وقتی سهواً آب به آسیاب تکفیر می ریزیم!

خبرگزاری شبستان: تکفیر افراد در اسلام حقیقی هرگز با تکفیری که گروه هایی همچون داعش بدان دست می زنند، همخوانی و سنخیت ندارد. به طور مثال در روایات از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است: «به کسی که به شما سلام می کند، نگویید مسلمان نیستی».

به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، با توجه به آنکه این روزها جهان اسلام در نقاط مختلف در آتش تکفیر می سوزد و آراء تکفیری علاوه بر آسیب های داخلی، چهره ای خشن و غیرواقع از اسلام را در جهان به نمایش گذاشته است با حجت الاسلام سید محمدرضا طباطبایی، پژوهشگر ادیان پیرامون مساله تکفیر به گفت و گو نشسته ایم؛ مشروح گفت و گوی ما را با این استاد حوزه و دانشگاه و مترجم کتاب «غمخانه فاطمه زهرا (س)» در ذیل می خوانید:

 

با توجه به اینکه امروز گروه های تفکیری در جهان اسلام به هر بهانه ای حکم تکفیر افراد را صادر می کنند، آیا در اسلامِ حقیقی تکفیر افراد تنها به استناد به عوامل ظاهری که این گروه های مجعول به آنها تمسک می جویند، امکانپذیر است؟ اساسا تکفیر از دیدگاه اسلامِ ناب در چه مواقعی و بر چه اشخاصی لحاظ می شود؟

به طور کلی در تکفیر افراد چند دسته عوامل اعم از فردی و اجتماعی و ... دخیل است؛ در تکفیر فردی، خلق و خوی فردی است که منجر به تکفیر می شود و در تکفیر اجتماعی، رویکردهایی که در بحث اجتماع مطرح است و منجر به تکفیر می شود، قابل تامل بوده و یکسری عوامل نیز به درست عمل نکردنِ منابع دینی باز می گردد.

اما تکفیر افراد در اسلام حقیقی هرگز با تکفیری که گروه هایی همچون داعش بدان دست می زنند، همخوانی و سنخیت ندارد. به طور مثال در روایات از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است: «به کسی که به شما سلام می کند، نگویید مسلمان نیستی» در حالی که این مبنا با اعتقاد تکفیری ها در تضاد کامل است و آنها مسلمانان دیگر (غیر از خود) که نه تنها سلام می کنند، بلکه به وحدانیت خدا، نبوت پیامبر (ص) و قرآن (همان قرآنی که همه مسلمان ها به آن اعتقاد دارند)، باور داشته و بر اساس همان روایاتی که امت اسلامی به آنها عامل هستند، عمل می کنند را تکفیر می کنند!

بنابراین، روشی که تکفیری ها در پیش گرفته اند، سنت پیامبر (ص) نبوده و به همین دلیل است که علمای شیعه، حسابِ تکفیری ها را از اهل سنت جدا می دانند.

همچنین، در روایاتی از معصومین علیهم السلام از جمله حضرت امیرمومنان علی (ع) وارد شده است که می فرمایند: «حرف هایی را به مردم نگویید که موجب شود ما را تکذیب کنند و به اندازه عقل و فهم آن ها سخن بگویید.»

بنابراین، وقتی فرد یا جامعه ای اهل بیت علیهم السلام را قبول ندارد، ما نمی توانیم در بین این جامعه سخن از قدرت اعجاز علمی یا سایر توانایی های ایشان بگوییم به خصوص در یک جامعه تکفیری تصور می شود، نسبت به معصومین علیهم السلام غلو می کنیم به دلیل آن که آنها با مبانی غلو آشنا نبوده و نمی دانند غلو یعنی چه، لذا حکم به تکفیر فرد صادر می کنند. به طور مثال مداحی که برای تکریم ائمه معصومین علیهم السلام از الفاظ غلو آمیز استفاده می کند،موجب می شود فردی که جایگاه ائمه (ع) را نمی داند و از سوی دیگر منظور مداح در استعاره و کنایه را درک نمی کند، تصور کند این مداح، معصومین علیهم السلام را در جایگاه خدا می پندارد؛ برای مثال وقتی می گوید من «حسین الله» ی هستم، واقعا آن حضرت(ع) را می پرستد در حالی که یقینا آن مداح امام حسین (ع) را نمی پرستد، بلکه خدا را می پرستد.

 

با توجه به این شرایط اقدام این فرد محکوم نیست؟

بله  این مداح نیز در خطای بزرگی از تشبیه و استعاره های نادرستی استفاده می کند که اشتباه محض است و در همین زمینه حضرت امیرمومنان امام علی (ع) می فرمایند: «آیا دوست دارید کسی به خاطر حرف های غلوآمیز شما خدا و پیامبر را تکذیب کند و نسبت دروغ به رسول خدا (ص) ببندد؟»

متاسفانه، برخی از مداحان که به این روش در جامعه عمل می کنند، در حقیقت زمینه را برای ایجاد فتوا و حکم تکفیر برای افرادی که به درستی متوجه موضوع نمی شوند، فراهم می آورند لذا گاهی خودِ جامعه ما نیز زمینه ساز امر تکفیر است.

اما یک سری ویژگی های فردی نیز وجود دارد که در این عرصه موثر است. به طور مثال در روایات وارد شده است ابزار ریاست و مدیریت سعه صدر است، حال اگر شخصی چه شیعه و چه سنی در یک جامعه ای خطایی را مرتکب شود که احساسات مردم را جریحه دار کند، اگر آن فردی که در راس امور است، سعه صدر نداشته باشد، فضای جامعه را به گونه ای پیش خواهد برد که زمینه تکفیر یکدیگر فراهم شده، شورش ها و خونریزی های فراوانی اتفاق می افتد دقیقا همان چیزی که امروز در افغانستان، عراق، پاکستان، و دیگر کشورها شاهد هستیم که در کشتار اخیر سودان نیز این مساله به وضوح قابل مشاهده بود.

نکته دیگرِ موثر در تکفیر، آن است که افراد پیروان هر یک از مذاهب اسلامی بر اساس شایعات، قضاوت کنند. خداوند در آیه 36 سوره مبارکه اسراء می فرماید:«وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ ۚ إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا؛ از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسؤولند»

اما امروز مشاهده می کنیم، تکفیری های سوریه نسبت به شیعیان علوی که در ترکیه (منطقه بالکان) و بسیاری از آنها در سوریه سکونت داشتند، اتهام کفر وارد می کنند مبنی بر آن که اینان امام علی (ع) را می پرستند، به هم جنس بازی معتقدند و با مادر و  خواهر خود ازدواج می کنند، به قرآنی غیر از قرآن موجود معتقدند و ... !!!!

در حالی که هیچ یک از این اتهامات صحیح نیست و از روی شایعه و شبهه این سخنان بیان می شود و به استناد این شایعات زن و مرد و کودک و پیر و جوان را به خاک و خون می کشند. در همین راستا اگر مصاحبه ها و خاطرات تکفیری های دست گیر شده در سوریه را بخوانیم، مشاهده می کنیم که این موضوع در انگیزه تکفیریِ آنها کاملا مشهود است.

مساله دیگری که سبب نگاه تکفیری می شود، جدا بودن از جمع و تصمیم ها و رشد اخلاقی و معنوی انفرادی است. در روایات از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است: دست خدا با جماعت است و به جمعیت ها و جماعت های بزرگ پبیوندید.

به همین دلیل در دین اسلام به نماز جمعه، نماز جماعت، مشارکت های اجتماعی اهمیت بسیار داده شده، اما وقتی در شیوه تربیتی تکفیرها تامل می کنیم، می بنیم افراد تازه مسلمان یا افرادی که شاکله اندیشه اسلامی آنها به خوبی شکل نگرفته است را به صورت کانالیزه در تربیت خاصی قرار می دهند؛ - حتی کودکان- تا با اندیشه تکفیری بزرگ شوند و اجازه اجتماع هم به او نمی دهند.

برای مثال در سوریه و عراق یک راهپیمایی تکفیری را نمی توان نام برد که در آن تکفیری ها با هم اجتماعی داشته باشند و معمولا این افراد را در گروه های اجتماعی محدود، با افکاری خاص پرروش می دهند و این روش کلیه فرقه هاست و فرقه ها اجازه ارتباط فرد با اجتماع بزرگ تر را از او سلب می کنند.

فتواهای علمای تکفیری در محیط های اهل سنت نیز از همین موضوع سرچشمه می گیرد که افرادی در حاشیه مفتی مزبور خیمه می زنند و اجازه ارتباط وی را با دنیای خارج نمی دهند.

 

به چه صورت؟ آیا در این باره مصادیقی نیز وجود دارد؟

به طور مثال وقتی به علمای اهل الازهر درخواست نشست های مشترک با علمای شیعه داده می شود، یا مثلا یک عالم الازهر تلاش می کند تا با علمای شیعه تماس بگیرد، یا گفت و گویی داشته باشد، دست هایی وجود دارد که اجازه این کار را به او نمی دهد و همین امر سبب فاصله افتادن شده و شخص به جای این که حقایق را از محل درست دریافت کند، آن را از کانالی خاص، شبکه هایی خاص، افرادی خاص که ناشی از سخن چینی، عداوت، سیاست تفرقه و شایعات است، دریافت می کند و لذا اندیشه تکفیر در او نهادینه می شود چرا که حقیقت را نمی داند و بر مجاز حکم می راند.

یکسری از مبانی هم در دین ما وجود دارد که در اندیشه تکفیری به درستی دیده نمی شود مانند این که برادران ایمانی باید با یکدیگر مهربان باشند: «مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم ۖ؛ محمّد (ص) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند.» (سوره فتح، آیه 29)

در حالی که می بینیم داعش سخت ترین خشونت ها را علیه مسلمان ها اعم از شیعه و سنی دارد و در امکانات و بیمارستان های اسراییل امنیت خود را جستجو می کند و با رژیم صهیونیستی و آمریکا مهربان است.

از همین موارد می توان فهمید این جریانات تکفیری نیز یک عامل دیگر هم دارند و آن حمایت و برنامه ریزی دشمنان است که از ضعف های مسلمانان سوءاستفاده کرده و به نحوی تدبیر شده افراد را به سمت تکفیر پیش می برند، به آنها اسلحه می دهند، مجروحان آنها را درمان می کنند، نفت و عتقیقه جات و تراث قیمتی را از آنها می خرند و آن چه از تراث اسلامی را که نمی توانند ببرند، به دست تکفیری ها نابود می کنند. به عبارت دیگر با کمک تکفیری ها دنیای اسلام را نابود می کنند و دنیای خویش را آباد!

بنابراین، دشمن به خوبی فهمیده است از باب تفرقه بینداز و حکومت کن، بهترین ابزار تفرقه افکنی همین عامل تکفیر است و به خوبی نیز در این باره برنامه ریزی کرده و از آن بهره برداری می کند چه جریانات تکفیری شیعه و چه سنی.

 

 

کد خبر 516182

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha