تطبیق نادرست علائم ظهور از روی جهل و نادانی و باورهای ناصواب

خبرگزاری شبستان: یکی از مسائلی که باعث می شود تطبیق های ناصواب در جامعه ایجاد شود و فضای اعتقادی را ملتهب کند، دخالت آدم های غیرمتخصص در روایات، جهل، نادانی و اشاعه باورهای نادرست در جامعه است.

خبرگزاری شبستان: "تا جمعه ظهور" یکی از قدیمی‌ترین برنامه های رادیو معارف است که در طول دوره‌های مختلف همواره مورد اقبال شنوندگان رادیو و منتظران حضرت حجت‌بن‌الحسن(عج) قرار گرفته است. این برنامه با هدف گسترش، تعمیق و ترویج فرهنگ مهدوی و افزایش سطح آگاهی مخاطبان رادیو در حوزه معارف مهدوی و ارتقاء بینش عمومی نسبت به اساسی‌ترین وظایف منتظران (قواعد ظهور) و مقابله با باورهای سست، خرافی و برداشت‌های غلط از نشانه‌های ظهور یا معارف مهدوی طراحی شده است.

حجت الاسلام محمدرضا نصوری، معاون تبلیغ و ارتباطات مرکز تخصصی مهدویت  در این برنامه به بررسی تطبیق های نادرست علائم ظهور در جامعه می پردازند؛

بعضی از زمان غیبت کبری در طول این 12 قرن که حوادث بسیاری اتفاق افتاده است،  تطبیق با علائم کردند که پیامدهای زیادی داشته، شیادانی که سواستفاده کردند، از طرفی دستاویز برای دشمن شده. مبنی بر اینکه حجتی وجود ندارد، امامی وجود ندارد، بنابراین ما در مرحله اول باید بتوانیم علائم ظهور را با توجه به روایات از معصومین(ع) بشناسیم و در این زمینه کسب معرفت کنیم.

قدم دوم اولویت بندی در این زمینه است. اینکه آیا شناخت علائم ظهور مهمتر است یا فراهم کردن شرایط بستر ظهور؟ ولی اینکه علائم را چطور بشناسیم. آیا می توانیم با توجه به شاخصه هایی که در روایات علائم ظهور است، تطبیق کنیم؟ آیا ما خود موظف هستیم یا اینکه علما باید این کار را کنند؟ و آیا هر عالمی اجازه تطبیق دارد یا نه؟

مقام معظم رهبری در آستانه نیمه شعبان فرمودند: تطبیق نشانه های ظهور غلط و انحراف است که نشان می دهد تطبیق باید در مسیری باشد که عالمانه اتفاق بیفتد و آیا ما اجازه توسعه و نشر آن را داریم؟

ما باید فضایی ایجاد کنیم که مردم بهتر بتوانند اظهار ارادت به حضرت کنند و عشق و احساسات مردم را جهت معرفتی بدهیم، نیاز است که با توجه به انحرافات با جهالت و بدعت ها مبارزه شود تا در نتیجه بسترسازی شود نه تطبیق علائم ظهور.

ما باید ذائقه جامعه را به سمتی و سویی ببریم که اولا مردم نسبت به علائم بی تفاوت نباشند و نگویند ربطی به ما ندارد. یعنی تکلیف گریزی نسبت به این قضیه اتفاق می افتد، ثانیا آیا تطبیق دادن را هر کسی می تواند انجام دهد؟ که برمی گردیم به رهنمودها و هشدارهایی که اهل بیت(ع) دادند، بنابراین از هر کسی نپرسید. هر مطلبی را بیان نکنید، به طور مثال به هر کس تشنه است باید آب گوارا دهیم نه آب آلوده، اگر آدرس را اشتباه دهیم، به سر منزل مقصود نخواهیم رسید.

تطبیق دادن ها براساس شاخصه های کامل باشد، در روایات داریم، سفیانی یکی از علائم حتمی ظهور است. در جامعه می گویند داعش همان سفیانی است، آیا این تعریف براساس قیام سفیانی است، در روایات داریم که سفیانی از نسل ابوسفیان است، اینها از نسل ابوسفیان نیستند. بلکه بدتر هستند، آغاز قیام او در ماه رجب است. از سرزمین شام است. تمام این موارد آدرس دارد، اینکه همزمان با سفیانی یمانی قیام می کند، تمام این موارد مثل پازل است. اگر کنار هم و با هم جور در بیاید، می توانیم بگوییم تطبیق درست است. در حالی که تطبیق ها از طریق علمای متخصص باید صورت بگیرد.

