به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از "خبرگزاری عراق"؛ در دوره بزرگانی چون شیخ محمود شلتوت، دانشگاه "الازهر" مصر، در برقراری اتحاد میان فرقه های اسلامی و حل اختلافات جزئی همواره پیشگام بوده است؛ اما متأسفانه در این دوره و همزمان با تشکیل رژیم آل سعود، این دانشگاه به دستاویزی برای وهابیت تبدیل شده و با نشر افکار تکفیری آن، به مقابله با مخالفان آن می پردازد.
تأملی بر مواضع اکثریت علمای الأزهر، حتی خود شیخ طنطاوی از گذشته تا به امروز، کپی برداری قابل توجهی از مواضع وهابیت در قبال سایر مسلمانان و به ویژه شیعیان را نمایان می سازد؛ به گونه ای که مأموریت آنها تنها به تعقیب مصری هایی که به ایران و عراق سفر می کنند و یا با وهابیت اظهار مخالفت می کنند و یا اینکه برخلاف تمایل وهابیت، تکفیر شیعیان را نمی پذیرند، محدود شده است.
چه بسیار شهروند مصری که به خاطر حمایت از مقاومت مردم عراق علیه داعش، استفاده از اذان شیعه در نمازهای خود و یا دیدار با علما و روشنفکران ایرانی و عراقی، از کار خود برکنار و یا انگشت نما شده اند.
دانشگاه الازهر دیر زمانی است که به بلندگوی وهابیت در بیان خطر گسترش تشیع و افزایش شیعیان در مصر تبدیل شده و ایران را بدون ارائه هیچ دلیل و مدرک و یا رأی قابل اعتمادی متهم می کند به اینکه پشت تمام اتفاقات قرار دارد.
این اظهارات آشوبگرانه و تحریک آمیز، فضای اسلام را تیره و گل آلود نمی کند، بلکه متأسفانه عامل اصلی مسمومیت فکری جوانان نادانی است که به ادعای دروغین شیوخ الازهر lمبنی بر تهدید شیعه، دست به انفجار و انتحار می زنند.
در شرایطی که مصر در معرض حملات وحشیانه و تهدید کننده برای امنیت، ثبات، بافت اجتماعی و اقتصادی آن از جانب گروه های تکفیری-وهابی، از طریق عملیات های انتحاری و کشتار شهروندانش قرار گرفته است، می بینیم که الازهر چشم بر تمام این تهدیدات بسته و تحت فشار واضح وهابیت سعودی، موضع احمقانه خود را در مورد خطر شیعه نسبت به تهدید مصر تکرار می کند.
در زمانی که جهان درگیر جنایتهای وهابیت بود و هواپیمای مسافربری روسیه سقوط کرد و بیش از ۲۰۰ نفر بر فراز صحرای سینا کشته شدند، "احمد طیب" -شیخ الازهر- با بی توجهی تمام بدان، در اظهاراتی کینه توزانه می گوید: «اموال فراوانی صرف شیعه کردن جوانان اهل تسنن در مصر، می شود و این همان چیزی است که ما به آن اعتراض داریم؛ این موضوع به فتنه و خونریزی در کشورهای اهل تسنن منجر می شود و الازهر آن را نمی پذیرد».
چنین اظهارات غیر مسئولانه است که تمام مصائب امروز مصر را به بار آورده است. این بزرگترین عامل انحراف جهت گیری های شهروندان مصری است وبدتر از همه اینکه، بزرگ الازهر آن را تأیید می کند. این امر به خودی خود و به دلیل موضع منافقانه الازهر نسبت به تروریسم، موجب شکست تلاش های نیروهای مصری در مبارزه با گروه های تکفیری-وهابی در مصر شده است.
مصر با این منطق بیمار الازهر، امکان پیروزی بر تروریسم وهابیت را نخواهد یافت؛ منطقی که خطر وهابیت از دهه هفتاد قرن گذشته تا امروز که به داعش رسیده و به مصر آسیب جدی رسانده را فراموش کرده است، ولی جمله مورد علاقه وهابیت سعودی، مبنی بر خطر شیعیان را مدام تکرار می کند.
ما انتظار داشتیم شیخ الازهر اظهارات فرقه ای و فتنه انگیز این چنینی را برای خوشایند وهابیت سعودی ایراد نکند و با آمار و ارقام از اموالی که صرف گسترش تشیع می شود، دم نزند تا از این طریق دشمنان وهابیت را ساکت کرده و گروه هایی که پشت این اموال هستند را شرمنده کند؛ اما ما مطمئن هستیم تمام این گفته ها، اظهاراتی بر پایه اطلاعات کذب هستند؛ به مانند همان اطلاعاتی که "الازهر" براساس آن در اقدامی زشت و فرقه گرایانه، نیروهای بسیج مردمی عراق را که با "داعش" و دیگر گروه های تکفیری-وهابی در این کشور می جنگند، به باد انتقاد گرفت.
ویروس وهابیت برخی جوانان ساده لوح را در مصر بدون دلیل مبتلا نکرده است؛ بلکه برخی دستگاه های حکومتی، با اجازه انتشار اندیشه وهابی در مصر بدون آنکه کمترین توجهی نسبت به عواقب وخیم چنین تصمیماتی داشته باشند، زمینه مناسبی را برای سرایت این ویروس فراهم کرده اند.
این شبیه همان تصمیم ظالمانه ای است که وزارت اوقاف مصر در ۲۲ اکتبر در اقدام به بستن مسجد امام حسین (ع) برای مدت سه روز در عزاداری محرم گرفت. این عملکرد مصر در برخورد ظالمانه با پیروان اهل بیت (ع) و انعطاف و مسالمت با وهابیت موجب شده است مصر در این حالت ناامنی فعلی باقی بماند.
مشارکت شیخ الازهر در کنفرانسی که آل سعود در مبارزه با افراطی گری دینی برگزار کرد و نشستن کنار عبدالعزیز آل شیخ، شیخ وهابیت چگونه توجیه می شود؟ آیا شیخ الازهرواقعا اعتقاد دارد آل سعود و شیخ عبدالعزیز قصد مبارزه با تروریسم را داشته و به اسلام معتدل دعوت می کنند؟ خواهیم دید مادامیکه الازهر از زیر سایه سنگین وهابیت رها نشود، ترورسیم در مصر جولان خواهد داد.
نظر شما