خبرگزاری شبستان: یکى از چالش هایى که همواره کشورهاى در حال توسعه و عقب مانده در اجراى برنامه هاى توسعه خود با آن مواجه هستند، مسئله فقر و محرومیت اقشار قابل توجهى از افراد جامعه است.
از یک سو رهایى از مشکل توسعه نیافتگى، نیازمند سرمایه گذارى کلان و نرخ رشد بالاى اقتصادى است و از دیگر سو، فقر موجود در جامعه امکان چنین اقدامى را نمى دهد. ضمن اینکه دستیابى به نرخ رشد بالاى اقتصادى به گونه اى مى تواند شکاف طبقاتى در جامعه را دامن زده و موجبات فشار بیشتر بر قشر آسیب پذیر را فراهم آورد.
اگر از منظر جامعه شناسى، نظرى به جوامع گوناگون بیاندازیم چه در کشورهای به اصطلاح سرمایه دارى و چه در کشورهاى کمونیستى و یا نظام هاى مختلف، نوعى تبعیض بین افراد جامعه مشهود است و همین تبعیض باعث ایجاد فقر و توسعه نیافتگى در جامعه مى شود. از این منظر، بحث (عدالت اجتماعى و نوع رویکردى که برنامه هاى توسعه مى توانند به این موضوع داشته باشند) همواره یکى از مباحث اصلى در تدوین و اجراى هر برنامه توسعه به ویژه توسعه شهرى بوده است.
در صدر اسلام مسجد، مکانى براى حفظ خزانه مملکت اسلامى بود که این خود نشانگر ارتباط محکم میان دین اسلام و عدالت اجتماعى بود. در آن زمان از مساجد به عنوان مراکز امنى برای نگهدارى ثروت ملى استفاده مى شد. در حال حاضر نیز با معطوف داشتن توجه به مساجد به ویژه مساجد محله اى مى توان با توزیع متناسب بیت المال و اجراى صحیح عدالت اجتماعى از فقر و توسعه نیافتگى جلوگیرى کرد و گام در جهت توسعه پایدار به ویژه توسعه شهرى و محله اى برداشت.
مساجد بهترین پایگاه آگاهى بخشى و عدالت خواهى
مساجد بهترین پایگاه آگاهى بخشى و عدالت خواهى است در حال حاضر خوف از این مسئله وجود دارد که اگر چنانچه خارج از مساجد، سخنى از عدالت به میان آوریم، مفهوم عدالت منحرف و تعریف شود و این در حالى است که مى توان عدالت اجتماعى را در مسجد به عنوان پایگاه عدالت معرفى کرد در این صورت عدالت نیز ظرف خوبى پیدا مى کند و انحرافات به عام ترین حد خود مى رسند.
مسجد و مدیریت توسعه
از آنجایى که مساجد از بدو تأسیس، فعالیت اطلاع رسانى را در سنت خود که نماد آن اذان است، داشته اند، از این رو مى توان از این مراکز با عنوان مرکز از مدیریت اطلاع رسانى در سطوح شهرى و محله اى یاد کرد. مساجد به جهت برخوردارى از مبناهاى دقیق براى اطلاع رسانى، تأثیر بیشترى در امر اطلاع رسانى به ویژه در سطح محله اى دارند.
مسجد به عنوان یک واحد اجتماعى از کارکردهاى متعددى برخوردار بوده و میعادگاه مؤمنین است، از این طریق به زندگى اجتماعى وصل شده و مى تواند در ارتباطات اجتماعى نقش آفرینى کند و منبع و مرجع مهمى براى انتشار اخبار به ویژه در سطح محله اى باشد. با وجود 5٧ هزار و 6٣5 مسجد در سراسر کشور (با متراژ ٣6 میلیون متر مکعب) به جرأت مى توان گسترده ترین شبکه فراگیر اجتماعى در کشور را مساجد دانست.
از این رو، نقش مدیریتى این شبکه گسترده در توسعه شهرى و به ویژه محله اى (هر چند که واحدهاى کوچکى را در خود جاى داده اما با پیوند یکدیگر مجموعه بزرگى را مى سازد که از ظرفیت و پتانسیل بالایى برخوردار است)، حایز اهمیت است. مزایاى ایفاى نقش مساجد در مدیریت توسعه محله اى مهم ترین فواید دخالت مساجد در حوزه مدیریت توسعه محلات شهرى چون کلان شهر تهران می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- کاهش بار مالى نظام اسلامى.
هنگامى که گروهى از افراد بومى محله به عنوان افراد خدمت گذار در مساجد به فعالیت و انجام وظیفه در راستاى انجام اقدامات مدیریتى جهت نیل به توسعه محلى به عنوان عبادت مبادرت مى کنند باید وظیفه مدیریت توسعه محلات شهرى بر دوش مأموران رسمى نظام قرار گیرد و گروهى را از کار خیر باز دارد و بار مالى قابل توجهى را به نظام اسلامى تحمیل کنند.
2- تشکیل نهادها و استخدام کار آنان رسمى در راستاى مدیریت توسعه محله اى.
3- انتخاب مدیران شایسته در لواى هیأت امناى مساجد از میان مردم محلات.
4- معمولاً، مردم یک منطقه با توجه به شناخت بهترى که از اوضاع و احوال منطقه و افراد شایسته ساکن در منطقه خود دارند، بهتر مى توانند با مشارکت مساجد به انتخاب مدیران محله ای در قالب هیأت امناى مساجد مبادرت کنند.
5- از ابتداى پیروزى انقلاب اسلامى تاکنون هرگاه کار به مردم و نهادهاى مردمى نظیر مساجد واگذار شده است، آنان وظیفه خود را به خوبى انجام داده اند و این در حالى است که هر زمان مردم یا نهادهاى مردمى حضور نداشته اند یا حضورشان کم رنگ بوده، یا کارى انجام نگرفته و یا به کندى صورت پذیرفته است.
6- برقرارى هماهنگى میان مدیران و ساکنین محله.
در جامعه ایران نیز همچون هر جامعه دیگر، جریان هاى گوناگون فکرى وجود دارند و مردم هر منطقه و محل براى انجام فریضه نماز و دیگر مراسم مذهبى، در مسجد نزدیک به محل کار و زندگى خود حضور مى یابند.
از این رو، وجود مدیران محله اى در بافت مساجد، خود به خود باعث هماهنگى میان مدیران و ساکنین محلات در راستاى بررسى و مطرح ساختن مشکلات یا مسایل پیش روى محلات مى شود. حال آنکه انتخاب مدیران محله اى از سوى مرکز یا نهادى رسمى، چه بسا به نوعى به بى تناسبى میان مشکلات و مسایل موجود در سر راه توسعه محله و اقدامات مدیران انتخابى می انجامد و در نتیجه در عوض توسعه محله اى رکود و بى رونقى در محلات را در پى داشته باشد.
پایان پیام/
نظر شما