نرویم دنبال تطبیق حوادث یعنی حتی انسان های متخصص در تطبیق ها باید خیلی مراعات کنند. وقتی من یک واقعه را تطبیق می دهم باید حواسم جمع باشد که در روایات گفتند علائم حتمی در 6 ماه منتهی به ظهور است. پس باید مراقب باشم، در تطبیق ها تعیین وقت برای ظهور نکنم، بنابراین اگر می خواهیم دل ولی خدا را شاد کنم و از غیبت رها کنیم، باید شرایط را فراهم کنیم نه اینکه دنبال علائم ظهور باشیم.

یکی از علت هایی که باعث می شود این جریان رشد کند، دخالت آدم های غیرمتخصص در موارد کاملا تخصصی است، ما نزدیک به 2 هزار روایات در مهدویت داریم که همه اینها باید با نگاه اجتهادی بررسی و تحلیل شود.

به طور مثال روایتی از امام باقر(ع) در نعمانی داریم مبنی بر اینکه گروهی از مشرق زمین می آیند، طلب حق می کنند ولی به اینها نمی دهند. در نهایت اینها حقشان را می گیرند و کشته هایشان هم از شهدا هستند و زمینه را برای ظهور آماده می کنند، علامه مجلسی گفت دوران صفویه نیز مطابق با این روایت است، بعضی گفتند انقلاب مشروطه آن گروه هستند و بعضی گفتند انقلاب اسلامی براساس این روایت است.

ما تکلیفی در زمینه تطبیق نداریم، یکی از مسائلی که باعث می شود تطبیق های ناصواب در جامعه ایجاد شود و فضای اعتقادی را ملتهب کند، دخالت آدم های غیر متخصص در روایات است.

در مورد مسائل فاجعه منا همان صبح روز واقعه برخی جعل روایت در مورد ظهور کردند. بعضی غیرمتخصص ها گفتند بله همین واقعه ار علائم ظهور است و کاری به جزییات نداشتند. در حالی که تحلیل، بیان و بررسی روایات احتیاج به متخصص دارد. همان طور که حضرت حجت می گوید به علما و فقها مراجعه کنید.

دومین عامل تطبیق های نادرست جهل و نادانی است که منشا آن عدم بصیرت و عدم معرفت به مسائل دینی است، امام علی(ع) در این باره کد می دهند و می فرمایند: اگر می خواهید یار حضرت باشید، مثل مالک اشتر باشید زیرا او نسبت به من همچون من بود نسبت به رسول الله، مثل سلمان فارسی باشد که او بصیر بود.

اگر بخواهیم رضایت ولی خدا را داشته باشیم، باید تمام شئونات زندگی خود را بر اساس رضایت امام تنظیم کنیم، بنابراین باید در این فضا معرفت اصیل نسبت به مبانی کسب کنیم.

در این زمینه باید به باورهای غلط توجه کنیم، بعضی مواقع باورهای غلط مبنا قرار می گیرد. امروز طرف ادعای یمانی می کند و می گوید من فرزند امام زمان(ع) هستم. در حالی که یک روایت در این مورد نداریم، بعضی با خواب و استخاره امام تعیین می کنند. یک روایت نیز در این مورد نداریم که این مساله را ثابت کند، بنابراین تبلیغ باورهای غلط توسط یک عده باعث تطبیق می شود.

تطبیق های نادرست در منابع اهل سنت هم وجود دارد، یکی از نیروهای داعش گفته بود؛ من با جریانات سوریه مبارزه می کنم زیرا بشار اسد همان سفیانی است، این اعترافات نشان می دهد که مسائلی است که جهت می دهد تا مسلمانان را به جان هم بیندازند؛ زیرا باورهای ناصواب منجر به جریان های انحرافی و بدعت های خرافی می شود.

در منابع مسیحی و غربی تطبیق علائم ظهور وجود دارد. آنها دنبال این هستند که علائم را خودشان بسازند، در جنگ آرماگدون می گویند ما خودمان جنگ را راه می اندازیم تا علائم ظهور حضرت مسیح فراهم شود، پس نشان می دهد که تطبیق های ناصواب براساس مجموعه برنامه ها و اهداف پشت پرده صورت می گیرد.

کد خبر 509913

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha