به گزارش خبرگزاری شبستان ؛ روزنامه "رأی الیوم" در مقاله ای به قلم "عبدالباری عطوان" نوشت: من مصاحبه شاهزاده «محمد بن سلمان» ولی عهد دوم پادشاه سعودی را با شبکه «العربیه» دو بار پی گیری کردم همچنین متن منتشر شده بر روی پایگاه اینترنتی این شبکه را مطالعه کردم تا بدین طریق به شناختی از شخصیت پادشاه فعلی و آینده «عربستان سعودی» بیابم و نگرش او به آینده متکی بر لغو وابستگی به نفت و ایجاد صندوق مستقل به ارزش دو هزار میلیارد دلار برای کنترل هزینه های کشور و تبدیل آنها به یک نیروی قدرتمد مالی را مورد ارزیابی قرار دهم.
بارزترین نکته نگرش آل سعود در سال 2030، فروش کمتر از 5 درصد از سهام شرکت «آرامکو»، ثروتمند ترین شرکت نفتی جهان و ارائه آن به پذیره نویسی منطقه ای و بین المللی برای ایجاد صندوق مستقلی است که به گفته شاهزاده، ده درصد از ظرفیت سرمایه گذاری جهان را تحت کنترل می گیرد.
«بن سلمان» برای اولین بار اذعان کرد که کشورش رتبه سوم را در زمینه هزینه های نظامی دارا می باشد و این دیدگاه او 50 درصد نیازهای نظامی کارخانه های داخلی را از طریق تعهد به شرکت های غربی صادر کننده به عنوان یکی از شروط قرارداد پاسخ می دهد.
چشم انداز مورد نظر «بن سلمان» به عنوان یک نقشه راه برای آینده فقط بر روی کاغذ و یا کانال تلویزیون چشمگیر است اما در صحنه عملی چه بسا نتایج کاملا متفاوتی داشته باشد و به عنوان یک نگرش نظامی چون «طوفان قاطعیت» در «یمن» و یا جنگ نیابتی در سوریه علیه «ایران» بازتاب یابد.
این دیدگاه قبل از ورود به عرصه جنگ های فعلی باید در راستای تقویت وضع داخلی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عربستان قرار گیرد. این نگرش ناقص بوده و باید کامل شود زیرا بُعد اصلاحات سیاسی وقت را در برنگرفته و بخش های مستقل مختلف مانند قضاوت، عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد را شامل نمی شود. «بن سلمان» نقش زن و جایگاه آن را در جامعه به کلی نادیده گرفته است.
مقصود از دیرکرد این دیدگاه، ارائه آن پس از سقوط 70 درصدی قیمت نفت است که منجر به فرسایش ذخایر نقدی به دلیل کسری بودجه شدید (صد میلیارد در بودجه گذشته و 87 میلیار دلار در بودجه فعلی) شد و همچنان نیز ادامه خواهد داشت.
این درست است که طبق برآورد تحلیلگران سعودی وابسته، فروش 5 درصدی سهام شرکت «آرامکو» درصد اندکی است، اما چه کسی می تواند تضمین کند که بقیه سهام نیزدر آینده در چارچوب فرایند خصوصی سازی ارائه شده در این دیدگاه برای مقابله با بحران های مالی احتمالی و تزریق پول به صندوق مستقل پیشنهادی به فروش نرسد.
کوچکترین انتقادی در صفحه های اجتماعی نسبت به این دیدگاه، با برخورد شدید و اجبار به عقب نشینی از موضع انتقادی روبرو خواهد شد. آن چنان که «برجس برجس» اقتصاد دان سعودی مجبور به بازپس گیری مقاله خود در مورد ابعاد طرح مذکور از روزنامه سعودی «الوطن» شد و یا «عبد العزیز الطریفی» که تنها به خاطر پرسشی در مورد دستور کار فرایند طرح مذکور بازداشت شد.
افکار و دیدگاههای «بن سلمان» قابل بحث و گفت و گوست، چرا که اهمیت فراوانی به ویژه در ارتباط با صندوق مستقل سرمایه گذاری دارد. لازم به ذکر است که صندوق های مستقل عربی و غیر عربی با چه خسارت های سنگینی روبرو شدند و یک سوم قیمت خود را در اثنای بحران مالی اقتصاد غرب در سال های 2008 و 2009 از دست دادند. حال مشخص نیست که «بن سلمان» و مشاوران او جه تدابیری را برای مقابله با چنین بحرانی اندیشیده اند تا «عربستان» بدون نفت و درآمدهای صندوق سرمایه گذاری نماند.
نخستین گام در این زمینه مبارزه با فساد و کاهش حداکثری در صورت عدم امکان ریشه کنی کامل آن می باشد. این دیدگاه باید به طور کامل بحث و بررسی شود زیرا بازتاب آن مانند جنگهای کنونی در منطقه، فراتر از مرزهای «عربستان سعودی» می باشد، جنگ هایی که به صورت مستقل بر ملت های منطقه وآینده آنها تاثیر گذار است.
نظر شما