به گزارش خبرگزاری شبستان از قم، حجت الاسلام و المسلمین نجف لک زایی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی امروز (5 آذر) در پانزدهمین پیش نشست همایش ملی حکیم طهران که در سالن جلسات علامه طباطبایی دفتر تبلیغات اسلامی قم برگزار شد، عنوان کرد: یکی از موارد مورد بحث در شرایط سیاسی و اجتماعی عصر حکیم طهران این است که چگونه حکمت در زمان واحد در شهری از تهران رشد میکند و در جای دیگر تنزل میکند.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان این که 3 تن از حکمای اربعه از اصفهان به تهران آمدند، گفت: آقا میرزاحسین سبزواری، آقا محمدرضا قمشهای، میرزا ابوالحسن جلوه و آقاعلی مدرس زنونی حکمای اربعه حوزه علمیه تهران بودند که از میان آنها تنها میرزا حسین سبزواری از سبزوار به تهران آمده بود و دیگران از اصفهان به تهران آمدند.
حجت الاسلام و المسلمین لک زایی اظهار داشت: این که چرا حکمت از اصفهان رفت و به تهران آمد و چه زمینههایی در تهران به وجود آمد که حکمای اربعه به تهران آمدند، باید مورد بررسی قرار بگیرد.
وی با بیان این که تهران در زمان حیات حکیم طهران یک شهر جدید التأسیس بود، یادآور شد: تهران در اوایل تشکیل به دنبال حکیم بود و شرایطی به وجود آمده بود که از حکمت پشتیبانی میکرد، به همین دلیل حکما از شهرهای مختلف به این شهر مهاجرت کردند.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: همچنین یکی از دلایل ورود حکما به تهران، به عوامل سیاسی، اجتماعی و محیطی مربوط میشود که از آن به عنوان دانش بین معرفت و جغرافیا تعبیر میشود.
حجت الاسلام و المسلمین لک زایی بیان کرد: حکیم زنوزی (1307-1234) در دوران پادشاهی فتحعلی شاه، محمد شاه و ناصرالدین شاه میزیسته است و در دوران حکومت ناصرالدین شاه از دنیا رفته است.
وی ادامه داد: حکیم طهران 3 ساله بود که به تهران آمد، اما پس از فوت پدر، برای تحصیل به نجف رفت، سپس از سال 1270 در دوران حکومت ناصرالدین شاه تا سال 1307 در تهران زندگی کرده و مشغول به تدریس در حوزه تهران بوده است.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان این که حکیم طهران حدود 37 در تهران به تدریس مشغول بوده است، عنوان کرد: در تهران کسانی که به حکومت رسیدند، با مشکلات زیادی روبرو بودند و عقبماندگی جامعه ایرانی در مواجهه با غرب در زمان حکومت قاجار به شدت نمودار بود و در دوره ناصری خود را بیشتر نشان داد.
حجت الاسلام و المسلمین لک زایی اضافه کرد: عقب ماندگی نظامی، اقتصادی، فرهنگی در این دوران نمودار بود و فکر رهایی از عقب ماندگی در ذهن حکما وجود داشت و حاکمیت به این نتیجه رسید که چراغ علم و دانش در تهران باید روشن شود.
وی با بیان این که در این دوران مدارس زیادی در ایران تأسیس شد، گفت: یکی از شاخههایی که در تهران فعال شد، حکمت بود به طوری که حکمای اربعه چراغ آن را در تهران روشن کرند و در این عرصه به فعالیت پرداختند.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: کارشناسان باید به امتداد سیاسی و اجتماعی حکمت توجه کنند، همچنین زمانی که چراغ حکمت روشن شد، چقدر توانست به درمان مشکلات ایران کمک کند که این مسائل باید مورد بررسی قرار بگیرد.
حجت الاسلام و المسلمین لک زایی تأکید کرد: ما باید از حکمت اسلامی، رهتوشهای بگیریم و اگر بخواهیم با بحرانهای امروز و آینده روبرو شویم، باید به این مسأله توجه کنیم که حکمت چه نقشی میتواند در جامعه ایفا کند و چه جایگاهی دارد.
وی یادآور شد: متأسفانه ما آن اهتمامی که باید به حکمت داشته باشیم، نداریم، در حالی که بخش اصلی چالش با نظام اندیشه جهانی از عهده حکمت برمی آید و حکمت باید این کار را انجام دهد و اگر حکمت ما قوی باشد و به فرهنگ عمومی دارای پشتوانه و معتبر تبدیل شود، میتواند در این بخش توفیقاتی داشته باشد.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی عنوان کرد: فیلسوفان سیاسی بحثی را مطرح کردند که حکما هنگام نگارش متن همه آنچه را که مد نظر دارند، را بیان نمی کنند، یعنی ممکن است فضا جهت گفتن برخی از مطالب مناسب نباشد.
حجت الاسلام و المسلمین لک زایی افزود: حکمای اصفهان نتواستند در اصفهان حکمت نظری را ادامه دهند، در حالی که در تهران، حکومت این شرایط را فراهم کرده بود و حکما بدون پشتوانه حکومت نمی توانستند وارد فضای حکمت شوند، به همین دلیل حکما با حکومت مدارا میکردند.
وی تصریح کرد: نپرداختن حکیم طهران به مسائل سیاسی میتواند مورد تحلیل قرار بگیرد؛ از خود بحث نکردن میتوان عکس آن را نتیجه گرفت، یعنی حکیم طهران، اندیشههایی داشته است که نمی توانسته در آن شرایط بیان کند.
نظر شما