به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی هفت، رضا میرکریمی که میهمان ویژه این قسمت از «هفت» بود درخصوص فیلم «دختر» بیان داشت: 4-5 سال پیش این فیلمنامه را از آقای مهران کاشانی خواندم آن زمان خوشم نیامد. پارسال که همین فیلمنامه را با اصلاحاتی خواندم احساس کردم حرف روز و قابل درکی است. شاید چون دخترم به همین سن رسید و دغدغه هایش برایم قابل درک شد. از طرفی دنبال منبع مالی اش می گشتم.
میرکریمی: من دوست دارم قصه بگویم و فرارم از قصه ارادی نیست
میرکریمی در پاسخ به این سوال که چرا انقدر از قصه فراری است، گفت: من دوست دارم قصه بگویم و این موضوع که از قصه فرار می کنم، ارادی نیست. تجربه ثابت کرده اگر قصه نگویی آن جذابیت حاصل نمی شود. در این فیلم البته تمرکزم بر پدر بود. رابطه پدر و دختری و چیزی اضافه بر آن را کنار گذاشتم.
این کارگردان درخصوص اظهارنظر بهروز افخمی درباره ورشکستگی سینما عنوان کرد: بهروز این را به عنوان یک قانون اثبات شده می داند و همواره می گوید در دنیا بچه ها به سینما می روند. به فرض اینکه این فرضیه قبول باشد - که من هم تا حدودی قبولش دارم - باید دید ریشه اش در چیست؟ به خواستگاه این فکر کنیم، شاید این فرضیه مثل مد در غرب، با نگاه سرمایه داری و با رویکرد تاثیرگذاری بر قشر جوان شکل گرفته است، چرا ما باید مثل یک قانون از آن پیروی کنیم؟!
سینما در ایران مزدبگیر دولت است
وی ادامه داد: سینما در ایران مزدبگیر دولت شده است. با این نگاه هیچگاه وارد عرصه صنعتی شدن نمی شویم. از اینجا شروع می شود. ما الان یک پلاتوی خوب در سینما نداریم. من معتقد نیستم همه چیز نابود شده است و از طرفی متصور نیستم ره صدساله را می توان یک شبه طی کرد. این کار ما نیست و البته تنها کار دولت هم نیست.
تب جشنواره همه ما را گرفته است
میرکریمی با بیان آنکه باید پایان کار سینما اکران باشد نه جشنواره، بیان داشت: جشنواره می تواند شروع خوبی باشد. برای تعداد زیادی این جشنواره هرچه پرشورتر باشد، احساس بیشتری می کنند که پایان خوبی داشته اند. همه برایشان دست زدند و جایزه گرفتند! در صورتی که این تنها شروع است و باید به فکر اکران بود. برای برخی اصلا تاثیر و تماشای مردم مهم نیست. بخشی بخاطر مسئولین است و برخی هم تنبلی خودمان است. وقتی تب جشنواره ما را بگیرد به راحتی پائین نمی آئیم. امروز تب جشنواره ما را گرفته است.
استقبال از جشنواره به دلیل تبدیل شدن آن به یک آئین است
مدیرعامل خانه سینمای ایران گفت: استقبال مردم از جشنواره فیلم فجر به دلیل تبدیل شدن آن به یک آئین است؛ مثل سیزده به در. حالا فکر کنیم چرا سینمارفتن تبدیل به یک آئین نشده است؟ به این فکر کنیم. یکی از اتفاق هایی که به سینما رفتن رونق میدهد حق انتخاب است. نمی توان یک ماه تنها سه فیلم را اکران کرد و از مردم خواست هر روز به سینما بروند. باید یک آب باریکه ای از اکران فیلم های خارجی در ایران باز کرد.
در ادامه رسول صدرعاملی بیان داشت: اگر قرار است فیلمساز حقوق بگیر دولت نباشد، باید به دنبال سرمایه گذار بیافتد و حداقل چیز برای سرمایه گذار این است که به او تضمین بدهیم که سرمایه ات باز می گردد. لذا تضمین اکران و پخش فیلم حق اوست.
همه تنبل شده ایم
میرکریمی نهایتا پاسخ داد: چقدر این عدم تضمین به ممیزی بازمی گردد؟ من فکر می کنم نبود یا ضعف قانون در این زمینه سهم کمی در این رابطه دارد. بیشتر به تنبلی خودمان بازمی گردد. ما امروز فیلمنامه خوب نداریم. جوانی با 5 صفحه فیلمنامه از من می خواهد مشاورش شوم. این فرمول تنبل وار به موفقیت رسیدن، به سرعت و کم هزینه مشهور شدن همه را معتاد کرده است.
زارعی: «بادیگارد» سینماست، نه تله فیلم!
در ادامه برنامه مریلا زارعی در گفتگو با برنامه «هفت» درخصوص بازی در فیلم «بادیگارد» گفت: با تماشای «بادیگارد» در جشنواره خستگی از تنم بیرون رفت. باید دید مردم تا چه میزان از فیلم استقبال می کنند اما من به اکران خوب فیلم امیدوارم.
وی ادامه داد: «بادیگارد» سینماست و تله فیلم نیست. به آقای فراستی خسته نباشید می گویم. ایشان منتقد خوبی هستند. به هر حال نقد کردن در سینما یک بخشی اش کارشناسی است و یک بخشی اش حس و حال آدم است. من این بار بیشتر از آقای فراستی نکات خوب در فیلم می بینم.
