به گزارش خبرگزاری شبستان؛ "الوعی نیوز" در مقاله ای به قلم "زیدون النبهانی" نوشت: تفاوت چندانی میان نظام دینی رژیم آل سعود و نظام باصطلاح دینی که گروه های افراطی- تروریستی مانند داعش، القاعده و النصره اتخاذ کرده اند وجود ندارد؛ در حقیقت تمامی این گروه های تروریستی، درس خوانده مکتب "ابن تیمیه" و "محمد بن عبدالوهاب" هستند. وهابیتی که رژیم سعودی بر آن بنیان نهاده شده و این رژیم با تجارت دین، از آن برای تثبیت پایه های خود بهره برده است.
"عبدالعزیز آل سعود" –مؤسس رژیم کنونی عربستان- فتواهای افراطی را ابزاری برای گسترش دخالت های خود در امور کشور یافت و با حمایت بریتانیای خبیث، توانست پایه های رژیم متزلزل خود را محکم کند. از این رو برخی را تکفیر کرد و از دین به عنوان ابزاری برای سرکوب مخالفان خود سوء استفاده جست.
فتوای دینی در این رژیم بازیچه ای است که هر آنچه پادشاه بخواهد به مفتی تلقین می کند و در کتاب ها، روزنامه ها و شبکه های ماهواره ای منتشر می شود.
دیروز فتواها حکم به تکفیر دولت های مسلمانی می دادند که به غرب کافر نزدیک شده اند، ولی امروز، مشکل رژیم سعودی با گروه های تکفیری آن لحظه ای که برخی ادعا می کنند آغاز نشده است، بلکه آن از همان آغاز شکل گیری این گروه ها موجود بوده است. آل سعود برای تثبیت حکم پادشاهی عربستان ، افکار انحرافی را در مدارس و دانشگاه های خود اشاعه داد و به نظریه های عبدالوهاب به صورت خاصی توجه کرد و سرکرده های افراطی متعددی را تحویل جهان داد؛ چه آنهایی که درس دادند و چه آنهایی که در س خواندند. مانند "اسامه بن لادن"، "عبدالله عزام" و تمام شیوخی که فتواهای افراطی صادر می کنند.
در اواخر دهه هفتاد قرن گذشته، اصطلاح "جهادی های عرب" با حمایت و سرمایه گذاری سعودی ها از طرفی و سرکردگی میدانی "اسامه بن لادن" با بهانه یاری مسلمانان ظهور کرد؛ ولی درحقیقت آن وظیفه خدمت به منافع غرب و برطرف کردن نگرانی آن از توسعه شوروی را در هدف داشت. این چیزی است که "رابرت گیتس" –رئیس سابق دستگاه اطلاعات جاسوسی آمریکا- بدان اذعان کرده است؛ به گونه ای که در خاطرات خود می نویسد: "سازمان اطلاعات آمریکا شش ماه پیش از ورود شوروی به افغانستان، حمایت از گروه ها و جنبش های معارض را اغاز کرد."
به طور خلاصه، همان ائتلاف قدیمی میان پول، فتواهای انحرافی و انگلیس برای ایجاد رژیمی مزدور در منطقه، امروز نیز بازگشته است تا برای رهایی از شوروی (روسیه)، با آمریکا ائتلاف کند؛ ائتلافی که امروز در قالب اسامی جدیدی مانند داعش، النصره، جیش الشام و... شاهد ان هستیم. اهداف آن موازی با فتواها در تغییر است و مهم ترین هدف آن امروز، نابودی تجربه دموکراسی در عراق و براندازی رئیس جمهور قانونی در سوریه است.
آل سعود ادعا دارد که با تروریسم می جنگد، ولی واقعیت ثابت می کند سعودی ها، خود، کسانی بوده اند که تروریسم را به وجود آورده اند. فتوای انحرافی جهاد و این شیوه های مجازات و کشتار، همگی ساخته افکار تکفیری آل سعود هستند و سخن گفتن از تفاوت میان گروه های تکفیری و خاندان حاکم در عربستان، چیزی جز یک طرح غربی نیست که دو هدف را دنبال می کند:
اول، نجات بخشی عربستان از بازخواست بین المللی و دوم، پیگیرد این گروه ها در کشورهای امن است. در غیر این صورت، سلب تابعیت سعودی از "اسامه بن لادن، ان هم پس از گذشت ده سال از سرکردگی او در گروه های تکفیری چه مفهومی دارد؟
فردا یا کم پس از آن، آل سعود طعم مجازات جنایتی را که مرتگب شده است خواهد چشید و تمامی این گروه های تروریستی که به وجوشان آورده است به زودی مانند سگانی گرسنه و تشنه برای کشتار و غارت اموال آنان به دامنشان بازخواهند گشت.
نظر شما