یورش ارتش نیجریه به منزل شیخ زکزاکی؛ انگیزه ها و پیامدها

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از "الوقت"؛ دیگر، شنیدن اخبار کشتار و جنگ و ویرانی در تمام نقاط سرزمین های اسلامی چیز بعید و شگفت آوری نیست؛ مانند کشتار سیستماتیک، جنگهای فرقه ای، ایجاد دوگانگی هایی با اهداف آگاهانه، ویرانگری و خرابکاری در جهت منافع یک طرف. از جمله این کشورها، کشور «نیجریه» است؛ کشوری که سال هاست در جنگ و درگیری های داخلی با یک پشتوانه خارجی هدفمند زندگی می کند. آخرین فصل این درگیری ها، حادثه چند روز گذشته است که  جنبش اسلامی در شهر «زاریا» مجاور شهر «کانو» در شمال این کشور مورد هدف قرار گرفت.

ارتش «نیجریه» روز شنبه بدون هشدار قبلی به حسینیه «بقیه الله» متعلق به جنبش اسلامی با رهبری «شیخ ابراهیم زکزاکی» یورش بردند که منجر به شهادت دهها تن از جمله پسر شیخ، همسر و دستیار و پزشک شخصی او شده است. خبرهایی نیز از دستگیری شیخ حکایت دارد. این حادثه بازتاب گسترده ای در «نیجریه» داشته به گونه ای که مردم، در بیش از یک شهر در محکومیت تجاوز ارتش «نیجریه» تظاهرات کردند، اما رسانه های نیجری و غربی، این حادثه را ناشی از تلاش یاران «شیخ زکزاکی»  برای ترور رئیس ستاد ارتش «نیجریه» در شهر «زاریا» برشمرده اند.  

برای آگاهی از دلایل و انگیزه های حقیقی این حادثه باید رابطه «شیخ زکزاکی» با دولت و دستگاههای امنیتی «نیجریه»  را بررسی کرد و بر سیاستهای مشکوک دولت و سرویسهای امنیتی آن اشراف کامل یافت.

واقیعیت  موجود در نیجریه..... فساد سیاسی و مالی موجود به نفع نخبگان حاکم

کشورنیجریه با وجود قابلیت ها و منابع طبیعی که در اختیار دارد،اما فساد سیاسی و مالی موجود در این کشور، چنین قابلیتهایی را در دست گروه حاکم قرار داده و در مقابل، اکثر جمعیت این کشور که طبق برآوردها به 170 میلیون نفر می رسد، در رنج و سختی قرار دارند. این مسأله یکی از مهم ترین موضوعات مورد اختلاف بین دولت و جنبش اسلامی در «نیجریه» به رهبری «شیخ زکزاکی» است که بارها از فساد دولت و سیاست آتش افروزی و درگیری های فرقه ای بین مسلمانان و مسیحیان به منظور تسلط بر سرنوشت مردم از طریق سرگرم کردن آنها به درگیری های فرقه ای بیهوده انتقاد کرده بود.این موضوع،«شیخ زکزاکی» را به عنوان دشمن کینه توزی برای حکام فاسد و همچنین رهبران ارشد نظامی و نیروهای امنیتی درگیر درعملیات فساد مالی قرار داد.

روابط برجسته و متمایز با رژیم صهیونیستی

«نیجریه» روابط بسیار متمایزی با رژیم صهیونیستی از جهت هماهنگی امنیتی  در سطح بالا و کمک های ارائه شده توسط این رژیم به «نیجریه» دارد. آثار این روابط ممتاز و برجسته از خلال امتناع «نیجریه»  از رأی دادن به نفع طرح «فلسطین» در شورای امنیت  مشخص شد. به موجب این طرح، رژیم صهیونیستی مجبور به عقب نشینی از سرزمین های اشغالی در سال (1967م.) و استقرار دولت فلسطین به پایتختی «قدس» می شد.

شایان ذکر است که شیخ «زکزاکی» بارها انتقادات شدید اللحنی نسبت به دولت «نیجریه» به دلیل روابط با «رژیم صهیونیستی» و تبادل اطلاعات با یکدیگر داشته است که این موضوع، خشم شدید دولت و دستگاههای امنیتی «نیجریه» را نسبت به ایشان به دنبال داشته است. طی سال گذشته، راهپیمائی شیعیان جنبش اسلامی در روز جهانی قدس در معرض آتش نیروهای امنیتی «نیجریه» قرار گرفت که اقدام به تعقیب تظاهرکنندگان و گلوله باران مستقیم آنها کردند به گونه ای که منجر به شهادت 33 تن از جمله سه پسر شیخ «زکزاکی» و زخمی شدن دهها نفر شد.

جنگ «بوکوحرام»

اما در مورد ادامه جنگ بین دولت «نیجریه» و سازمان«بوکوحرام» که به تازگی با گروه تروریستی «داعش» بیعت کرده است، شیخ «زکزاکی» فرمانده هان ارتش و نیروهای امنیتی را به همدستی با این گروه تروریستی متهم می کند. یک تبانی سیستماتیک در خدمت منافع مرتبط با منافع قدرت حاکم است به گونه ای که اغلب در صورت همدستی با جنبش اسلامی، دولت به ویژه هنگام حمله این گروه تروریستی به حامیان جنبش اسلامی هیچ واکنشی از خود بروز نمی دهد.

در نهایت، پس از ارائه زمینه هایی که پیامدها و حقیقت این حمله از پیش طراحی شده را آشکار می سازد، نمی توان این حمله را خارج از چارچوب تروریسمی دانست که به دنبال سرکوب جنبش های آزاد اسلامی در سراسر جهان از جمله «نیجریه» و ارعاب آن با تمام روش های ممکن می باشد. اگر ما لینک های ارتباطی این امور را با یکدیگر کشف کنیم متوجه خواهیم شد دستهای پنهانی که به دنبال نابودی اسلام ناب با تکیه بر جنبش های اضطراری هستند که هیچ ارتباطی با اسلام و مسلمین ندارند، خود آنها هستند که داخل «نیجریه» و به شکل گسترده تر داخل«آفریقا» نقش بازی می کنند و جنبش ها و دولت های کینه‌توز را علیه اسلام ما تغذیه می کنند. هدف مورد نظر آنها که در کشورهای عربی و اسلامی به دنبال آن هستند، همان گسترش هرج و مرج و خرابکاری است که امروز در «سوریه» و «عراق» اتفاق می افتد. علاوه بر آن در افکار عمومی جهان و به خصوص غرب، به اسلام از ترس گسترش این دین در جوامع  مشتاق به معنویت و خسته از محدودیت های مادی رنگ تروریسم می زنند.