سنگینی ترازوی آثار مدرن جهان عرب به سمت  مهدی گرایی

خبرگزاری شبستان: مسلمانان به نوعی هزاره گرا هستند. چراکه آنها هر یکصد سال منتظر آمدن یک مجدد (یا احیاگر) هستند و از زمانی که قرن بعدی مسلمانان در ۲۰۷۶ آغاز می شود، "ایده های فرجام خواهانه نیز نقش مهم خود را در جهان اسلام ایفا می کنند."

خبرگزاری شبستان: تیموتی فرنیش در نوشته پیشین، به انتظار 5 موجودیت آخرالزمانی پیش از رخداد قیامت در میان اهل سنت اذعان نمود که در این میان ظهور مهدی(ع) از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. وی معتقد بود پس از شکست اعراب در جنگ با اسرائیل (1967) این تمایلات مهدی گرایانه (و یا ضد مهدویت) شکل گسترده تر و جدیدتری به خود گرفته است. در ادامه این مقاله، نویسنده به نمونه های عینی و دسته بندی نظرات نویسندگان معاصر عرب در این زمینه پرداخته است.

بخشی از بحثی که در بالا گفته شد، چیزی است که در رسانه های نوشتاری عرب –به خصوص کتاب ها- وجود دارد. تجزیه و تحلیل موارد فوق را می توان در الگوی زیر خلاصه کرد:

 

طرفداران دیدگاه لفظی- لفظ گرایان

نگاه قرآنی: هیچ اشاره ای به مهدی در قرآن نشده است ← این آموزه بسیار غلط است.

نگاه حدیثی:

الف: نشانی از مهدی نه در صحیح بخاری ونه در صحیح مسلم نیست ← این آموزه بسیار غلط است.

ب : مهدی درکتب دیگر ذکر شده است ← این آموزه بسیار درست است

 

تمثیل گرایان

مهدی خرافات مهلکی است

مهدی خرافه ولی ملایم و بی خطر است

بسیاری از مخالفان مهدویت دلائل خود را از ابن خلدون[1] (متوفای 1406 میلادی) مشهور می گیرند. این روشنفکر که به باور برخی به پدر علم جامعه شناسی خوانده شده، مهدی را به عنوان یک بدعت مضر شیعی می داند که بوسیله ی صوفی ها به مذهب اهل سنت راه یافته است.[2] دو مخالف معاصر مهدویت نیز چنین دیدگاهی دارند: عبدالکریم الخطیب در کتابش با عنوان «مهدی منتظَر و کسانی که منتظِر او هستند»[3] (قاهره 1980) و عبدالقادر احمد عطا در کتابش با نام «مهدی منتظر، خرافه یا واقعیت»[4] (قاهره 1980). هر دو این نویسندگان به پیروی از انگیزه ابن خلدون در انکار مهدویت، معتقدند این عقیده ای شیعی است که توسط متصوفه به اهل سنت منتقل شده است. الکاتب از تمام علما درخواست می کند تا از چنین عقائد احمقانه ای اجتناب نموده وتوجه شان را به نوسازی دین اسلام جلب کنند؛ حال آنکه آتا از این عقیده پشتیبانی می کند که دولت آرمانی مهدوی با آمدن یک شخص فوق العاده بدست نمی آید بلکه بواسطه ی تجدید و اصلاح اسلام اتفاق می افتد.

 

سنگینی ترازو به سمت مهدی گرایان

در سالیان اخیر شک و تردیدِ اهل سنت در مورد مهدی، در مقابل باورهای عمیق و مثبت به مهدی عقب نشسته است. محمد ابراهیم الجمال در کتابش با نام «ظلم و مهدی منتظر»[5] (1980) می گوید: «مهدی با نشانه های غیرقابل تردیدی خواهد آمد ولی خمینی آن مهدی نیست.» حمزه الفقیر در کتابش با عنوان «سه نفری که جهان درانتظار آنان است: مهدی منتظر، المسیح الدجال و عیسی مسیح»[6] (عمان 1995) یکی از حامیان در حال ازدیاد عقیده مهدویت است و به سید قطب (ف 1966م) استراتژیست معروف اخوان المسلمین مصر {به دلیل عدم پذیرش این باور} انتقاد می کند. الفقیر بیش از هر نویسنده دیگری تلاش می کند تا حوادث جاری را با علامات ظهور مهدی تطبیق دهد؛ وی به طور خاص حکومت های ظالم را استثمارکننده کشورهای کوچک می داند حال آنکه بسیاری مسلمانان ستم دیده در انتظار فریادرسی و یاری مهدی -همان کسی که فرعون (که امروزه عبارت از ایالات متحده است) خوار و سرشکسته می کند- هستند.

دیدگاه خاص تر نظر کامل سعفان است؛ او در کتاب «ساعت بیست و پنجم: مسیح دروغین، مهدی، یاجوج و ماجوج»[7] (قاهره 1995) تلاش می کند پروتکل بزرگان یهود، لژهای فراماسونی و جین دیکسون[8] (طالع بین آمریکایی) را به فلسفه ی مهدویت ­­خود گره بزند! امین محمد جمال الدین در کتابش با نام «عمر جامعه اسلامی و نزدیکی ظهور مهدی»[9] (قاهره 1996) استدلال می کند که آمدن مهدی خیلی نزدیک است و بلافاصله پیش از جنگ جهانی عظیمی (که اصطلاحا جنگ آرماگدون نامیده می شود و بین روم یا همان غرب و بین چین، روسیه، کشورهای کمونیست، ایران، عراق و یا کشورهای شیعی واقع می شود) اتفاق می افتد. در روشی جهانی نگرانه تر و کمتر تقابلی، می توان به کتاب باسم الهاشمی نام «نجات بخش در اسلام و مسیحیت، پژوهشی در همکاری بین مهدی و مسیح»[10] (بیروت 1996) اشاره کرد. او با استفاده از قرآن، حدیث و عهد جدید استدلال می کند که مهدی و عیسی در ساخت یک دولت متحد جهانی با یکدیگر همکاری خواهد کرد.

مثال آخر از باورمندان به مهدویت در عصر حاضر، فهد سالم است که در کتابش در سال 1996 با نام «اسرار قیامت و حملات غرب قبل از (اتمام؟) سال 1999»[11] از این قول حمایت می کند که مهدی زودتر از دجال -که فردی ایرانی است- خواهد آمد. سلیم یکی از نویسندگان عرب است که نظرات فرانسیس فوکویاما[12] درمورد پایان تاریخ (پیروزی سرمایه داری دموکراسی) و دیدگاه ساموئل هانتینگتون[13] (با نظریه برخورد تمدن ها (خطوط گسل فرهنگی-مذهبی بین فرهنگ هایی که باعث بوجود آمدن جنگ ها می شوند)) را با یکدیگر ترکیب کرده و طرح قدیمی تقابل غرب با اسلام را مطرح می کند) سلیم روش جالبی نیز در توضیح منابع حدیثی (در مورد اینکه جنگ در آخرالزمان که با شمشیر است) دارد: بعد از حمله هسته ای آمریکا علیه مسلمانان، شمشیر تنها سلاحی خواهد بود که باقی خواهد ماند و جالب آنکه در دفاع از نظریه خود به پیشگویی های نوستراداموس (قرن شانزدهم) هم متوسل می شود.

محمد فرید حجاب -که عقیده ای به مهدویت ندارد- در کتابش با عنوان «مهدی منتظر، آموزه ای مذهبی یا معنایی سیاسی»[14] (الجزایر1984)، ساختارشکنانه ترین ایده فلسفی را در مورد مهدویت بیان کرده است: مهدویت تلفیقی از منجی دیرینه مردمان خاور نزدیک، شاه موردنظر افلاطون فیلسوف و مرد قدرتمند مورد اشاره ماکیاول است که تا به امروزه به عنوان یک الگوی مفید و مخالف حکومتهای ستمگر باقی مانده است. از آن کسل کننده تر، متنی انتقادیست در اثری است که نام مولفش مشخص نیست: «دفاعیه ای از کتاب (عمر جامعه اسلامی و نزدیکی ظهور مهدی)»[15] (قاهره 1998) نویسنده در این اثر از طرفداران مهدویت انتقاد می کند که در کتابهایشان مفاهیم نامربوط غربی مانند «پایان تاریخ» را گرفته و در نظریاتشان به کار می برند و ایده ی خطرناکشان را اینگونه پرورش می دهند که اعراب تا قبل از آمدن مهدی باید اورشلیم را دوباره بازپس بگیرند.

