قصه‌های شیرین ایرانی در «توپوز قلی میرزا»

خبرگزاری شبستان:توپوز قلی میرزا عنوان اثری است که ۶۴ افسانه ایرانی را در بر می گیرد که به همت پروفسور «الول ساتن» و به کوشش« احمد وکیلیان» و «زهره زنگنه» گرد آوری شده است و زیر نظر «پروفسور الریش مارزلف» چاپ شده است.

 خبرگزاری شبستان: «توپوز قلی میرزا» عنوان کتابی است که ۶۴ افسانهٔ ایرانی را در بردارد.این افسانه‌ها را ایران‌شناس اسکاتلندی الول ساتن در فاصلهٔ سال‌های ۱۳۳۶تا ۱۳۵۲، در روستاهای ایران با صدای راویان محلی ضبط کرده است. چاپ این افسانه‌ها زیر نظر پرفسور اولریش مارزلف ایران‌شناس آلمانی انجام گرفته که تحقیق‌های فراوانی در مورد ادبیات و قصه‌های عامیانهٔ ایران دارد ونوار‌ها و اسناد الول ساتن از سی سال پیش در اختیار او قرار گرفته است. این کتاب که بخشی ازآن حدود ۱۴ سال پیش با عنوان «مشتی گلین خانم» منتشرشده اکنون بخش دیگری از آن با عنوان توپوزقلی میرزا منتشر شده است و به چاپ دوم  نیز رسیده است.

کتاب توپوز قلی میرزا با یادداشتی از مارزلف آغاز می‌شود که زندگی و اثار الول ساتن و آشنایی با او را شرح می‌دهد. پس از آن احمد وکیلیان در مقدمه‌ای کوتاه به دشواری پیاده کردن این قصه‌ها از روی نوار و اهمیت آن‌ها می‌پردازد. در این مقدمه در مورد علت انتخاب عنوان کتاب توضیحی داده نمی‌شود.

 «دو داستان این کتاب که نقالی به نام محمد اتحادیه در دههٔ چهل برای الول ساتن تعریف کرده، داستان‌های طومار مانندی است که در زمینهٔ داستان‌های شاه عباس هستند و یکی «ملنگ چاقچورپا» و دیگری «توپوز قلی میرزا» نام دارند اسم کتاب را از همین قصه برداشته شده است.» قصه‌هایی که دراین کتاب گردآمده عینا با گویش راویان محلی ثبت شده‌اند. وکیلیان در مقدمه می‌نویسد: «با تمام دقتی که به کار رفته است و با استفاده از فرهنگ‌های فارسی، به سبب بیگانه بودن با بسیاری از گویش‌ها و عدم دسترسی به گویش‌وران نمی‌توان ادعا کرد که کار بی‌نقص است.» او در جای دیگری اشاره می‌کند که پیاده کردن این قصه‌ها از روی نوار کاری توان فرسا بوده که سه سال طول کشیده و «پنج دستگاه ضبط را از کار انداخته است».

 همچنین وکیلیان در بخش دیگر مقدمه این کتاب می‌گوید: «... این قصه‌ها و افسانه‌ها از ویژگی‌های خاصی برخوردار است، از جمله گسترهٔ جغرافیایی که از جنوب ایران و شهر شیراز آغاز و تا خراسان و شهرنیشابور ادامه می‌یابد. اما بخش عمدهٔ این افسانه‌ها به شهر‌ها و روستاهای مرکزی ایران اختصاص دارد، منطقه‌ای که بیش از هر نقطهٔ دیگر توانسته است حافظ فرهنگ وافسانه‌های کهن مردم ایران باشد. در این منطقه گویش‌های دیرینی وجود دارد که هنوز گوش‌ها را به یاد زبان‌ها و گویش‌های قدیم ایرانی می‌نوازد.....»

یکی از قصه های این کتاب را مرور می کنیم:

مردی با زنش مشاورت کرد که یک بار چغندر ببرند خدمت شاه، از شاه بلکه انعامی بگیرند. انعامی بگیرند تا رفع زندگی خودشان بکنند.

مرد گفت: من یک بار چغندر می‌برم.

زن گفت: خیر چغندر زیاد است، پیاز زیادتر به کار می‌ره در اداره شاه.

مرده مختصر{خلاصه} یک بار پیاز گرفت و رفت. رفت به قلعه شاه که رسید، شاه گفت که ای مرد چه سوغات برای من آوردی؟

مرد گفت که فقط پیاز می‌آورم برای شما.

گفت که، شاه از این کلام بدش آمد و گفت که مرد رو بیندازنش تو حوض. او رو انداختن تو حوض و پیاز خودشا یکی یکی از کلّه او زدن. این موقعی پیاز از کلّه‌اش می‌اومد، خدا رو شکر می‌کرد.

گفتن که چرا خدا رو شکر می‌کنی؟ حالا پیاز از کلّه‌ات می‌زنیم خدا رو شکر می‌کنی، اون وقتی که انعام بشت{بهت } می‌دادیم چطور می‌کردی؟

گفت که شاه به سلامت باشد! من می‌خواستم یه بار چغندر بیارم، اگر چغندر می‌بود این یکی کلّه ما رو خرد می‌کرد. حالا پیاز عیب نداره.

مرد اینارو آورد... اِ شاه این را درش اوورد، خوشش آمد و دویست تومان انعام بهش داد. دویست تومان انعام به مرد داد و این آمد.

گفت که شاه به سلامت باشد! من می‌خواستم یه بار چغندر بیارم، اگر چغندر می‌بود این یکی کلّه ما رو خرد می‌کرد. حالا پیاز عیب نداره.

وزیر گفت که من می‌رم و این دویست تومن رو از دست او می‌گیرم.

(شاه) گفت که می‌ترسم این سعی‌ای که این مرد دارد یه چیزی هم از تو بستاند. این راه افتاد و سوار اسبش شد از دنبال مرد آمد، تا رسید به او.

گفت: آی مرد بایست کار دارم. آی مرد بایست کار دارم!

مرد ایستاد و گفت: چی کار داری؟

گفت: بیا ببینم ملائک در آسمان چی میگن؟

گفت: والاّ من که رو زمینم نمی‌شنوم. شما بالا پشت اسبی!

گفت که من میام پایین، شما سوار اسب بشید بفرمایید، بگید ببینم ملائکه‌ها چی می‌گند؟ این وزیر پیاده شد و مرد سوار شد. مرد گفت که ملائکه‌ها می‌گند که اسب مال من، خر مال وزیر، یه قمچی از اسب زد و رو به ولایتشون رفت. این بود قصه ما به فارسی.

کتاب توپوز قلی میرزا را نشر ثالث در ۴۰۵ صفحه منتشر کرده است.

کد خبر 528574

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha