به گزارش خبرگزاری شبستان، به استناد شواهد تاریخی دستهای ناپاک و اندیشههای بیمار در روزگار گذشته با وجود همه محدودیتها، توانستند گروه زیادی از مردم را از مسیر هدایت منحرف کنند. با اذعان به این حقیقت، باید دانست که در روزگار ما که از آن به عصر انفجار اطلاعات و عصر دهکده جهانی یاد میشود، به صورت گسترده تری میتوانند باور و اعتقادات جهانیان را به انحراف بکشانند. لازم است توجه داشته باشیم که براساس برخی از آمارهای موجود، بیش از بیست دین در دنیا وجود داشته و برای برخی از آنها تا یک میلیارد پیرو برشمرده میشود.
اديانی همچون مسیحیت، یهود، هندو، بودایی، کنفوسیوس، تائو، شینتو و زرتشت بخش از ادیان موجود در دنیا هستند که عموم آنها با انحرافات کم و زیاد اعتقادی روبرو هستند. از سویی دیگر، عموم ابزارهای انتقال پیام در دست کسانی است که با دین در تقابلاند و مبتنی بر تفکرات الحادی، مفاهیم الهی؛ همچون خداوند، پیامبران و جهان پس از مرگ را به سُخره میگیرند.
در عصر دهکده جهانی، شبهات برون و درون دینی و کاربست ابزار نوین برای فروپاشی اخلاق با سرعت فوق تصور و در زمانی کوتاه از طریق بسترهایی؛ همچون ماهواره و اینترنت در دسترس همگان قرار میگیرند. در حال حاضر در کنار هزاران شبکه ماهواره، هشتصد و پنجاه میلیون وبگاه در اختیار جهانیان است که در بخشی از آنها آموزههای ادیان الهی به ویژه اسلام مورد هجوم قرار میگیرد.
ویژگی ابزارهای نوین پیام رسانی آن است که نمیتوان برای آن حد و مرزی قائل شد و کاری کرد که طیف های آسیب پذیر اجتماعی؛ همچون نوجوانان و جوانان کمتر در معرض آنها قرار گیرند. به عبارت روشنتر، در روزگار ما سرزمین مفهوم حقیقی سابق خود را از دست داده و برای آن مفهومی مجازی تعریف شده که دیگر نمیتوان برای آن حریم حقیقی قائل شد و برای حفظ و صیانت از آن، عدهای را با عنوان مرزدار تعیین کرد.
برای آن که حساسیت و دشواری سنگربانی از باورهای دینی در این روزگار را اثبات کنیم، به نمونهای اشاره میکنیم: هنگامی که احمد کسروی در دهه بیست با تدوین آثاری با اسلام و اندیشههای کلامی شیعه به مقابله برخاست، در سایه تاکید و پافشاری شماری از بزرگان حوزه به دستور دستگاه پهلوی، چاپ آثار او ممنوع شد و هیچ چاپخانهای اجازه نداشت کتابهای او را منتشر سازد. از سویی دیگر، برخی از جوانان غیور در قالب فداییان اسلام، نخست او را مضروب ساخته و سرانجام کشتند. بدین ترتیب در آن روزگار نام و آثار کسروی از صفحه روزگار محو شد و دیگر زمینهای برای گمراهی مردم در پی مطالعه آثار او وجود نداشت.
اما در روزگار ما که تنها هفت دهه از عصر امثال کسروی فاصله دارد، کسانی که میخواهند علیه باورهای اسلامی و شیعه قلمفرسایی کنند، دیگر نیاز ندارند که در کشور اسلامی توطن کنند یا نام و نشان آنان مشخص شود؛ چنان که نیاز نیست نگاشتههای آنان در چاپ خانهای انتشار یابد. چنین شخصی میتواند از هزاران فرسنگ دورتر با استفاده از ماهواره، پیام خود را به گوش مخاطبانش برساند؛ نیز میتواند متن نگاشته خود را به صورت گسترده در وبگاههای اینترنتی منتشر سازد یا از طریق شبکههای اجتماعی آنها را اختیار مخاطبان خود گذارد.
از سویی دیگر، از آموزههای دینی برمیآید که از آغاز انحرافات اخلاقی و به تباهی کشاندن ارزشهای اخلاقی در دو بستر دنبال شده است: 1. ترویج فسق و فحشاء؛ 2. ترویج خشونت.
این دو روش شیطان از روایتی امام صادق (ع) قابل استفاده است؛ آن جا که فرمود: «لَيْسَ لِإِبْلِيسَ جُنْدٌ أَشَدَّ مِنَ النِّسَاءِ وَ الْغَضَبِ؛[1] ابلیس لشکری شدیدتر از زنان و غضب ندارد.»
آن چه که در روزگار ما به تلاش شیاطین دامن زده و شمار زیادی از مردم در معرض آسیب آنان قرار گرفتند، ابزار و امکاناتی؛ همچون سینما، تلویزیون، اینترنت و ماهواره است که عصر مدرنیته در اختیار آدمیان گذاشته است.
امروزه بسیاری از منادیان فسق و فحشاء با بهره جستن از روشهای مختلف؛ همچون عرضه فيلمها و تصاویر مبتذل و مستهجن که تمام حريمهاي شرم و آزرم را ميدرند و انسان را تا مرز حيوانات پايين ميآورند، مخاطب خود را به همنوايي و همآوايي با خود دعوت ميکنند. مفاهیمی؛ همچون عفت، حجاب، تقوا، پارسایی، پاکی چشم، حفظ حریم خانه و خانواده، رعایت مرزهای محرم و نامحرم و دهها مفهوم اخلاقی و ارزشی دیگر در سایه چنین هجومی از سوی لشکریان ابلیس، بی معنا میشوند که رواج گسترده فحشاء، هم جنس گرایی، شرابخواری، رقص و پایکوبی حرام، رواج بیبند و باری و اباحی گری میان جوانان، شکستن مرزهای عفت در درون خانواده و میان اعضاء آن از جمله نتایج تلخ چنین هجومی است.
آنان همچنین با بهره جستن از روش ترویج خشونت، با استفاده از ابزار هنر و رسانه و با ارائه فيلمها و تصاویر خشونت آميز که جنگ و نزاع آدميان را بهخاطر مسائل خُرد و ناچيز در کوچه و خيابان به تصوير ميکشند، بهره برداري از ابزار قتل و خونريزي را بسيار ساده و طبيعي جلوه ميدهند و مخاطب خود را آگاهانه يا از روي جهل به اعمال خشونت تا سر حدّ مرگ براي دستيابي به خواستههاي خود دعوت ميکنند.
آنچه امروزه در دنیای معاصر مشاهده میشود، حکایت از موج انحرافات اخلاقی مردم دارد که در سایه دوران مدرنیته شتاب گرفته است؛ از نمودهای آن میتوان به رویآوری به همجنسگرایی اشاره کرد که در مردان و زنان با شکلهای خاص دنبال شده و متاسفانه در میان کشورهای غربی طرفدارانی داشته و از سوی دولتها و بدتر از آن از سوی کلیسا به رسمیت شناخته شده است.[2]
وجود مراکز فحشاء در کشورهای مختلف، تجارت گسترده زنان برای بهرهبرداریهای جنسی، سوء استفاده از کودکان حتی تجارت آنان برای اهداف جنسی، وجود کانالهای مختلف و مستهجن ماهوارهای و تلویزیونی، وجود سایتهای مختلف اینترنتی که یکسره به پخش و انتشار تصاویر جنسی و فیلمها و عکسهای نامناسب زنان و مردان میپردازند، انتشار کتب و مجلات و لوحهای فشرده که در زمینه فحشاء فعالیت دارند، تشدید خشونتهای جنسی علیه زنان و دهها پدیده کلان دیگر از مرز شکنی و افراطگری در عرصه غریزه جنسی در بُعد فردی، اجتماعی و جهانی حکایت دارد.
براساس آمار موجود بیشتر از 26 میلیون سایت نامناسب اخلاقی؛ یعنی دوازده درصد کل سایتهای موجود در اینترنت وجود دارد. بیشتر از یک سوم کل دانلود ها محتوای غیراخلاقی است. هشت درصد کل ایمیل های فرستاده شده، دارای محتوای نامناسب اخلاقی هستند و یک چهارم کل جستجوهای اینترنتی در مورد محتوای غیراخلاقی است. سی و چهار درصد کاربران اینترنتی علی رغم میل خود با محتوای مستهجن روبه رو میشوند.
هفت درصد مردان هر ماهه محتوای غیراخلاقی و یک پنجم مردان سرکار فیلمهای غیراخلاقی مشاهده می کنند. صنعت فحشاء در اینترنت در هر ثانیه هزاران دلار درآمد دارد و کودکان دیدن فیلم های غیراخلاقی را از سن 11 سالگی شروع می کنند.
اینها گوشه هایی از انحرافات اخلاقی است که دامن بشریت را گرفته و آنان را در منجلاب أنواع گناهان و پلشتیها فروبرده است. آیا شرایط امروزین که زمینههای گناه برای عموم مردم و در هر سن و حالی فراهم است، با شرایط گذشته که بسترهای گناه تنها در شرایط خاص و با محدودیتهای فراوان مهیا بوده، قابل مقایسه است؟!
نوشته حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی نصیری، رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد
نظر شما