به گزارش خبرنگار تئاتر شبستان طراحی صحنه یکی از جدی ترین پایه های شکل گیری یک نمایش است. ستونی که اگر درست طراحی شود نه فقط برای القای فضا و باورپذیری که در شکل گیری بازیها و کارگردانی تاثیر گذار خواهد بود. مسئله ای جدی که اغلب و به ویژه در آثار هنرجویان نادیده گرفته می شود.
از طرفی فقدان کارگاه دکور در کشور این رکن مهم را با مشکل جدی مواجه کرده است. مسائلی که در نبود کارگاه دکور تئاتر کشور را تهدید می کند و نگرانی های برخی از طراحان صحنه که گسترش سالن های کوچک را موجب نابودی طراحی صحنه در سالهای آینده می دانند، موجب شد تا با رضا مهدی زاده در این باره گفت و گو کنیم.
رضا مهدی زاده، از طراحان صحنه ی حرفه ای تئاتر ایران است که بیش از هفتاد اثر نمایشی را طراحی کرده است. از جمله ی این آثار می توان به نمایش های «باغ دلگشا» ، «فاوست» و «سقراط» در تالار وحدت، «ترور» ، «دایی واینا» و «دن کامیلو» در سالن اصلی تئاتر شهر و «هیچ کس نبود بیدارمان کند» در تئاتر باران اشاره کرد.
مدیر گروه کارشناسی ارشد کارگردانی پردیس دانشگاه هنر تهران که سابقه ی همکاری سینمایی با کارگردانی نظیر مسعود کیمیایی نیز در کارنامه اش دیده می شود، کارشناس ارشد کارگردانی نمایش از دانشگاه تربیت مدرس است. وی کارشناسی طراحی صحنه را از دانشگاه هنر تهران کسب کرده و کارشناس ارشد مهندسی معماری از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد است.
* یک نگرانی در مورد طراحی صحنه وجود دارد، که آیا سالن های کوچک تئاتری که با روزی، دو، سه اجرا فرصت طراحی صحنه را دریغ می کنند باعث از بین رفتن طراحی صحنه در سالهای پیش رو نمی شوند؟
نه. در همه جای دنیا یک سری سالن منطقه ای وجود دارد که قرار نیست اتفاق بزرگی در آن ها بیفتد. در این دسته سالن ها روایت داستان مهم است و بازی ها، مخاطب هم لذت خودش را می برد. بخش دیگر سالن ها در هر شهر برای خلق آثاری واگذار می شوند که در آن همه چیز تاثیرگذار باشد که یکی طراحی صحنه است. مثلا در تهران تعدادی سالن منطقه ای داریم که هر چند روز یکی به آنها اضافه می شود. یادمان باشد قرار نیست در هیچکدام کاری تولید شود که شکوهی در طراحی صحنه داشته باشند. معمولاً طراحی صحنه ی نمایش هایی که در این سالن ها اجرا می شوند، با کمترین ابزار شکل می گیرد. پس این سالن ها و اجرا در این سالن ها نه تنها باعث نگرانی نمی شود که اتفاق مبارکی است.
* پس چرا زمزمه ی این نگرانی از محیط های دانشگاهی و یا برخی از طراحان صحنه به گوش می رسد؟
من هم این را که قرار است بلایی بر سر طراحی صحنه نازل شود در محیط های دانشگاهی شنیده ام. می دانم برخی طراحان هم دم از نگرانی می زنند اما به نظرم شاید نمی دانند که یکی از اصول اساسی طراحی صحنه، بهره مندی خلاقیت طراح در مسیری است که با سالن اجرا متناسب باشد. من در لندن، طراحی را در سالنی تجربه کردم که ابعادی شبیه کارگاه نمایش داشت. سالن کاملاً حرفه ای بود اما فضایی برای خلق یک طراحی باشکوه در اختیار قرار نمی داد. آنجا باید موتور اجرا را با حداقل مناسب راه انداخت.
* با توجه به اینکه در تماشاخانه ی باران تجربه ی اجرای همزمان با دو نمایش دیگر داشتید، واقعاً این همزمانی طراحی صحنه را با اشکال مواجه نمی کند؟
نه. چون من و سیامک احصایی که نمایش خودش را طراحی کرده بود، به این توافق رسیدیم که همه چیز ظرف پانزده دقیقه جمع شود. این در حالی بود که می دانستیم هیچ یک از دو نمایش نباید لطمه بخورند. من و آقای احصایی ذره ای از ایده های مان کوتاه نیامدیم، چرا که در کار خود وسواس داریم. اما هر دو واقف بودیم که در یک سالن منطقه ای اجرا می رویم. قطعاً اجرا در این سالن متفاوت از به تنهایی اجرا کردن در سالنی مثل چهارسو است. پس اگر خلاق باشید، این محدودیت ها مانع طراحی نمی شود.
* مسئله ی مهم دیگر حذف کارگاه های دکور از مجموعه ی تئاتر شهر و بنیاد رودکی در دهه ی گذشته است، آیا فقدان کارگاه دکور لطمه ای به طراحی صحنه تئاتر ایران وارد نمی کند؟
قطعاً لطمه می زند. من چند وقت پیش یادداشتی درباره ی اهمیت راه اندازی دوباره کارگاه دکور تئاتر شهر نوشتم. مجموعه ای که با چند سالن به کارگاه دکور نیاز دارد. یادداشت من با امضای طراحان حرفه ای صحنه در رسانه ها منتشر شد. اخیراً هم شنیده ام که بر اساس پیگیری های انجام شده قرار است که کارگاه دکور احیا شود.
* اساساً چرا تئاتر شهر و یا تالار وحدت به کارگاه دکور نیاز دارند؟
چون می خواهند سالن مولد باشند. هر جایی که سالن مولدی وجود داشته باشد، کارگاه دکور یکی از مولفه های هویت آنجاست. سالن های مولد تهران دو تا بیشتر نیستند که یکی مجموعه تئاتر شهر است و دیگری تالار وحدت. مجموعه ایرانشهر هم تا حدی مولد است. بقیه ی سالن ها این شرایط را ندارند چرا که گروه ها خارج از آن فضا تمرین می کنند، لوازم اجرا را بیرون از آن مجموعه می سازند، حتی قبلاً جای دیگری تولید شدند و حالا امکان اجرای دوباره یافته اند. این سالن ها غیر مولدند. اما جایی مثل تئاتر شهر که سفارش اثر می دهد باید مولد باشد. یعنی صفر تا صد لوازم اجرا را از فضای تمرین گرفته تا اقدامات پشتیبانی، نور و صدا داشته باشد. به این ها کارگاه دکور را هم اضافه کنید.
* کارگاه دکور تئاتر شهر تا چه سالی فعال بود؟
فکر می کنم تا سال هشتاد و چهار بود. حالا چند وقتی است که دو تا از ستاره های مجموعه ی تئاتر شهر را گرفته اند، که یکی کارگاه دکور است و دیگری کارگاه دوخت و دوز لباس. من واقعاً احساس نگرانی می کنم که به زودی کتابخانه هم تعطیل شود. این یعنی ستاره های یک مجموعه ی ارزشمند یکی یکی دریغ شده اند.
* دلیل این بی سلیقه گی چیست؟
یکی این است که تولید تئاتر و موسیقی پشت جریان درآمد زایی قرار گرفته. وقتی مدیران فکر می کنند باید از راه اجاره ی سالن درآمدزایی داشته باشند و لزومی به تولید اثر نمی بینند، سالن مولد از بین می رود. دیگر تولیدی وجود ندارد و گویی برای سالن ها بهتر است که فضای خود را به جشن های ادارات و موسسه ها اجاره بدهند. در بین کارهای گروه ما «سقراط» در سه مقطع روی صحنه رفت که من نمی دانم چرا نمایشی که در جذب و پرورش مخاطب موفق بوده باید دچار این وقفه ها می شد. یعنی اجرای اول پس از 40 شب متوقف شد تا در مقطعی بعدی فرصت اجرا پیدا کند. ما به واسطه ی تولیداتی که داریم انبار کوچکی را هم اجاره کرده ایم و چیزی را دور نمی ریزیم اما اگر گروه دیگری بود می توانست در این وقفه ها لوازم صحنه و لباس هایش را نگه دارد؟ کاری که می توانست یک سال مستمر روی صحنه باشد و ذائقه ی بصری تماشاگر را پرورش بدهد و تئاتر بین تربیت کند، تکه تکه اجرا شد. این نشان از بی علاقه گی به تولید اثر است.
* اولین نیاز کارگاه های دکور اگر فعال شوند، چیست؟
اولین خصوصیت کارگاه دکور حضور استادکاران پرورش یافته است. کسانی که در طی سالیان از استادکاران سابق که در اوایل تئاتر نوین ایران از اروپا آمدند، اصول کار را یاد گرفتند. اساتیدی که حالا یا مرده اند، یا در حال مرگ هستند یا در جایی نگهبان شده اند. مدیریت سابق تئاتر شهر که کارگاه دکور را تعطیل کرد تشخیص داد این ها به در نمی خورند. در حالیکه اگر قرار باشد کارگاه دکوری داشته باشیم باید همین دوستان بیایند و به جوان ترها بیاموزند که تفاوت کابینت سازی با ساخت دکور تئاتر چیست؟ چون ابزارهای نمایشی با ابزار واقعی متفاوتند. چه کسی باید این ها را بداند؟ فقدان اهل فن، باعث شده من طراح صحنه همزمان با طراحی، نقشه کش، پیگیر ساخت و تولید و مسئول نصب هم باشم. حتا مسئولیت کار پس از نصب هم با ماست که نکند به دلیل بی دانشی کسانی که کار نمی دانند، اتفاقی برای تماشاگران حادث شود.
* این نگرانی ها در طراحی تاثیر منفی می گذارد؟
بله. کسی متوجه این نگرانی ها نمی شود. اما طراح صحنه در سالنی مثل تئاتر شهر ناچار است پیشنهاداتی را که سالن برای طراحی به او ارائه می کند، نادیده بگیرد. چون کاستی های بسیاری در اجرا وجود دارد که حاصل بی تدبیری و نبود نیروی حرفه ای است. تماشاگر هم می فهمد که طراح، به پیشنهاد سالن توجه نکرده. این شرایط باعث می شود طراح صحنه به طراحی بی دردسر و کم هزینه تری فکر کند. این ها از آسیب هایی است که در سالن های بزرگ ما وجود دارد. شاید این ریشه ی لطمه ای است که نمایش ها از حیث بصری می خورند.
* قبل از طراح صحنه و اساساً بحث طراحی، ضعف بصری نمایش ها حاصل نگاه پرورش نیافته ی بعضی از کارگردان ها نیست؟
دقیقاً. در مرحله ی اول کارگردان های ما پیگیر دانش بصری نیستند. این خیلی حداقلی است که باید در دانشگاه های ما شکل بگیرد که توجهی نمی شود. اگر یک تابلوی نقاشی را در اختیار کارگردان ها قرار بدهید، نمی توانند دو جمله درباره ی آن بنویسند. این همان آدمی است که طراحی صحنه را گذاشتن یک نیمکت و صندلی تعریف می کند. توقعی هم نمی توانیم داشته باشیم. چرا که نه فرایند آموزشی ما در دانشگاه ها درست پیش می رود، نه حوزه ی تجربی اجرایی ما مجالی برای آموختن ایجاد می کند. پس بخش هایی همیشه لنگ می زنند.
گفت و گو از: علی یزدان دوست
نظر شما