«مترجم دردها» مجموعه داستانی از «جومپا لاهیری» 

خبرگزاری شبستان:کتاب «مترجم دردها» نوشته ی «جومپا لاهیری» مجموعه ای متشکل از نه داستان کوتاه است که نشر«ماهی» آن را چاپ کرده است.

به گزارش خبرنگار کتاب شبستان ،«جومپا لاهیری» در خانواده ای بنگالی در لندن به دنیا آمده و بزرگ شده ی امریکا است. وی در دانشگاه بوستون ادبیات خلاق خوانده و دکترای ادبیات تطبیقی و مطالعات رنسانس دارد. این مجموعه داستان با عنوان «مترجم دردها» اولین کتاب او است و به فرهنگ و اداب مردم شرقی می پردازد. گفتنی است که این کتاب در مدتی کوتاه پس از انتشارش برنده‌ی جایزه‌ی بهترین کتاب اول نیویورکر، جایزه پن_همینگوی، جایزه‌ی کتاب برگزیده‌ی پابلیشرز ویکلی، جایزه‌ی ادیسن مت کاف از آکادمی هنر و ادبیات آمریکا، جایزه‌ی کتاب برگزیده‌ی نیویورک تایمز، جایزه اْ هنری، نامزد جایزه‌ی لوس‌آنجلس تایمز و برنده‌ی جایزه پولیتزر ادبی سال 2000 شده است.

عناوین داستان های این مجموعه عبارت اند از: «موضوع وقت»، «وقتی آقای پیرزاده برای شام می آمد»، «مترجم دردها»، «دربان واقعی»، «جذاب»،«خانه ی خانم سن»،«این خانه ی متبرک»، «معالجه بی بی هالدار»، «سوین و آخرین قاره».

در قسمتی از داستان«موضوع وقت» از این مجموعه می خوانیم:

«از سپتامبر تا حالا تنها مهمانی که برایشان آمده بود مادر شبا بود. شبا که از بیمارستان مرخص شد او از آریزونا امد و دو ماه پیششان ماند. شب ها شام می پخت با ماشین می رفت سوپرمارکت خرید می کرد و رخت و لباسهایشان را می شست.

زن مذهبی و با ایمانی بود، در اتاق پذیرایی و در کنار رختخواب شبا یک محراب کوچک درست کرده بود با قاب عکس الهه ای با چهره ی مهتابی  و یک ظرف گلبرگ همیشه بهار ، که روزی دو بار جلوی ان ها می نشست و برای داشتن نوه های سالم و زیبا دعا می کرد. بدون این که از خودش صمیمیت خاصی نشان بدهد با شوکمار رفتار مودبانه ای داشت . پلیورهای او را با مهارتی که از کار در یک فروشگاه بزرگ یاد گرفته بود تا می کرد و یک روز دکمه ی پالتوی او را می دوخت. حتی یک شال گردن کرم قهوه ای نیز برای او بافت و بدون هیچ تشریفاتی به او هدیه کرد. انگار که  مال خود شوکمار بوده و افتاده بوده روی زمین و او صرفا برش داشته بود. راجع به شبا هیچ وقت حرفی با شوکمار نزد.فقط یک روز که شوکمار از مرگ بچه چیزی گفت، سرش را از ری بافتنی بلند کرد و گفت شما حتی آن جا نبودی...»

کتاب حاضر را نشر ماهی با ترجمه ی «امیر مهدی حقیقت» و در قطع رقعی برای دهمین بار تجدید چاپ کرده است.

کد خبر 511971

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha