تئاتر بیشتر از سایر هنرها وابسته به اقتصاد است

خبرگزاری شبستان:حاجی پور معتقد است: هزینه های تولید نمایش،درآمدزایی از طریق فروش، تبلیغات و بازار تئاتر،سالنهای خصوصی،حمایت ویا عدم حمایت دولت از تئاتر نیازمند شناخت همه جانبه از این موضوع است،اما این کالای فرهنگی نیازمندارتباط دوطرفه اقتصادوهنر است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، احسان حاجی پور، کارگردان و نمایش نامه نویس در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری شبستان درباره اقتصاد تئاتر در سال «اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل» می گوید: تا همین چند دهه پیش -که در پندار، شاید به قرونی گذشته می‌ماند- بخشی از جماعت اهل دودمان تئاتر معتقد بودند به ریشه داریِ عبارت فقر و فخر. و هرچه این جامه درویشی بیشتر بر قامتشان خوش می نشست بر دیگری چیره می شدند در مفاخرت.

اما زمان و زمانه تغییر می کند و مفاهیم رنگ می بازند، نمی دانم...

در این وجیزه نمی خواهم درباره مسائل اساسی اقتصاد تئاتر سخنی برانم که این خود مثنوی هفتاد من است و من در بیانش در این مقال عاجز. اما آنچه می گویم و بدان اعتقاد دارم این است: تئاتر امروز ایران از چندین جهت دچار سردرگمی است که یکی از این جهات و اتفاقا مهمترینشان مقوله اقتصاد تئاتر است.

هزینه های تولید نمایش، مبحث درآمدزایی از طریق فروش نمایش، تبلیغات تئاتر، بازار تئاتر، سالن‌های خصوصی، حمایت و یا عدم حمایت بدنه دولت از تئاتر و... هرکدام از این موارد نیاز به بررسی و شناخت همه جانبه از این موضوع دارد که در چند خط و صفحه نمی‌گنجد، اما تئاتر هم مانند هر کالای فرهنگی دیگر نیازمند ارتباط دوطرفه اقتصاد و هنر است. این را هر خواننده و شنونده‌ایی که از ذره‌ایی هوش ذاتی برخوردار باشد می‌داند. اما مشکل تازه بعد از همین پذیرش آغاز می‌شود آنجا که می‌پذیریم تئاتر نیز مانند هر کالای فرهنگی دیگر قابلیت مصرف شدن دارد، می‌تواند و باید در سبد فرهنگی هر خانوار ایرانی قرار بگیرد ولی نگاه غالب را تغییر نمی‌دهیم و شاید نمی خواهیم تغییری بدهیم، نمیدانم...

بدیهی است روی سخنم با سردمداران فرهنگی کشور است وگرنه که هنرمند تئاتر خود مبتلا به است به آنچه می‌نویسم. می‌دانم و می‌دانید که کیفیت تولید یک نمایش وابستگی شدیدی دارد به مسائل مالی. صدها مثال میتوان آورد از کارگردانانی که نتوانستند خلاقیت خود را بر صحنه آنچنان که می خواهند نمودار کنند فقط و فقط به دلیل مشکلات مالی. تئاتر هم مانند هر هنر دیگری و حتی بیشتر از بسیاری از هنرها وابسته است به اقتصاد. چرخ ارابه اش زمانی می لنگد که محور اقتصادی اش خرد شده باشد و بی تعارف امروز این مشکل گریبان گیر درصد زیادی از اهالی این هنر است. یعنی محصول زحمات و مرارت ها و از همه مهمتر درخت خلاقیت هنرمند زمانی که قرار است به بار بنشیند، سم مهلک بی پولی از آن درخت تناور نهالی نروک می سازد.

نمی خواهم نسخه همه گیر تجویز کنم برای درمان این درد اما از لحظه ایی که نوشتن این چند خط بر گرده من گذاشته شده است فقط به یک موضوع فکر میکنم . تئاتر ایران درد کم ندارد مشکلات مالی شاه درد این بیمار رنجور است ولی علاج کجاست؟ به گمانم علاج در قدم اول پذیرش درد است اینکه قبول کنیم بیمارمان در مرحله خطرناکی است اینکه بدانیم مسکن هیچ وقت جای درمان قطعی را نمی گیرد و سرخ نگه داشتن صورت با سیلی روش مناسبی برای معالجه نیست.

کسری بودجه تئاتر مملکت، فرهنگسازی دیدن تئاتر، تربیت تماشاگر و هزاران مسئله دیگر که سالهاست بدان نپرداخته ایم فقط و فقط زمانی رنگ واقعیت به خود می‌گیرند که بپذیریم تئاتر چه نقش مهم و تاثیرگذاری در تربیت نسل های یک جامعه دارد آن وقت می توان درباره چگونگی حل مشکلات و مصائب مالی صحبت کرد. می توان فرمول به فرمول، نکته به نکته پیش رفت و اقتصاد تئاتر را نیز با عزمی ملی پیش برد.

اما قبل از آن اجازه بدهید ابتدا بیماری را قبول کنیم بعد به دنبال درمانش باشیم.

کد خبر 541346

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha