به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، چندی است اخبار برخی خانهتکانیها در شبکه چهارم سیما به گوش می رسد. اخباری که آینده جدید و خوشحال کننده ای را نوید می دهد. اولین بخشی که در این شبکه در معرض این خانه تکانی قرار گرفت، گروه فرهنگ و اندیشه دینی بود که به نظر می رسد شروع تغییرات از این نقطه، انتخاب هوشمندانه ای از سوی مدیر شبکه بوده است.
مدیر آن گروه که کارنامه قابل توجهی در دوران طولانی تصدی در این گروه ندارد، رفتنی شد و امیدی در دل روشن شد تا بالاخره نوبت به کسانی رسید که با جوانگرایی و به میدان آوردن افکار نو و انقلابی، بتوانند بخش مهمی از مطالبات نیروهای فکری انقلاب از این گروه را که تا به حال مورد کمتوجهی قرار گرفته بود، به جد پیگیری نمایند، البته باید توجه داشت که خانه تکانی در شبکه چهار، نباید به گروه فرهنگ و اندیشه دینی ختم شود و امید می رود مدیر شبکه با جسارت، به سراغ سایر گروه های ضعیف و یا بی اثر این شبکه نیز برود تا بلکه شبکه چهار بتواند شکست در مأموریت محوله خود را جبران کند.
اما یکی از برنامه های گروه فرهنگ و اندیشه دینی شبکه چهار سیما، برنامه «زاویه» بود؛ برنامه ای که احتمالا برای بیشتر اصحاب علوم انسانی نام آشناست البته نباید نادیده گرفت که نفس توجه شبکه چهار به علوم انسانی مطلوب است اما سوال اینجاست، کدام علوم انسانی؟! آیا برنامه زاویه ورود به عرصه پرچالش علوم انسانی را در جهت تحقق دغدغه رهبر معظم انقلاب اسلامی در باب تحول بنیادین در این علوم تعریف کرده بود؟! آیا میدان دادن به جریان روشنفکری سکولار و چهره سازی از معدود عناصر دانشگاهی در راستای نگاه تحول بنیادین مقام معظم رهبری بود؟!
شاید کلیگویی در باره این برنامه به صواب نزدیک نباشد، لذا به نظر می رسد بهترین روش برای قضاوت درباره برنامه زاویه، اول بررسی گرایش فکری پشت صحنه زاویه مانند سردبیر و دست اندرکاران آن باشد؛ دوم بررسی یادداشت های مجریان برنامه در مطبوعات و توجه به میزان اعتقاد آنها در نوشتههایشان به تحول بنیادین در علوم انسانی است. سوم مرور محتوای جاری در این برنامه و گاه جانبداری صریح مجری محترم از تفکرات مخالفان تحول است و چهارم بررسی اسامی و طرز فکر میهمانانی است که طی سالهای گذشته به این برنامه آمدند و رفته رفته به صاحب خانه و سهام دار برنامه تبدیل شده اند، است.
در واقع با بررسی لیست میهمانان این برنامه و از همه مهمتر، چینش کارشناسان در کنار هم، می توان به قضاوت روشنی درباره برنامه زاویه رسید و مشخص نمود که آیا این برنامه طی سالهای اخیر واقعاً به دنبال تحول بنیادین در علوم انسانی بوده است؟! آیا این برنامه، بنایی به تقویت جریان فکری مؤمن و انقلابی در دانشگاه ها داشته است؟! و آیا این برنامه، مایل بود آزاداندیشی به معنای دقیق کلمه، جایگزین تک صدایی آن هم جایگزین صدای اقلیتی خاص در شبکه نخبگانی رسانه ملی شود؟ اینها سئوالاتی است که امید می رود مدیران شبکه در نوسازی برنامه زاویه به آن توجه ویژه نمایند و نقشی نو را در اندازند.*
*نویسنده: مهدی مسعودی
نظر شما