 

نتیجه گیری

مطابق این بررسی مختصرِ آثار مدرن عربی، مشخص می شود از زمانی که اسلام بوده بحث مهدویت وجود داشته و هیچ افولی {حتی در عصر جدید} از خود نشان نداده است. مسلمانان هم به نوعی هزاره گرا هستند چراکه آنها هر 100 سال منتظر آمدن یک مجدد (یا احیاگر) هستند. (این ایده می تواند به سادگی با ایده مهدی گرایی تلفیق شود و) از زمانی که قرن بعدی مسلمانان  در 2076 آغاز می شود، «ایده های فرجام خواهانه نیز نقش مهم خود را در جهان اسلام و در قرن بیست و یکم ایفا می کنند.»[16]

ترجمه و تحقیق: محسن منصوری سپهر - زهیر دهقانی آرانی

 

پی نوشت ها:

[1] - ابن خلدون (۸۰۸–۷۳۲ ه‍ ق، تونس) تاریخ‌نگار، جامعه‌شناس، مردم‌شناس و سیاست‌مدار عرب مسلمان است. وی را از پیشگامان تاریخ‌نگاری به شیوهٔ علمی و از پیشگامان علم جامعه‌شناسی می‌دانند. برای اطلاعات بیشتر ر ک:

https://fa.wikipedia.org/wiki/ابن_خلدون

[2] - نقدهای بسیاری بر این گفته ابن خلدون وارد شده تا آنجا که بسیاری علمای سنی مذهب نیز ابن خلدون را به واسطه جهل و اشتباه در این گفتار توبیخ کرده اند و کتابهایی در این زمینه نگاشته اند. در این زمینه می توانید به دو نقد یکی از آیت الله مکارم شیرازی و دیگری از حجت الاسلام اکبرنژاد (قبسات – پاییز 83) در آدرسهای زیر مراجعه فرمایید:

http://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=316440&typeinfo=25&catid=23393

http://qabasat.iict.ac.ir/pdf_17314_daaa4bb357976c731f0fe04ee4ec1f4c.html

[3] - نام اصلی کتاب «المهدی المنتظر و من ینتظرونه» می باشد.

[4] - نام اصلی کتاب «المهدی المنتظر بین الحقیقه و الخرافه» است.

[5] - نام اصلی کتاب (ظاهرا) «ظلم و مهدی منتظر» می باشد.

[6] - متاسفانه نام اصلی این کتاب پیدا نشد.

[7] - نام اصلی این کتاب «الساعة الخامسة والعشرون..المسیح الدجال المهدی المنتظر یأجوج ومأجوج» است. این کتاب در آدرس زیر قابل دانلود است:

http://ebookshia.com/books/view/51/الساعه+الخامسه+و+العشرون(المسیخ+الدجال-یاجوج+و+ماجوج-+المهدی+المنتظر

[8] - جین دیکسون (Jeane L. Dixon) (1904-1997) یکی از مشهورترین طالع بینان آمریکایی در قرن بیستم است که به واسطه پیشگوییهایش معروفیت زیادی کسب کرد. برای اطلاع بیشتر ر ک:

https://en.wikipedia.org/wiki/Jeane_Dixon

[9] - نام اصلی این کتاب "عمر امة الاسلام و قرب ظهور المهدى(ع)" است.

[10] - نام اصلی این کتاب «المخلص بین الاسلام و المسیحیة : بحث فی تعاون المهدی و المسیح» است.

[11] - نام اصلی این کتاب «اسرار الساعة و هجوم الغرب : انذار خطیر واخیر للعالم الاسلامی قبل 1999 م» است.

[12] - فرنسیس فوکویاما (Francis Fukuyama)، (متولد ۱۹۵۲)، فیلسوف آمریکایی و نویسنده کتاب «پایان تاریخ و آخرین انسان» می‌باشد که به خاطر نظریه‌پردازی «پایان تاریخ» مشهور است. برای اطلاعات بیشتر ر ک:

https://fa.wikipedia.org/wiki/فرانسیس_فوکویاما

[13] - ساموئل هانتیگتون Samuel Phillips Huntington (1927-2008) یکی از معروف ترین نظریه پردازان سیاسی بعد از جنگ سرد بود که نظریه جنگ تمدنها معروفترین دیدگاه وی محسوب میشد. برای اطلاعات بیشتر ر ک:

https://en.wikipedia.org/wiki/Samuel_P._Huntington

[14] - نام اصلی این کتاب «مهدی المنتظر بین العقیدة و المضمون السیاسی» می باشد.

[15] - نام اصلی این کتاب «رد السهام عن کتاب عمر امه الاسلام» می باشد.

[16] - این جمله از دایره المعارف دنیای مدرن اسلام (آکسفورد) ذیل لغت فرجام شناسی برداشته شده اشت.

Hamblin, William and Peterson, Daniel (1995), “Eschatology” The Oxford Encyclopedia of the Modern Islamic World, p. 442.

کد خبر 523340

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha