دکتر معصومه حاجی مقصودی، استاد حوزه علمیه خواهران فاطمیه سلام الله علیهاکرمان به مناسبت سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری شبستان در کرمان بیان داشت: امام حسن(علیه السلام) بعد از شهادت پدر بزرگوارشان با مشکلات عدیده ای روبهرو بودند؛ از همه مشکلات مهمتر ادامه تجاوزات، تحریکات و توطئه های معاویه و نبود نیروی کافی برای مقابله با سپاه شام و سادهلوحی یاران و شیعیان حضرت بود.
وی افزود: در جریان جنگی که بین امام (علیه السلام) و سپاه شام در گرفت حیله های معاویه از سویی و دنیاگرایی و ساده لوحی سپاهیان حضرت (علیه السلام) از سوی دیگر، کار را بدانجا کشاند که سپاه ایشان به غارت خیمه ایشان پرداختند و پای ایشان را با کلنگی شکستند.
دکتر حاجی مقصودی گفت: حضرت در نکوهش سپاهیانشان فرمودند: «شگفت از ملتی که نه حیا دارند و نه هیچ مرتبهای از مراتب دین را.» زید بن وهب جهنی نقل می کند: هنگامی که حضرت را ضربت زدند و در مدائن در بستر بودند فرمودند: «به خدا سوگند، برای خودم، معاویه را بهتر از اینان میدانم که خیال میکنند شیعه من هستند و نقشه قتل مرا میکشند و اثاثیه مرا غارت کرده، مالم را میبرند.» امام (علیه السلام) با مشاهده این چنین گستاخیها و نافرمانی ها مجبور به صلح شدند.
وی با اشاره به اینکه آن حضرت آنگاه که یقین کردند سرانجام و نتیجه جنگ، چیزی جز کشتار بسیاری از یاران و نزدیکان و پیروزی نهایی معاویه نخواهد بود صلح کردند؛ زیرا شیعیان خالص در جنگ های زمان امام علی (علیه السلام) به شهادت رسیده بودند؛ تصریح کرد: مردم امام حسن (علیه السلام) را تنها گذاشتند و خوارج، خون ایشان را مباح دانستند.
استاد حوزه علمیه خواهران ادامه داد: اگر جنگی در می گرفت- با توجه به نبود سپاه قوی- توسط معاویه مذهب شیعه و به دنبال آن، اسلام حقیقی از بین می رفت؛ در منابع تاریخی نقل شده که از حضرت (علیه السلام) سؤال کردند: چرا با اینکه میدانستید حق با شماست؛ ولی با معاویه گمراه و ستمگر صلح کردید؟ ایشان فرمودند: «اگر این کار را انجام نمی دادم احدی از شیعیان ما بر روی زمین باقی نمیماند و همه را میکشتند».
وی گفت: در حدیث دیگری فرمودند: «به خدا قسم، آنچه من عمل کردم، برای شیعیانم بهتر و پرمنفعتتر از طلوع و غروب خورشید است. در حقیقت در شرایطی که حضرت (علیه السلام) بودند با سرکوبی شیعه در این زمان، اصل دین نابود می شد؛ برخلاف شرایط عصر امام حسین (علیه السلام) که موجب گسترش پیام دین شد. آن حضرت در سخنی فرمودند: «ترسیدم ریشه مسلمانان از زمین کنده شود و کسی از آنان باقی نماند؛ از این رو با مصالحهای که انجام گرفت، خواستم دین خدا حفظ شود».
دکتر حاجی مقصودی افزود: درد آورتر از همه این مسائل، سخنی است که حضرت (علیه السلام) در حضور معاویه در کوفه فرمودند که : «سوگند به خدا اگر مردم با من بیعت مینمودند و فرمانبرداری مرا می کردند و یاریم مینمودند، آسمان بارانش و زمین برکتش را به ایشان میداد و تو ای معاویه هیچگاه در حکومت طمع نمیکردی»؛ زیرا معاویه بعد از آن بدعت های زیادی در دین وارد کرد؛ از جمله تعطیلکردن حدود الهی، بی بند و باری، حدیث سازی، ناسزاگویی به امام علی (علیه السلام)، آزار و شکنجه شیعیان و تصرفات بی حد و حصر و ناعادلانه در بیت المال. در نتیجه سستی شیعیان به ضرر خودشان تمام شد.
وی شرایط زمانی هر یک از ائمه اطهار (علیهم السلام) را درسی ارزشمند و الگویی ناب برای همه ادوار حکومت های شیعی دانست که هر گاه امام و ولیّ خود را ترک کنند دچار خواری و ضلالت در دین و دنیا خواهند شد و دشمن هیچگاه از پا نمی نشیند و برای رسیدن به هوی و هوس ها و خواسته های مادی خود تمام ابزارش را به کار می گیرد.
استاد حوزه علیمه خواهران خاطرنشان کرد: دشمن، از راه فریب و نشان دادن خود در صورت خیر و خوبی، بیشترین ضربه های کاری را وارد می کند. مهم هوشیاری جبهه حق و پیروی از ولیّ و سرپرست امور دین است تا از خسارات دنیوی و اخروی به سلامت خروج داشته باشد. پس نقش مردم در سرنوشت خویش خیلی مهم است ولو اینکه رهبری قوی و آگاه باشد؛ ولی مردمی ساده و زودباور و دنیا طلب باشند این جامعه روی رستگاری را نخواهد دید.
نظر شما