خبرگزاری شبستان: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نحوه اداره جامعه توسط روحانیت، هر روز پررنگ تر می شود به طوری که منشا پژوهش های حوزوی و دانشگاهی و همچنین اختلافات گسترده در میان مراجع، علما و فرهیختگان شده است. فراز و فرودهای مدیریت کشور در 37 سال اخیر، این سوال را به ذهن متبادر می کند که، روحانیت تا چه اندازه در این زمینه، موفق بوده و عملکرد علمای سلف در برخورد با تحولات جامعه و اقدامات حاکمیت چه بوده است؟ به عبارت دیگر، آیا نقش روحانیت و حوزه های علمیه در مدیریت ساختاری جامعه، مسبوق به سابقه است یا منحصر به نظام اسلامی ایران است؟
برای واکاوی عمیق و دقیق نقش روحانیت در اداره جامعه و کاهش تبعیض، گفت و گویی با حجت الاسلام والمسلمین سیدمهدی طباطبایی، از مبارزین نهضت امام خمینی (ره) و یاران آیت الله کاشانی در نهضت ملی شدن صنعت نفت و استاد اخلاق حوزه علمیه داشتم که، تقدیم می شود.
حجت الاسلام طباطبایی با بیان اینکه برای بررسی نقش روحانیت و علما در برابر تحولات جامعه باید به سخنان بزرگان این صنف، مراجعه کرد؛ زیرا بهتر از هر کسی با مشخصات و خصایص این قشر آشنا هستند، گفت: نکته اساسی اینکه، روحانیون چه مخالف و چه موافق حاکمیت، حفظ و ترویج آموزه های دینی و اصول ملی را مدنظر داشتند. به همین خاطر است که آیت الله شیخ فضل الله نوری و آیت الله آخوند خراسانی در عصر مشروطه، مخالفان و موافقانی داشتند؛ همچنان که مرحوم مدرس و از سوی دیگر آیت الله کاشانی، موافقان و مخالفانی دارند. این مهم از یک واقعیت نیز پرده برمی دارد؛ همواره جامعه اعم از یک کشور یا یک گروه کوچک، ضد خود را نیز دارد. همچنان که صلح امام حسن مجتبی (ع) مانند قیام سیدالشهدا (ع) حامیان و ناقدانی داشت.
حفظ تعادل جامعه، عطیه الهی به آیت الله بروجردی
استاد اخلاق حوزه علمیه با اشاره به اینکه یکی از هنرهای روحانیت، نگه داشتن موافق و مخالف در مسیر دین است، افزود: حفظ تعادل جامعه، عطیه الهی است که برخی از علما با استمداد الهی و گاهی ملاقات با امام زمان (عج) صاحب آن می شوند. برای نمونه در زمان آیت الله بروجردی، علما مخالفان بسیاری داشتند اما ایشان با درایت تمام ضمن حفظ تعادل جامعه، آیات عظام، سیدصدرالدین صدر، حجت کوه کمره ای و سیدمحمدتقی خوانساری را که افکار خاص خود را داشتند، در نهایت صلح و صفا در کنار یکدیگر حفظ کردند.
وی ادامه داد: با وجود کاهش مخالفت ها با روحانیت پس از سقوط رضاخان و به قدرت رسیدن محمدرضا شاه، به دلیل گسترش روزافزون جریان چپ در جهان از جمله ایران، شاهد مخالفت ها با اصلاح طلبی اسلامی در اقصی نقاط جهان بودیم. از این رو سیدقطب در مصر، نواب صفوی در ایران و عده ای از بزرگان در ترکیه اعدام شدند. در چنین فضایی، آیت الله بروجردی قدرتمندانه تعادل کشور را حفظ کردند. جالب اینکه شاه نیز احترام خاصی برای ایشان قایل بود به طوری که در روز عید غدیر، ابتدا به دیدار ایشان می رفت و می گفت: «امر، امر شماست». آیت الله بروجردی حوادث زمان را بدون لطمه زدن به دین مدیریت می کردند.
اذعان جاسوسان انگلیسی به نفوذ کلام آقای بروجردی
آن مرجع تقلید بزرگوار، آنچنان نفوذ کلام داشتند که جاسوسان انگلیسی می گفتند؛ تا بروجردی زنده باشد، کاری نمی شود کرد. حقیقت نیز همین بود؛ به طوری که پس از درگذشت ایشان در سال 1340، پهلوی، قوانینی مانند انجمن های ایالتی و ولایتی و کاپیتولاسیون را مطرح کرد.
حجت الاسلام والمسلمین طباطبایی با بیان اینکه راهکار اصلی آقای بروجردی در حفظ تعادل جامعه، "محبت و دوستی" و حفظ نقش علما در ترویج دین بود، خاطرنشان کرد: زمانی آیت الله بروجردی به مرحوم آقای فلسفی می گوید: "بناست حاکمیت کلمه اسلام را بردارد به طوری که دیگر شرط استخدام، اسلام نباشد. در کتب درسی بحثی از دین اسلام نباشد. می خواهند قسم خوردن به کتب آسمانی را به جای قرآن در تحلیف نمایندگان قرار دهند. شما نزد شاه برو و مراتب اعتراض ما را مطرح کن."
آقای فلسفی به تهران می آید و پیام آیت الله بروجردی را می رساند. آنها می گویند: شاه تا سه روز دیگر وقت ندارد. مرحوم فلسفی ماجرا را به آیت الله بروجردی می گوید که ایشان می فرمایند: "تسریع شود". آقای فلسفی خطاب به دربار می گوید: حضرت آیت الله العظمی بروجردی به من کلمه تسریع را فرمودند. به شاه بگویید اگر تسریع نشود و این ملاقات به زودی انجام نشود، مخاطرات بر عهده اوست. این سخن، موجب می شود، دربار فردا صبح به آقای فلسفی نوبت ملاقات دهد.
وقتی آقای فلسفی به دربار می رود، برای اینکه در برابر شاه بلند نشود، آنقدر قدم می زند تا او بیاید. ایشان می گوید وقتی تاکید آیت الله بروجردی بر حفظ نام اسلام در شئون مختلف حکومت و جامعه را بیان کردم، شاه جوابی داد که ناراحت شدم؛ "آقای فلسفی! فکر می کنید مردم خیلی مسلمان هستند. عزیز من، حضرت آیت الله العظمی بروجردی خبر ندارند از اینکه کشور نیاز به اصلاحات دارد. بخش مهمی از درآمد ما از شهر نو (فاحشه خانه ها) و مشروب فروشی ها حاصل می شود. حال چگونه است که ایشان بر ماهیت اسلامی مردم تاکید دارند؟!
آقای فلسفی می گوید در دلم به خدا پناه بردم که چه بگویم که ناگاه این مطلب به ذهنم آمد: شاهنشها! هم اکنون در کشور، این همه مخالف دارید و حملات مختلفی به شما و به دولتمردان منسوب شما در دانشگاه ها می شود. آیا وظیفه داریم به دلیل این همه دشمنی، دیگر نگوییم "خدا شاه میهن". شاه گفت: این شعار ملی ماست و آقای فلسفی گفتند: این، شعار ملی باشد؛ و شعار اسلامی نیز باشد.
شاه که از پاسخ آقای فلسفی متعجب شده بود، به او گفت: آیت الله بروجردی، فرد خوبی را انتخاب کردند. مرحوم فلسفی پاسخ دادند: من سعادت دارم که ضعیف ترین انتخاب ایشان باشم.
هشدار نسبت به شورش فقرا
حجت الاسلام والمسلمین طباطبایی با بیان اینکه روحانیت در طول تاریخ برای کاهش فاصله طبقاتی تلاش کرده است، گفت: جنگ فقر و غنا تمام نشدنی است. بنابراین حاکمیت باید با حمایت از مستضعفین مانع از بروز این جنگ شود.
به مسئولان دلسوز کشور متذکر می شوم که بنده از شورش منطقه ای فقرا بیم دارم. که اگر فاصله طبقاتی موجود در جامعه برطرف نشود بنا بر سنت تاریخ، روی می دهد. در این شورش، فقرا دست به سرقت های اجتماعی خواهند زد. مسئولان متوجه خطر این شورش که از خطر داعش نیز بالاتر است، باشند؛ زیرا در اینجا کسی اسلحه، دست نمی گیرد بلکه اموال مردم سرقت می شود. بنده وقوع این شورش را در زمان مصدق به خاطر دارم. ضمن اینکه قطع کردن خطوط ارتباطی (موبایل ها و اینترنت)، سودی نمی بخشد.
وی در پایان گفت: جنگ فقر و غنا ادامه داد به همین دلیل، اهل بیت علیهم السلام، مردم را به صبر و تحمل دعوت کردند.
نظر شما