ایسم ها مولود دخالت علوم تجربی در علوم انسانی اند/علم بدون حکمت خطر دارد

خبرگزاری شبستان: ساینس پایین ترین درجه علم از منظر علماست و هیچ علمی بدون حکمت نبوده و علم زمانی علم می شود که بر پایه حکمت باشد، در غیر این صورت علم خطرناک است.

به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، غلامرضا اعوانی، استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی در همایش فلسفه و جهان عاری از فلسفه که امروز شنبه، یکم خرداد در مجتمع آدینه تهران در حال برگزاری است سخنان خود را با موضوع "تبعات علم بی فلسفه" آغاز کرد و گفت: اگر علم را آنطور که برخی از اصحاب علم تفسیر می کنند در نظر بگیریم، نه تنها در برابر فلسفه است بلکه در برابر بسیاری از علوم قرار می گیرد که قدما آنها را علم می پنداشتند.

 

وی ادامه داد: علومی بود که قدما از جمله فارابی و ملاصدرا و ابن سینا آنها را جزو علم شمرده اند اما عده ای امروزه آنها را خارج از حوزه علم می دانند بنابراین اشاره دارم به فارابی و ابن سینا و برخی عرفا و البته منظور من علوم عقلی یا نقلی نیست بلکه علم اگر علم است، عقلی است.

 

اعوانی تصریح کرد: دوم اینکه اگر ما علم را جدا از این علوم در نظر بگیریم به ویژه حکمت و فلسفه باید دید این تفکر چه ضایعاتی برای بشر دارد، البته تعریف علم از دیدگاه علم و به ویژه در مکتب مشاء شناختن اشیا از عمل آنهاست که این در مفهوم علم جدید نبوده و باید دید پاسخ چگونه مطرح می شود.

 

اعوانی با بیان اینکه در نظر افلاطون و سهروردی علم شامل شهود و کشف است به علاوه هر علم در سطح خود علل پدیدارهایی را جستجو می کند، ابراز کرد: فرض بر این است که انسان حیوان ناطق بوده و قدرت شناخت اشیاء را داشته و با قوه نطق از دیگر موجودات متمایز می شود.

 

وی با تاکید بر اینکه در دیدگاه قدیم علم موجب کمال نفس است، اضافه کرد: علم حکمت، علمی است که مبادی را جستجو کرده و علم به حقایق اشیاء است البته عالی ترین علم، علم الهی و اعلی است که مبادی نخستین را جستجو کرده و تمام عالم را بر مبنای مبداء اول تعریف می کند.

 

اعوانی با بیان اینکه امروز وقتی می گوییم علم، منظورمان تنها ساینس است، اذعان کرد: این پایین ترین درجه علم از منظر علماست و هیچ علمی بدون حکمت نبوده و علم زمانی علم می شود که بر پایه حکمت باشد در غیر این صورت علم خطرناک است.

 

این استاد دانشگاه در ادامه گفت: آنچه در غرب جدید پس از رنسانس رخ داد، جدا شدن علم از حکمت و به موازات آن جدا شدن دین از حکمت و حتی فلسفه از حکمت است؛ علم جدید پیوند خود را با حکمت از دست داده و با قدرت ارتباط دارد ضمن آنکه همیشه در تاریخ فلسفه، جنگ میان حکمت و قدرت بوده است.

 

اعوانی با بیان اینکه حکما و عرفا معتقد بودند علم و حکمت در اراده تقدم دارند، تصریح کرد: فلاسفه ما هرگز از این مسئله عدول نکرده و حکمت را به علم به حقایق اشیاء تعریف کرده اند و علم را تابع قدرت و اراده ندانسته اند.

 

اعوانی با بیان اینکه برخی علم جدید را مطلق می دانند که اگر این مطلب را بپذیریم اشکالاتی در آن وارد است، ابراز کرد: علم جدید بودن علم کلی و تام و تمام را دارد و اینکه ورای آن دانش نیست. همچنین علم جدید اقدام به اخذ نتایجی می کند که خارج از علوم است. از سوی دیگر علم جدید عقل جزیی و تجربه را جایگزین عقل کلی و وحی می کند، همچنین علم جدید جوهر عالم را به ماده تقلیل می دهد.

 

اعوانی در پایان سخنان خود دیگر اشکالات نظریه یاد شده را بیان کرد و یادآور شد: اگرچه علوم جدید بسیار دقیق هستند اما این امر موجب نمی شود که خود را جدا از حکمت و معنویت بدانند ضمن آنکه به داده های محسوس وجود بسنده کرده و دخالت دادن علوم تجربی در علوم انسانی، موجب پدید آمدن ایسم هایی شده است. از سوی دیگر اگر علم را تنها به ساینس محدود کنیم، موجب نفی حکمت و معنویت و حکمت وحیانی و الهی می شود.

 

 

کد خبر 545530

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha