خبرگزاری شبستان؛ گروه قران و معارف: در بخش های پیشین این گفت و گو مباحث و سخنان حجت الاسلام محسن ادیب بهروز، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، را که درباره آثار مختلف قرائت زیارت عاشورا بود منتشر کردیم و اکنون ادامه مباحث ایشان؛
گفتیم که ما در مستندات حدیثی با سه نوع قرائت برای زیارت عاشورا مواجه هستیم. 1-کسی که در روز عاشورا و در حرم امام حسین علیه السلام زیارت عاشورا را قرائت می کند، 2- کسی که در روز عاشورا ولی از جایی دور از کربلا زیارت عاشورا می خواند و 3- کسی که در ایام غیر عاشورا و به شکل مستمر زیارت عاشورا می خواند. علاوه بر این اشاره شد دستاورد افرادی که در روز عاشورا خدمت امام حسین علیه السلام مشرف می شوند چیست؟
امااگر کسی روز عاشورا نتوانست به کربلا مشرف شود و در منزل یا جای دیگری زیارت عاشورا را قرائت کرد چه دستاوردی خواهد داشت؟ در این مورد نیز بخشی از آثار مشترک با آثار قبلی است یعنی ثواب مشابه با ثواب حج، عمره و جهاد در راه خدا؛ اما چیزی که در اینجا به شکل برجسته خودنمایی می کند ارتباط و شریک شدن این فرد با افرادی است که از ابتدای خلقت تاکنون برای عزای امام حسین (ع) گریسته اند. مانند حضرت آدم و یا سایر انبیای الهی.
ممکن است این سوال به ذهن خطور کند که در آن روزگار علیرغم اینکه هنوز حادثه عاشورا رخ نداده چگونه برای آن حضرت عزاداری کرده اند؟ در پاسخ باید گفت در مضامین اصیل روایی ما مطالبی وجود دارد مبنی بر این که به انبیای الهی از آینده خبر داده می شد و آنها با این «علم لدنی» که علم خالص الهی بود از آنچه که پیرامون ایشان اتفاق می افتاد نسبت به حال، گذشته و آینده کاملا باخبر می شدند.
یعنی بر اساس علم لدنی آگاه می شدند که در آینده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد؟ و با توجه به این آگاهی از واقعه عاشورا، نسبت به آن واکنش نشان داده و تأثر آنها بروز می کرد. بنابراین انبیای الهی نیز جزء عزاداران حضرت سیدالشهدا (ع) محسوب می شوند.
ما تعبیری داریم که اگر کسی در روز عاشورا در جایی غیر از کربلا و حرم مطهر امام زیارت عاشورا را قرائت کند (قبل از اذان ظهر و با مقدمات خاص خود) در ثواب عزاداری انبیای الهی نیز شریک می شود و بهره ای از این آثار به او می رسد یعنی اگر من در روز عاشورا اما در غیر حرم مطهر این زیارتنامه را قرائت کردم غیر از آن ثواب خاص (که مشابه ثواب حج، عمره و جهاد بود) جزء این عزاداران نیز تلقی می شوم.
اثبات این مسئله هم چندان دشوار نیست. بحثی در موضوع اعمال انسان وجود دارد که اگر فردی اعمال خود را در قالب یک مجموعه انجام دهد در آثاری که متوجه آن جمع می شود شریک خواهد شد. این یک قانون الهی است. به عبارت دیگر اگر من عملی را به تنهایی انجام دهم تنها آثاری که با شخصیت من تناسب دارد کسب می کنم اما اگر در جمع قرار بگیرم آثار افزوده ای نیز بر من مترتب می شود. در قرائت زیارت عاشورا هم از آن آثاری که به جمع انبیا به خاطر عزاداری بر امام حسین (ع) داده شده، سهمی نیز متوجه من می شود.
بنابراین زیارت عاشورا در روز عاشورا اما در جایی غیر از کربلا با 2 نوع آثار همراه است و شریک شدن من در این آثار می تواند زندگی مرا تغییر دهد. اما باید توجه داشت که همه این آثار متوقف بر دو نکته بسیار مهم است، نکته اول را پیش از این اشاره کردیم؛ این که دعا و ذکر باید با توجه به معنا و محتوا باشد و گفتیم که اگر کسی در استمرار بر دعا این توجه را نداشت آثار را نخواهد دید هیچ بلکه به سوی قساوت قلب پیش می رود.
نکته دوم هم این است که وقتی من زیارت عاشورا را با توجه به معنا و محتوا قرائت می کنم متوجه می شوم که این متن یک سری دستورالعمل برای من طراحی کرده است که اگر این دستورالعمل ها را اجرا کنم قطعا به آن آثار می رسم. ولی اگر توجه من فقط در همین حد است که ببینم معنای این ذکر یا این سلامی که به امام حسین (ع) می دهم چیست؟ ولی از آن به عنوان یک دستورالعمل کاربردی عملی استفاده نکردم، به آن آثار هم نمی رسم چرا که این آثار دارای نوعی همسویی با متن زیارت عاشورا است.
توضیح بیشتر این موضوع این است که اگر این سوال مطرح شود که چرا برای یک زیارت عاشورا در یک روز، اینقدر آثار بیان شده است؟ دلیل این است که من با قرائت این زیارت نامه «برنامه موجود در این محتوا» را نیز دریافت می کنم و از آن به عنوان یک دستورالعمل در زندگی شخصی استفاده کرده و آنها را تحقق می بخشم. در نتیجه طبق سنت های الهی به آن آثار هم می رسم.
به زبان ساده تر می توان اینگونه توضیح داد که گویا یک تابلو در مقابل من قرار داده شده که دستورالعمل های من در آن مشخص است و وقتی من این زیارت نامه را قرائت می کنم شخصا برای انجام این دستورالعمل ها اعلام آمادگی کرده ام، زیارت عاشورا در نگاه ما یعنی یک مجموعه دستورالعمل که وقتی آنها را اجرایی کردم به آثار می رسم،
محتوای این زیارت نامه ابتدا با سلام به امام معصوم آغاز می شود السلام علیک یا اباعبدالله ؛ اما جای سوال است که چرا نفرمود السلام علیک یا حسین بن علی(علیهماالسلام)؟ این نکته بسیار مهم است که چرا حضرت را با اسم خطاب قرار نمی دهیم بلکه با کنیه حضرت سلام را آغاز می کنیم ؟
دلیل آغاز با کنیه این است که من وقتی می گویم شما فرزند رسول الله(ص)، فرزند امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا (س) هستید در واقع می فهمم که امام در یک مجموعه قرار گرفته و فردی جدا نیست، من اگر امام حسین (ع) را جدای از رسول خدا و جدای از امیرالمومنین (ع) ببینم قطعا به خطا و اشتباه رفته ام، یکی از کارهایی که دین جعلی انجام داد همین بود که من امام ام را یک تافته جدابافته از سایرین می بینم در حالی که در همین آغاز زیارت عاشورا می فهمیم که امام عضو یک مجموعه است که در راس آن وجود مبارک رسول الله (ص) قرار گرفته است.
دومین صفتی که در این زیارت نامه مطرح می شود ثارالله است، واژه ثارالله چیست؟ جدای از مباحث ادبیاتی و تنها در یک نگاه ابتدایی و ظاهری می توان چنین نتیجه گرفت که خداوند با این لفظ می خواهد من در زیارت عاشورا وجود مبارک امام حسین (ع) را به ذات مقدس باری تعالی مرتبط بدانم. از ابتدای زیارت عاشورا تا انتها بر یک اصل مهم تاکید شده و آن اصل این است که وجود مبارک امام حسین (ع) و زیارت ایشان با همه جزییات و کیفیت و خصوصیات همه برای آن است که پلی باشد تا من به قرب الهی برسم. یعنی مقصد تقرب الی الله است.
از این طریق باید اطاعت از خدا بیشتر و مخالفت با دستورات الهی در من کمتر شود. به بیان ساده تر اگر کسی در زیارت عاشورا ممارست داشت ولی این قرب به صورت رفتاری در او به وجود نیامد بداند که آن زیارت عاشورایی که قرائت کرده همان زیارتی نیست که معصوم به آن دستور داده و سفارش کرده است.
ادامه دارد...
نظر شما