طوسی: «دختر» به میرکریمی متعهد است
در ادامه برنامه و در بخش میز نقد جواد طوسی درباره فیلم «دختر» گفت: فیلم آخر میرکریمی به خودش و دغدغه هایش متعهد است. اهمیتی که برای خانواده قائل است. با این تفاوت که به دغدغه های امروز نزدیک تر است. اما ایرادی که بر فیلم «یه حبه قند» وارد بود که بیشتر آئین های خانوادگی را می دیدیم و نمیتوانست به درام نزدیک شود اینجا توانسته تاحدودی به درام نزدیک شود و در کارنامه رضا میرکریمی نقطه قوتی شود.
این منتقد افزود: نکته دیگر اینکه این شکاف نسلی را که می خواهد نشان دهد، اتفاق افتاده است و در عین حال پایه های اخلاقی و سنتی خانواده همچنان در فیلم جاری است. یعنی «دختر» بدون ادا و تفرعن از مناسبات جامعه ما دور نیست. تنهایی آدم ها را هم که نشانه های فیلم میرکریمی است در فیلم همچنان می بینیم.
محسنین: «دختر» بازگشت خوب میرکریمی
در ادامه کامیار محسنین درباره فیلم «دختر» بیان داشت: «دختر» رضا میرکریمی یک بازگشت خوب به دوران اوج رضا میرکریمی بود. آن چیزی که باعث می شد سینمای رضا میرکریمی وجه ممیزی برای خود پیدا کند، لانگ شات هایی بود که در این فیلم نیز شاهد بودیم. موضوع اساسی این است که در «خیلی دور خیلی نزدیک» به سراغ ارتباط پدر و پسر رفتیم. در این فیلم دوباره به سراغ پدر رفتیم اما این بار شخصیت پدر متفاوت تر شده است. رفتارهای دیگران را با پدر می بنیم و سرکوب های او را و اینکه می خواهد همه از او تبعیت کنند، در این میان یک نفر می خواهد این استبداد را کنار بزند. در این موقعیت پدر در یک موقعیت جدید قرار می گیرد و مجبور به دیالوگ می شود. یک موقعیت دراماتیک خلق می شود.
وی ادامه داد: فکر می کنم یکی از تمهیدات خوبی که اتخاد شده گره خوردن سرنوشت دختر و عمه در فیلم است. بنابراین یک موقعیت موازی ایجاد می شود که ما می توانیم شخصیت پدر را راحت تر حلاجی کنیم. اما ای کاش در انتهای فیلم همه چیز به دیالوگ های پدر وابسته می شد.
محسنین افزود: یکی دیگر از وجوه مثبت فیلم، نماهای بصری خوب فیلم است که در جشنواره کم دیده ایم. ترکیب بندی های خوب تصویر که سبب می شود چیزی فراتر از شنیدن دیالوگ ها نصیب مخاطب شود.
فراستی: دختر تنها 20 دقیقه فیلم است
مسعود فراستی نیز در نقد فیلم «دختر» بیان داشت: «دختر» به مراتب از 3-4 فیلم قبلی میرکریمی بهتر است اما اصلا فیلم خوبی نیست. 20 دقیقه فیلم است. این 20 دقیقه را مدیون اصلانی و میرکریمی هستیم. اما این مدت برای یک فیلم صد و خورده ای کم است. به نظر من دوربین از کارگردانی عقب تر است. از اینکه دوربین رودست نیست آفرین دارد. به نظر می رسد میرکریمی بیخیال تکان های دوربین شده است. اما دوربین خنثی و حتی کمی عقیم شده است. هیچگاه یک دوربین قوی فعال که کارگردان با آن بازی می کند، نداریم. دوربین قبل و بعد از بحران یکدست عمل می کند. بازی ها و کارگردانی جلوتر از دوربین است.
وی افزود: گاهی نماهای به شدت زیبا اما زیادی داریم. منطق و کارکرد ندارد. فیلم را اسکوپ گرفته است. اما برای چه؟ برای 5 دقیقه ماشین سواری از اهواز به تهران که چشم انداز خاصی هم نداریم. چشم اندازی که با شخصیت ما کار کند!
«دختر» اساسا فیلم «پدر» است
فراستی ادامه داد: من به نظرم مشکل فیلم در درنیامدن دختر است. بازی دختر ابتدا خوب است اما هرچه جلوتر می رویم جز مظلومیت و کمی بغض از او چیزی نمی ماند. رابطه او با عمه هم خیلی درنیامده است. فیلم اساسا فیلم «پدر» است. فیلم قصه ندارد. تنها 20 دقیقه قصه دارد، اما 1 ساعت و 10 دقیقه قصه ندارد. اگر میرکریمی رو به قصه می آورد تاحدودی مشکلش حل می شد.
این منتقد نهایتا گفت: مهمتر از همه این بد است برای یک فیلمساز که ما را در حین فیلمش به یاد فیلم دیگری بیاندازد. پایان فیلم «دختر» ما را به یاد «جدایی نادر از سیمین» می اندازد که مشخص نمی کند که بالاخره بعد از این همه رفاقت با پدر، می رود یا می ماند و این فاجعه است.
نظر شما