حجت الاسلام و المسلمین سید محمد قائم مقامی، استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به مبانی فکری و نظری حضرت امام خمینی (ره) در موضوع مهدویت به خبرنگار شبستان گفت: در میان تمامی صاحب نظران و اندیشمندان عرصه مهدویت، امام خمینی (ره) کسی است که دقیق ترین و عالی ترین تعابیر را از موضوع مهدویت در باب غیبت، ظهور، انتظار و فرج ارائه داده است. ایشان همانگونه که در کلیه حوزه ها مانند اجداد طاهرینشان آموزگار بودند و حقایق را به مردم و نیز به عالمان می آموختند، در این باب نیز حقایق بی نظیری را به ما آموختند.
وی افزود: امام خمینی (ره) در رابطه با معنای انتظار درس بزرگی به ما دادند؛ این که اصلاً انتظار به چه معناست؟ منتظر چه کسی است و چه باید بکند؟ امام این تعبیر را چه در نظر و چه در سیره مبارک عملی خود ثابت کردند که کسی که منتظر قائم است خود نیز باید اهل قیام باشد قائم یعنی کسی که اهل قیام است کسی که قعود ندارد، یعنی توقف در وجود او نیست و منتظر قائم نیز باید چنین باشد این یکی از آموزه های بسیار مهم و بزرگ امام هم برای مردم و هم برای عالمان، محققان و عارفان بود.
تفکر امام درباره انتظار و قیام ، تفکری غریب بود
حجت الاسلام قائم مقامی با بیان این نکته که در آن زمان شاید هیچ کس تصوری اینگونه از انتظار و منتظر نداشت، تصریح کرد: شاید هیچ یک از ما در آن زمان فکر نمی کردیم که یک منتظر باید در این حد اهل قیام باشد اما امام فرمود: اگر او (حضرت حجت) کسی است که دولت حقه تشکیل می دهد، منتظر نیز در قیامی که می کند اگر فرصتی فراهم شد باید تشکیل دولت حقه بدهد و این تفکری بسیار غریب بود یعنی کسی فکر نمی کرد که یکی از معانی انتظار دولت حق، این است که منتظر نیز در صورت امکان دولت تشکیل بدهد و این دولت، دولتی است که به آن دولت ممهد یا زمینه ساز گفته می شود.
وی در توضیح وظایف و رسالتهای دولت ممهد گفت: دولت ممهد یعنی مانند همین دولت جمهوری اسلامی که دولت و هدف اصلی نیست اما در راه هدف حرکت می کند چون هدف، تشکیل دولت کامل الهی در روی زمین است این، همان دولت نیست اما در آن جهت حرکت می کند و زمینه ساز و بسترساز آن است این درس بسیار مهم حضرت امام به اهل علم و اهل دین بود.
از منظر امام انتظار فرج یعنی انتظار قدرت و حاکمیت اسلام
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه در تبیین دیدگاه حضرت امام خمینی (ره) در ارتباط با انتظار فرج خاطرنشان کرد: امام خمینی (ره) در رابطه با انتظار فرج تعبیری دارند که می فرمایند انتظار فرج یعنی انتظار قدرت اسلام . امام، فرج را به معنای قدرت اسلام تعریف می کنند و این نکته فوق العاده مهمی است. ما معنا و مفهوم واقعی فرج را از حضرت روح الله آموختیم .
وی افزود: این گشایشی که در روایات آمده است که مهمترین مطالبه شما از خدا باشد، یا می فرماید اصلی ترین دعای شما، دعا برای گشایش باشد، این گشایش به چه معناست؟ معنای آن را امام به ما فهماند. گشایش و فرج، قدرت و حاکمیت اسلام است. فرج یعنی سیطره اسلام بر مادون خود. این موضوعی است که خداوند آن را مقرر کرده و انسان به دلیل جهل خود تا کنون متوجه آن نشده و نیست.
این مدرس حوزه و دانشگاه یادآور شد: در نزد خدا اسلام بر مادون خود حاکم است و غیراسلام هر چه که هست از جمله دنیا، همه مادون اسلام است حاکمیت اسلام بر همه چیز، یک قرارداد الهی است و انسان نیز در این حاکمیت نقش دارد.
وی افزود: معنای سخن حضرت امام (ره) آن است که تو ای انسان! هر کس که هستی و در هر جایی که هستی در فرایند ظهور که همان حاکمیت اسلام است نقش داری . ظهور امری ما وراء طبیعی و خارج از امور مربوط به انسان ها نیست دیدگاه امام دقیقاً در مقابل دیدگاه انحرافی درباره فرج و ظهور است که در گذشته بوده و متاسفانه امروز هم هست دیدگاهی که معتقد است ظهور، امری است خود به خودی که هر زمان که خدا اراده فرماید واقع می شود.
امام معتقد است ما در فرآیند ظهور نقش داریم همانگونه که در غیبت سهیم هستیم
حجت الاسلام قائم مقامی خاطرنشان کرد: هر چند اراده الهی در وقوع ظهور، حق و از مسلمات است اما این تفکر اشتباهی است که فکر کنیم اراده الهی در رابطه با ظهور، منفک از اراده بشری است این یک خطای بزرگ است.
وی تصریح کرد: امام نیز مانند بسیاری از اندیشمندان و بزرگان شیعه معتقد است که: انسانها در فرایند ظهور سهیم بوده و نقشی دارند همانگونه که در فرایند غیبت نقش داشتند غیبت به دلیل قصور و غفلت ما انسانها واقع شد. اگر نه چه دلیلی دارد که آفتاب دین، در پس پرده برود؟ به فرمایش خواجه نصیر طوسی: غیبته منا. علت غیبت او، غفلت ماست ما کوتاه آمده و قدر اسلام و نور خدا را ندانستیم بنابراین در مساله ظهور انسان هر چند مقصر درجه یک نیست، اما به هر شکل در آن موثر و صاحب نقش است همانطور که خواست و اراده الهی در آن نقش دارد.
دولتی که تشکیل شده دولت نهایی نیست دولت زمینه ساز است
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: حضرت امام معتقد بودند که انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت (ارواحنا فداه) است و این عین کلام و گفتار ایشان است و شکی نیست که این دیدگاه هم، منطبق با عقل است هم منطبق با نقل و هم منطبق با تجربه، چون ما به تجربه دیدیم که انقلاب اسلامی، آغازگر جریانی بزرگ در منطقه و دنیا شد.
وی با اشاره به وظایف دولتمردان در این نظام تصریح کرد: این موضوع، تصویر ماجرا است اما امام به دنبال این تصویر، تکلیفی را نیز برای دولتمردان برمی شمرند حضرت امام خمینی (ره) فرمودند: دولتمردان در این نظام باید متوجه باشند که دولتی که تشکیل شده دولت نهایی نیست دولت زمینه ساز است و در نتیجه وظیفه اصلی آن، حتی بالاتر از تامین حوائج زندگی مردم، زمینه سازی برای آن هدف بزرگ است. در دیدگاه امام وظیفه و رسالت دولت، تسری، توسعه و گسترش این انقلاب است یا به عبارت دیگر صدور انقلاب یعنی صدور اندیشه، منطق و قدرت نرم انقلاب.(1)
حضرا روح الله فرمود: « مسایل اقتصادی و مادی اگر لحظه ای مسئولین را از وظیفه ای که بر عهده دارند منصرف کند خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اراده هر چه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند.(2)
امام و خیانت مسئولان به حکومت و اسلام
این مدرس حوزه و دانشگاه در ادامه تصریح کرد: در منظر امام، اگر مسئولین از این امر غفلت کرده و خود را به چیزهای دیگر مشغول کنند، یعنی تصور کنند حکومتی که تشکیل شده، مانند سایر حکومتهاست و باید همان کارها را انجام بدهد، خطر بزرگ و خیانتی سهمگین از جانب آنها متوجه جامعه و اسلام است به گونه ای که حضرت امام در این زمینه به صراحت تعبیر« خیانت» را به کار می برند.
وی خاطرنشان کرد: این بیان نشان دهنده آن است که کارگزار این حکومت دائماً باید متوجه هدف اصلی این انقلاب باشد مانند مقام معظم رهبری که عالیترین نمونه بعد از امام هستند و همواره متوجه این امر هستند که اصلی ترین هدف این انقلاب آن است که این پرچم را تا ظهور حضرت حجت نگه بدارد و حفظ کند. یعنی موجودیت انقلاب محفوظ بماند و پیام و اندیشه انقلاب صادر شود که این در درجه اول است و مسایل اقتصادی و معیشت مردم با تمام اهمیت و ارزشی که دارد در درجه بعد واقع می شود.
حجت الاسلام قایم مقامی یادآور شد: نکته جالب این است که اتفاقاً با تحقق اولین هدف، هدف دوم نیز محقق می شود. یعنی توسعه و صدور انقلاب با موضوع اقتصاد و معیشت مردم، بی ارتباط نیست چرا که ما به میزانی که در جهان گسترده تر می شویم، می توانیم اهداف انقلاب را هم در داخل پیاده کنیم که یکی از این اهداف عدالت و تامین حوائج اولیه مردم است به عبارت دیگر هدف دوم ما نیز در طول هدف اول قرار می گیرد اگر انقلاب صادر شود و ما عمق استراتژیک پیدا کنیم به همان میزان می توانیم احکام اسلامی را در باب اقتصاد پیاده کنیم.
1- صحیفه امام ج 17 ص 22.
2- صحیفه نور ج21 صص 108 -107.
پایان پیام/
نظر شما