حجت الاسلام محمدرضا لایقی، پژوهشگر کلام، حکمت و عرفان در گفت و گو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان در خصوص چرایی هجمه و قُلدری جریان های تکفیری علیه انقلاب اسلامی اظهار کرد: دشمنی جریان های تکفیری به ویژه وهابیت سلفی و تکفیری، با انقلاب و ایران اسلامی سابقه طولانی و تاریخی دارد.
وی در ادامه به برخی از علل دشمنی وهابیت با انقلاب و ایران اشاره کرد و گفت: بخشی از این کینه توزی به ماهیت شیعی مردم کشورمان باز می گردد بخشی دیگر به ماهیت ایرانی بودن و سهمی از این دشمنی نیز به ماهیت انقلابی و ایرانی باز می گردد؛ در حقیقت بافت پیچیده ای از موضوعات وجود دارد که سبب می شود وهابیت به جای آن که دشمن اصلی خود را اسراییل و رژیم صهیونیستی بداند، در پی نابودی شیعه که همیشه منادی وحدت بوده، برآمده است.
حجت الاسلام لایقی تصریح کرد: اما وهابیت به چند دلیل دیگر نیز بر ایران و انقلاب حساس شد؛ نخست آن که از نظر تفکر تکفیری که ابن تیمیه در قرن هفتم وهابیت را بنا نهاد، مسائلی همچون زیارت و توسل به غلط و نادرست شرک معرفی شد پس شیعه نیز در این میان مظهر تام و تمام کفر بود!
حجت الاسلام لایقی ادامه داد: دوم آن که وهابیت دریافت تشیعی که آنها همیشه در انزوا قرار داده بودند و با نگاه یک بدعت به آن می نگریستند، در دهه های اخیر سردمدار حرکت اصلاحی در جوامع اسلامی و حتی جهان شده و بسیاری از گزاره های معطل قرآن و اسلام از جمله مقابله با استکبار را جامعه شیعی ایران زنده کرد، از این رو، این امر بر آن ها گران آمد به ویژه آن که وهابیت سال ها در برابر ظلم مستکبران ساکت نشسته بود لذا وقتی ایران این سکوت را شکست، آنها خود را در رقابت با این کشور ارزیابی کردند.
عضو بنیاد معنویت و تمدن با تاکید بر این که تفکر تکفیری از دلِ جامعه اهل سنت بر آمده اما هرگز متعلق به آن ها نیست، ابراز کرد: این جریان با برخی گروه های منحرف که از دلِ شیعه برآمده اما متعلق به آن ها نیست – همچون شیعه انگلیسی – همگرایی دارد. تشیع انگلیسی به مقدسات اهل سنت توهین می کند و این مساله سبب می شود وهابیت بهانه و نقاط ضعفی برای هجمه بیشتر در دست داشته باشد و دیگران را تحریک کند و کار را به جایی برساند که شیعه شرّ اعظم معرفی شود.
وی با بیان این که از نظر وهابیت شیعه نخستین گروهی است که باید از بین برود، اذعان کرد: از سوی دیگر یکسری معادلات ژئوپولوتیک و نظامی و سیاسی که پس از پیروزی انقلاب به نفع جمهوری اسلامی ایران رقم خورد و گفتمان انقلاب را در منطقه و فرا منطقه ایجاد کرد، موجبات خشم وهابیت را بیش از پیش برانگیخت و این امور موجب شد برخی حکام منطقه احساس خطر کرده و با تقویت جریان های تکفیری و اختصاص دادن دلارهای بی شمار به آنها، این جریانات را به سمت جنگ های مذهبی و طایفه ای با ایران منحرف کنند.
مولف کتاب «تبارشناسی جریان های معارض فکری» با اشاره به این که مجموع علل یادشده موجب شده جریان های تکفیری ایران را دشمن اصلی خود بدانند و می کوشند به این کشور ضربه وارد کنند، ابیان کرد: اما خوشبختانه با درایت رهبر انقلاب اسلامی و نیروهای نظامی و امنیتی و سیاسی ایران، شاهد این موضوع هستیم که تا کنون هیچ یک از تلاش های وهابیت در خصوص نابودی ایران و تشیع محقق نشده و این امر محک و امتحان خوبی برای آنها بوده است.
این پژوهشگر کلام، حکمت و عرفان در خصوص نحوه مواجهه با جریان های تکفیری نیز به شبستان گفت: مساله اول وحدت جامعه است؛ توهین به مقدسات شیعه و سنی از جانب هر یک از مذاهب، نه تنها دردی دوا نمی کند، بلکه موجب ضربه زدن به عزت اسلامی و تهدید امنیت داخلی و خارجی می شود لذا باید وحدت را اصل قرآنی دانست و از منازعات مذهبی اجتناب و دوری کرد.
حجت الاسلام لایقی با مهم ارزیابی کردن نقش فرهیختگان و نخبگان و عالمان شیعی و سنی در حفظ وحدت، خاطرنشان کرد: این اقشار می توانند مسلمانان را در بازشناسی دشمن و جهت دهی به آنها نقش موثر و اهتمام ویژه ای داشته باشند و خطرات آنی غده سرطانی را به جامعه گوشزد کنند.
عضو بنیاد معنویت و تمدن در پایان یادآور شد: به هر حال تکفیر پدیده ای فکری در دامن جامعه اسلامی است که ضربه به پیکره جوامع اسلامی وارد می کند، بنابراین، باید کارشناسان اسلامی مبانی فکری این جریان منحرف را مورد بحث و نقد قرار داده و سستی های عظیمِ پایه های فکری وهابیت را آشکار کنند و نشان دهند هیچ فرد صاحب عقل و خردی حاضر به پذیرش عقاید و باورها و افکار این فرقه جعلی نیست.
نظر شما