به گزارش خبرنگار کتاب شبستان، با سقوط سالازار، دیکتاتور پرتغال، حکمرانان تازه این کشور به آنگولا و دیگر مستعمرات پیشین پرتغال حق استقلال دادند. بهار ۱۹۷۵، آتش جنگ داخلی در آنگولا شعله کشید. دهها گروه مسلح به جان هم افتادند و محله به محله جنگی قساوتبار را رقم زدند. ریشارد کاپوشچینسکی، روزنامهنگار مشهور، تابستان همان سال راهی این کشور شد. کتاب حاضر حاصل دوران اقامت او در آنگولاست. کتابی خواندنی که تصویری تکاندهنده از جنگ ارائه میدهد.
کاپوشچینسکی در کتابش تصویری از فرودگاه آنگولا را ارائه کرده که در آن میلیونها اروپایی در انتظار خروج از این کشور هستند و او تنها اروپایی است که وارد این کشور شده و قصد دارد با ماندن روایتی از این اتفاقات و تغییر ماهیت قدرت در این کشور ارائه کند. سرگشتگی، ترس و اتفاقات عجیب و دلهره آوری که او در این کتاب از این وضعیت روایت میکند بسیار بینظیر و خواندنی است. این کتاب در واقع درباره این مفهوم صحبت میکند که آیا دیکتاتوری دارای مزایایی هم هست یا خبر و نابودی ناگهانیش می تواند مفید باشد یا خیر؟
ریشارد کاپوشچینسکی (۱۹۳۲ تا ۲۰۰۷) خبرنگار، نویسنده، شاعر و عکاس لهستانی بود.
او فارغالتحصیل تاریخ از دانشگاه ورشو بود. در شانزده سالگی، نخستین نوشتهاش در مطبوعات انتشار یافت. در ۲۴ سالگی خبرنگارخارجی شد و مدت ۲۵ سال را، در آسیا، آمریکای لاتین، خاورمیانه و آفریقا در میان شورشیان گذراند. او شاهد دهها جنگ و انقلاب در جهان سوم بودهاست. کتاب شاه شاهان وی، حاصل مشاهدات او از انقلاب اسلامی ایران بود.
نشر ماهی ثر حاضر را در 144 صفحه چاپ و روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما