به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان، محمدرضا عارف در پنجمین کنفرانس ملی مدیریت اجرایی صبح امروزدرباره چالشهای مدیریت در کشوربرگزار شد گفت: باید 20 سال گذشته مدیریت از نسل اول به نسل دوم منتقل میشد اما این کار را انجام ندادیم.
وی افزود: ما نسل اولیها هنوز آمادگی انتقال مدیریت به نسلهای بعدی را نداریم و باید تحقیق کنیم و ببینیم که متوسط عمر مدیران ارشد در دهههای 60، 70، 80 و 90 چقدر است که من فکر میکنم در هر دهه این متوسط سن افزایش یافته است.
عارف با تاکید بر اینکه اگر میخواهیم در توسعه و پیشرفت کشور موفق شویم هیچ راهی جز اعتماد به جوانان نداریم گفت:هیچ راهی جز اعتماد به جوانان نداریم. همان جوانانی که در دهه 60 به آنها اعتماد شد و جنگ و کشور را اداره کردند. چرا جوانانی که در دهه 60 جنگ را اداره کردند در دهه 90 نتوانند کشور را اداره کنند؟
وی ادامه داد: قبل از آنکه خیلی دیر شود باید مسئولیت را با حضور خودمان به نسلهای بعدی واگذار کنیم و اگر این کار را انجام ندهیم زمانی میآید که توانایی این کار را نداریم.هیچ راهی نداریم جز اینکه تا با واگذاری مسئولیت به جوانان فرصت همراهی ایشان را حداقل برای چند سال داشته باشیم. مگر ما نسل اولیها چقدر دیگر وقت داریم؟ که در خوشبینانهترین حالت تا سال 1400 است.ما نیازمند مدلی علمی و عملی هستیم که بتوانیم این واگذاری مدیریتی را اجرا کنیم.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه حرمت بزرگترها باید حفظ شود و از تجربیات آنها استفاده شود تصریح کرد: این تجربیات یا مبتنی بر دانش علمی یا مبتنی سعی و خطا بوده است که ما بیشتر بر اساس سعی و خطا تجربه کسب کردهایم و سوال این است که آیا باز هم باید سعی و خطا تکرار شود؟ که درکشور ما جواب مثبت است و بناست که هر مدیری که میآید از صفر شروع کند.
وی یاد آور شد: باور من این است که پذیرش جوانان و واگذاری مسئولیت به آنان برای توسعه کشور یک الزام است و نه یک انتخاب و باید مدیریت اجرایی، مدیریت جوانان باشد و بزرگترها در جایگاه مشاوره باشند . البته باید این ظرفیت در جوانان ایجاد شود که خود را عقل کل ندانند.
رئیس بنیاد امید ایرانیان تصریح کرد: یک گرفتاری این است که با یک تغییر در یک دستگاه همه چیز بهم میخورد و از صدر تا ذیل همه چیز دچار تغیر میشود.وقتی دولت تغییر میکند بعضی تغییرات نیز طبیعی است اما نه اینکه همه چیز از صدر تا ذیل عوض شود.
وی افزود: امروزه بیش از پنجاه درصد از جمعیت فارغالتحصیلان دانشگاهی را زنان تشکیل میدهند. چقدر در مدیریت کشور این جامعه پنجاه درصدی نقش دارد؟ آیا میخواهیم با استفاده از تنها 50 درصد از نیروها پیشرفت کنیم و درمنطقه وارد رقابت شویم؟ نرخ مشارکت زنان در کشور ما 12 درصد است. چقدر از این نیروی ارزنده که در خیلی از عرصههای انصافا نسبت به مردها برتری دارند، استفاده کردهایم؟ باید برای این فکر شود، نمیخواهم که شعاری برخورد شود چون یک حرکت مسکنی انجام میشود و بعد آن را رها میکنیم.
وی مهمترین چالش در کشور که باعث عدم تحقق برنامهها و کارها شده، چالش مدیریت دانست و گفت:اگر میخواهیم بر اساس واقعیت نگاه کنیم باید گفت که تنها مزیت کشور ما، نیروی انسانی است نه منابع زیر زمینی. چون ارزش کل منابع زیرزمینی ما از ارزش تولید ناخالص داخلی بعضی کشورها کمتر است.
عارف تاکید کرد: مهمترین چالش کشور را اخلاق است اگر ما از مدیریت بحث اخلاف را شروع کردیم به طور طبیعی میتوانیم در بخشهای دیگر اثر مثبت بگذاریم.ناکارآمدیها، فسادها و عدم موفقیتها همه ریشه در بیاخلاقیها دارد. معتقدم که اخلاق کلیدواژه تعالی و پیشرفت کشور است.
عضو مجمع تشخیص مصحلت نظام مشکل اصلی امروز کشور را بیاخلاقی عنوان کرد و افزود: درسطح مدیریتی کشور بازگشت به اخلاق را یکی از ضرورتهای مهم قرار گرفتن کشور در مسیر پشرفت و تعالی و تحقق آرمانها است.اخلاق حرفهای ضامن اثربخشی رویکردهای حرفهای است. اخلاق ستون فقرات و یک الزام برای توسعه و پیشرفت کشور میدانم.
وی با بیان اینکه اعتقاد ما این است که باید سیاست مبتنی بر اخلاق را دنبال کنیم گفت:خیلی از گرفتاریهای ما در عالم سیاست و دعواهایی که دربین جریانهای سیاسی میبینید که نتیجه باخت - باخت هم دارد به دلیل کنار گذاشتن اخلاق است.
نظر شما