المعارف بزرگ اسلامی بود و در طبقه پنجم این مرکز اتاق داشت. روزی که همراه با او وارد ساختمان شدیم، ما منتظر ماندیم تا آسانسور بیاید اما او با پلهها رفت و این نشان میداد که هر چند پیری بر او غلبه کرده است اما او خود را پیر نشان نمیدهد و خود را جوان میدانست.».
افتخارم دست بوسی منوچهر ستوده است
سخنران بعدی این مراسم، حجتالاسلام سید محمود دعایی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات بود. او طی سخنانی عنوان کرد: چه باید گفت درباره دانشور دانشمندی که برای تحقیق، در ایران عزیز، آبرو به آرمغان آورد و با گامهایی خستگی ناپذیر، وجب به وجب این سرزمین کهنسال را پیمود تا از ناگفتههای تاریخ برای دوستداران ایران، پیام روشنی بیاورد.
مادح خورشید مداح خود است
وی ادامه داد: شما بهتر از هر کسی می دانید که فقید عزیز ما، راهب خستگی ناپذیر دیر ایرانشناسی بود و توانست با پایداری و پایمردی، این رشته را در چندین مرحله ارتقا بخشد.
دعایی به زنده یاد ایرج افشار اشاره کرد و گفت: دکتر منوچهر ستوده، به همراهی بزرگمرد دیگر عرصه ایرانشناسی، زنده یاد ایرج افشار، از مفاخر ملی معاصر محسوب میشود که نامش همچون نگینی درخشان، موجب عزت و احترام تحقیق و پژوهش شده است.
مدیر مسئول روزنامه اطلاعات بیان کرد: «ویژگی استاد فقید این بود که فرش عافیت را کنار زد و روی گلیم سخت کوشی نشست و با سرانگشتانی که چیزی جز تفحص و کاوش نمیشناخت، آثاری را پدید آورد که افتخار نکردن به آنها ناسپاسی است. نسل جدید و به طور خاص استادان جوان امروز ما، قدردان تلاشهای ماندگار دکتر ستوده هستند و نیک میدانند که حاصل تلاشهای او، حاصل خون دل خوردن ستوده مردی بود که دلش برای ایران میتپید و به تعبیر خودش، خون است دلم برای ایران.»
وی افزود: «او با اینکه استاد دانشگاه بود و با اینکه والاترین مراتب علمی را طی کرده بود، اما خودش را شاگرد مدرسه علم میدانست و به تکلیفی که داشت به نیکی و زیبایی عمل کرد تا امروز در برابر تلاشهای او، سر تعظیم فرود بیاوریم.»
دعایی با بیان اینکه ما در اینجا جمع شده ایم تا به پاس دهها سال زحمت و تلاش بیوقفه و بیامان مردی که ستوده بود، از او تجلیل کنیم، عنوان کرد: «این تجلیلها کمترین ادای حقی است که ما امروز بر عهده داریم اما به قول مولانا، مادح خورشید مداح خود است. امثال ستوده نیز بینیازتر از ان هستند که به تمجیدها و تجلیلهای ما احتیاج داشته باشند.»
مدیر مسئول روزنامه اطلاعات، اضافه کرد: «احتیاج از آن ما است تا از آن بزرگواران بشنویم و بیاموزیم. احتیاج از آن نسلی است که از دانشمند ستوده خود بیاموزد، پشتکار فرا بگیرد و سخت کوشیاش را وجهه همت کند و با گامهایی استوار، راهی را بپیماید که آن انسان حقیقتجو پیموده است.»
او با تاکید بر این آیه قرآن که «قل سیرو فیالارض فانظرو کیف کان عاقبه الَّذِينَ مِن قبل كان اكثرهم مُشرِكِين» اظهار کرد: «با قاطعیت میتوانیم فعل و عمل علمی دکتر ستوده را در طول سالیان زندگیاش، عمل او به آن دسته از آیات قرآنی بدانیم که از انسان میخواهد روی زمین سیر کنند و به آفاق وانفس نظر کنند و عاقبتها را بنگرند.»
دعایی ادامه داد: «این پیام روشن خداوند خالق آسمانها و زمین است که از بندگانش میخواهد چشم بر هستی بگشایند و آیات روشن الهی را در سراسر هستی، ببیند و مورد مداقه قرار دهند.»
مدیر مسئول روزنامه اطلاعات با بیان اینکه ستوده با گام زدن در پهنه زمین و با راه سپردن در سینه کوهها، ئشتها و جنگلها، در دفتر و کاغذی که در دست داشت، رسم عاقبت را نقش میزد، تصریح کرد:«این عمل مصداق عامل بودن او به آیات بیّن قرآن کریم است که در بیش از دهها آیه، اهل ایمان را به شناخت و کشف، فراخوانده است.»
وی در پایان با بیان اینکه ذکر این نکته نیز بایسته است که انتشارات موسسه اطلاعات،افتخار دارد که دو عنوان از کتابهای دکتر ستوده را در نخستین سال تاسیس خودش، به زیور چاپ آراسته است، خاطرنشان کرد: «تاریخ خاندان مرعشی مازندان و تاریخ گیلان و دیلمستان، آثار مورد نظر هستند. علاوه بر این، آن فقید جزو بزرگوارانی بود که به پرسشهای روزنامه اطلاعات در باب زندگی پاسخ گفت تا رابطه علمی شکل گرفته بین یک مرکز مطبوعاتی با دانشوری گرانمایه، پس از 30 سال با خاطرهای خوش، فرجام پذیرد. برای او از درگاه حق متعال، علو درجات را طلب میکنم.»
احمد اقتداری دوست دیرین منوچهر ستوده نیز در سخنانی با بیان این بیت که «همی گفتم که خاقانی دریغا گوی من باشد/ دریغا من شدم آخر دریغا گوی خاقانی» اظهار کرد: «او مانند بهار بود که با بهار هم رفت. ستوده حقیقتبین و حقیقتطلب بود هرچند آنچه میدید را میگفت و به مصلحت کاری نداشت.»
آشنایی با ستوده و ادای دین به استاد
پس از قرائت پیام آیتالله محقق داماد، محمدتقی رهنمایی استاد بازنشسته جغرافیا برای سخنرانی به جایگاه آمد و در سخنانی گفت: «من سه خاطره جالب از دکتر ستوده دارم که نخستین خاطرهام به دوره ابتدایی تحصیلم برمیگردد؛ زمانی که من در تالش زندگی میکردم و پدرم از معتمدین محلی بود و فرماندار و استاندارها به دیدن پدرم میآمدند. یک روز مرد بلندبالایی را دیدم که به دیدن پدرم آمد و پدرم بسیار به او احترام گذاشت. او برای تحقیق درباره فرهنگ و اماکن تاریخی گیلان آمده بود و از پدرم خواست که یک راهنما به او معرفی کند. احترامی که پدرم به مرحوم ستوده گذاشت، نخستین مشوق من بود تا راهی را انتخاب کنم که دکتر ستوده انتخاب کرده بود؛ چرا که دیدم پدرم فارغ از احترامات معمول مسئولان اداری، به او احترام گذاشت.»
وی افزود: «زمانی رسید که در کنکور با رتبه نخست قبول شده و بورسیه آلمان شدم. پس از پایان تحصیلم برای تحقیق به ایران آمدم و به من گفتند که دکتر منوچهر ستوده به موضوع تحقیقت مرتبط است و من هم بسیار خوشحال شدم که ایشان را یافتم اما گویا بد موقعی را برای دیدار با ایشان انتخاب کردم؛ چرا که او در حال گرفتن عسل بود و به سوالات من با بیحوصلگی جواب داد و مرا از سر خود باز کرد.»
رهنمایی به خاطره سومش اشاره و بیان کرد: «سالها گذشت و در وزارت ارشاد، جلسهای برای انتخاب کتاب سال دایر شده بود. مرحوم گنجی، جزنی و چند نفر دیگر به همراه من، عضو این کمیته بودیم. آن سال فقط دو کتاب در جغرافیا کاندید بودند، یک کتاب ناقص من و کتابی دیگر. استاد ستوده نیز عضو کمیته بود و نمیتوانست در این جایزه حضور داشته باشد. پیشنهاد کردم که ستوده به خاطر زحماتی که کشیده کتاب «از آستارا تا استرآباد»، فارغ از تاریخ چاپ، بهعنوان کتاب سال انتخاب شود و باید از عضویت در کمیته استعفا میداد. این تنها سپاسی بود که میتوانستم بهعنوان شاگرد جوان انجام دهم.»
پیشنهاد تاسیس خانه موزه ستوده
احمد مسجد جامعی عضو شورای اسلامی شهر تهران، نیز در سخنانی تصریح کرد: «یک نکته در روش کار دکتر ستوده برای من بسیار جالب است و آن این که برای شناخت یک زیست بوم یا یک شهر و روستا، باید با مشاهده مستقیم و گفت وگو با افراد محلی و دیدار از ابنیه تاریخی به شناخت بدون واسطه برسیم.»
وی اضافه کرد: «روش دکتر ستوده بر پایه تاریخ شفاهی که مستند و ملموس بود و آنچه که میدید مینوشت. حتی چند گونه گیاهی نیز به نام ایشان ثبت شده است . روش او کتاب محور نبود و اطلاعات گستردهای را در گفت وگو با محلیها و مشاهدات کسب میکرد.»
مسجد جامعی بیان کرد: «این اطلاعات در کتابها پیدا نمیشود. اطلاعات ما معمولا کتابخانهای است. او خود اطلاعات را تولید میکرد.»
عضو شورای اسلامی شهر تهران، با بیان اینکه من با گزارش شمیران او کار کردم و منابع آن منحصر به فرد است، تاکید کرد: «او مدتی هم در مناطق مرکزی ایران کار میکرد. حتی کاری که درباره «فرارود» انجام داده است، نه اینکه مبتنی بر کار کتابخانهای نباشد اما خودش هم به آنجا میرود و کارش را انجام میدهد.»
وی با اشاره به اینکه روش مطالعات ستوده متفاوت و متواضعانه بود، بیان کرد: «وی به دنبال فراگیر کردن علم بود اما متأسفانه در عصری که ما زندگی میکنیم بسیاری افراد عالم تر از آنچه هستند خود را نشان میدهند به همین دلیل مدرک گرایی موضوعیت دارد نه علم گرایی اما نسل ستوده به دنبال دانایی بودند.»
مسجد جامعی در پایان پیشنهاد داد: «مدرسهای وجود دارد که از آن زمان باقی مانده است. این مدرسه ارزش تاریخی و معماری دارد و به نظرم میتوان این مدرسه را به عنوان خانه موزه ستوده در نظر گرفت.»
نظر شما