خبرگزاری شبستان//خراسان رضوی
اشاره: به پیشنهاد انجمن قلم ایران و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز چهاردهم تیرماه، به عنوان "روز قلم" در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران به ثبت رسیده است. در واقع عرصه جولان قلم، نمایشگاه توانمندیهای اندیشمندان بوده است و امیر بیان، حضرت علی(ع) در این مورد میفرماید: "اندیشههای دانشمندان، به بلندای قدرت قلمهاشان است."
سیاره تیر یا همان عطارد، در فرهنگ ادب پارسی، کاتب و نویسنده ستارگان است
نامگذاری این روز به نام قلم، بیارتباط با تاریخ کهن متمدن و فرهنگساز این سرزمین نیست. ابوریحان بیرونی در کتاب "آثار الباقیه" خود آورده است که چهاردهمین روز از تیرماه را ایرانیان باستان، روز تیر(عطارد) مینامیدند. از طرفی سیاره تیر یا همان عطارد، در فرهنگ ادب پارسی، کاتب و نویسنده ستارگان است. به همین مناسب این روز را روز نویسندگان میدانستند و گرامی میداشتند. شاید بتوان گفت نماد روز قلم برای تجلیل و پیشرفت نویسندگان و نوشتهها، فقط یک تلنگر است.
روز قلم، بهانهای است برای یادآوری منزلت و قداست و حرمت قلم، قلم که نه تنها در باور تاریخی و باستانی ما ریشه دارد، بلکه در دوران اسلامی شدن ایران نیز این جایگاه حفظ شد و قداستی یافت که در کلام خداوند به آن قسم یاد شد: "ن و القلم و ما یسطرون". تاریخ نوشتار، حداکثر به 20 هزار سال پیش باز میگردد و با محدود ساختن به نظامهای نوشتاری مدون، رقمی حدود 6 هزار سال پیش را نشان میدهد. این ارقام و آمارها فقط تخمینی است از سوی کاوشگران علمی، در صورتی که بدون شک پیشرفتی از سوی جوامع گوناگون، بدون کمک خط و زبان امکانپذیر نبوده است.
از جمله موادی که برای نوشتن به کار میرفته سنگ، چوب، پوست حیوانات، برگ درختان، استخوان، موم، ابریشم، پنبه و کاغذ را میتوان نام برد.
در طول تاریخ، نوشتن به 2 صورت بوده است: یک دسته خطوطی را در برمیگرفت که با استفاده از ابزارهای تیز چون سوزن، چاقو وغیره نوشتاری، کندهکاری میشد. دسته دیگر شامل خطوطی است که به وسیله قلم پر، قلم نی، قلم مو و غیره و با استفاده از جوهر بر سطح ماده نوشتاری ترسیم میگردید و نسخهبرداری از نوشتهای بر سنگ یا فلز به طور منطقی، در نهایت به اختراع چاپ انجامید.
قلم، زبان دوم انسانهاست. هویت، چیستی و قلمرو قلم بسیار گستردهتر از آن است که در بیان بگنجد. هرگونه رشد و پیشرفت، پیروزی و آرامش و معرفت و شناخت، ریشه در قلم دارد. تمدنها، تجربههای تلخ و شیرین و علوم با نوشتن ماندگار میشوند و آیندگان مملو از تجربه و پر از راهحلهایند. هر کس میتواند قلمی را بین انگشتانش بفشرد و فرمانش دهد که بنگارد و هر آنچه را از مخیله صاحب انگشت تراوش میکند، بنویسد.
قلم، تخریب میکند. میسازد. واقعیتها را آشکار میکند. آشکارها را نهان میکند. به واقع قلم، معجزهای جاودان است.
نقش قلم در زندگی انسان
قلم، سرچشمه تمدنهای بشری و منشا پیشرفت و تکامل علوم، نو بیداری اندیشهها و افکار و شکل گرفتن مذاهب، و منشا هدایت و آگاهی بشر بوده است، بدان حد که دوران زندگی بشر با پیدایش قلم(خط) به دوران "تاریخی" و دوران"ماقبل تاریخ" تقسیم میشود.
دوران تاریخ زندگی انسان از زمان اختراع خط آغاز میشود؛ زمانی که انسان توانست ماجرای زندگیاش را بر صفحات نقش کند و سطوری بر صفحه کاغذ و شبیه آن به یادگار گذارد. قلم، حافظ علوم و معارف، پاسدار افکار اندیشمندان، حلقه اتصال فکری علما و پل ارتباطی گذشته و آینده است، و حتی ارتباط آسمان و زمین نیز از طریق لوح و قلم حاصل شده است.قلم، ابزاری است که انسانهای جدا از هم، از نظر زمان و مکان را پیوند میدهد؛ به طوری که گویی همه متفکران اعصار گذشته را، که در تمام نقاط زمین به سر میبرند، در یک کتابخانه عظیم، جمع میبینیم.
قلم پالایشگر حقانیت نفس
قلم در طول تاریخ ایران همیشه در خدمت سعادت و بهروزی ایران و ایرانی بوده و چه جانها که در راه قلم داده نشد! امروز نیز قلم ویژگی خاص خود را دارد. قلم امروز مهلکترین تیر به قلب کسانی است که منافع شخصی و فامیلی خود را در لوای تزویر، از مردم طلبکارند و این جماعت آن قدر که از قلم میترسند، از هیچ چیز ترس ندارند و سختترین مدافع و دشواریها را در صورت تهدید منافعشان برای قلم آزاداندیش فراهم میکنند.
قلم، با مزدی که آثارشان افیون اندیشه مردمان است. قلم، همان قدر که میتواند آگاهیدهنده و جریانساز باشد، میتواند راهنمای سقوط و تباهی شود. اما آنچه پالایشگر حقانیت نفس قلم بوده و هست این است که آنچه میماند، حقانیت و راستی است. پلیدی و زشتی، محکوم به نابودی است؛ حتی اگر این پلیدیها زاییده قلم باشد.
قلم مدرن
در آغاز قرن بیستم، کسی این تردید را به خود راه نمیداد که قلم و کاغذ را مهمترین و موثرترین ابزار ذخیرهسازی اطلاعات بداند؛ زیرا در آن زمان جوامع از نظر اقتصادی و فکری به جامعههای کاغذمدار تبدیل شده بود. اما پایههای این باور پس از چندی به لرزه درآمد و با ظهور رایانه، رشد سریع فناوری اطلاعات، تلویزیون، استفادههای گوناگون از میکروفیلم، میکروفیش و ابزارهای الکتریکی، برتری بیرقیب کاغذ و قلم سنتی، به طور جدی به مبارزه طلبیده شد.
همانطور که در طول تاریخ، شکل ظاهری قلم عوض میشده است، روز به روز همراه با صنعت روبه رشد نیز تغییر میکند. اگر چه هنوز کتابخانههای الکترونیکی و ادارههای بدون کاغذ و قلم و جامعههای بدون کتاب نیامده است و شاید هرگز نیاید، ولی موقعیت ابزار و مواد نوشتنی از بنیاد دگرگون شده است. این دگرگونی در ظاهر قلمها و نوشتهها، نه تنها از ارزش قلم و صاحبان آن نمیکاهد، بلکه به دلیل انتقال لحظهای نوشتهها، هر آینه مسئولیت و وظیفه قلم را صد چندان میکند.
"اول ما خلقالله القلم" اولین چیزی که خداوند آفرید، قلم بود
قلم و ارباب قلم، در طول حیات پرفراز و نشیب خود رنجها کشیده و زجرها دیده و تحولات فراوانی را مشاهده و احساس کردهاند، امروز نیز جایگاه قلم و ارباب قلم در فرهنگ و معارف اسلامی و حقایق قرآنی، بس رفیع و سترگ و بلند است. تا آنجا که فرمودهاند:"اول ما خلقالله القلم" اول چیزی که خداوند آفرید، قلم بود همان طور که فرمودهاند: "اول ما خلقالله العقل" اول چیزی که خداوند بر آن لباس هستی پوشانید، عقل بود.
در روایتی از رسول اکرم(ص) آمده است که فرمودند: همانا نخستین چیزی که خداوند متعال آن را آفرید قلم بود پس به او فرمان داد: که بنویس، عرض کرد: "پروردگارا! چه بنویسم؟ فرمود: مقدار و تقدیر هر چیزی را تا روز قیامت. در روایت دیگر فرمود: یعنی آن چه را که بوده و تا ابد خواهد بود بنویس.
قلم از منظر قرآن
قلم از منظر قرآن، سمبل تفکر و آگاهی بشر است و تقدیسش آن گاه کامل میگردد که خداوند بدان قسم یاد مینماید.جنگجویان باافتخار به شمشیر خویش قسم میخورند، و نویسندگان و اهل قلم به سلاحی که خداوند آن را عزیز شمرده است.
قرآن کریم کتاب پایانی وحی؛ اصلیترین وحیانیترین پیامهای خداوند متعال را در بردارد. واژه قلم در این صحیفه آسمانی دو بار به صورت مفرد و دو بار به صورت جمع به کار رفته است. در نخستین آیاتی که در جبلالنور و غار حرا بر قلب مطهر پیامبر اکرم(ص) نازل شد، به مقام والای قلم اشاره شد: "اقرا باسم ربک الذی خلق. خلق الانسان من علق. اقرا و ربک الاکرم. الذی علم بالقلم. علم الانسان مالم یعمل": بخوان به نام پروردگارت که آفرید. انسان را از علق آفرید. بخوان، و پروردگار تو کریمترین (کریمان) است. همان کس که به وسیله قلم آموخت. آنچه را که انسان نمیدانست (به تدریج به او) آموخت.
اختصاص سوره در شان قلم و سوگند خداوند به آن و آثار و نقش بیشماری که از خود بر صفحه و لوح بر جای میگذارد، شگفتزا است، البته تجلیل از یک قطعه نی، یا هر چیزی شبیه به آن، و کمی ماده سیاهرنگ، و نیز سطرهایی که بر صفحهای ناچیز رقم میخورد، منظور نیست.
سوره مبارکه علق به روشنی جایگاه قلم را در وادی تعلیم و تعلم بیان میفرماید: قلم وسیله زدودن جهل بشر و ابزار تعلیم اوست: (... و ربک الاکرم. الذی علم بالقلم).
ـ همان خدایی که به وسیله قلم انسانها را تعلیم داد و به او، آنچه نمیدانست آموخت: و توانایی این کار بزرگ را که مبدا تاریخ بشر، و سرچشمه علوم و فنون تمدنهاست، دراو ایجاد کرد؛ از این رو نقش قلم در "تعلیم کتابت" و "آموزش علوم" آشکار میگردد.
مراد از "ن و القلم" کیست؟
در روایت نورانی اسلامی" ن" به عنوان اسم رسولالله(ص) و "القلم" به عنوان اسم امیرالمومنین علی(ع) تفسیر و تعبیر شده است. برای پیامبر(ص) پنج اسم در قرآن کریم آمده و پنج اسم نیامده است. آن پنج اسم آمده عبارتاند از: (طه، یس، ص، ق، ن). و در روایت آمده است: "منظور از "القلم" امیرالمومنین(ع) است. چون او تبلور معارف الهی و زبان حقایق صمدانی و باب مدینه علم و نقطه پرگار معارف و نقطه بای بسمالله است، او زبان و بیان و قلم و کلام و سخن حق و حقیقت و مجسمه علوم و معارف و کلمه جامعه الهیه و آیتالله العظمی و زبان اسلام و قرآن و تجلی اسمای حسنای الهی است.
صاحب تفسیر "کنزلالدقایق" مینویسد: "امیرالمومنین(ع) را قلم نامیدهاند چون همانطور که قلم منشا آثار و برکات فراوان برای بشریت، و یکی از دو زبان انسان و بازگو کننده ضمیر وی است و آن چه را که او به نزدیکان میخواهد بگوید با زبان میگوید و آن چه را به کسانی که از وی فاصله دارند میخواهد برساند با قلم میرساند، و زبان و قلم دو زبان گویا و دو نوع وسیله ابلاغ پیام انسان است، و به واسطه قلم احکام دین حفظ میشود و امور عالمیان، استوار میگردد، این همه را در وجود مبارک امیرالمومنین(ع) به نحو احسن میتوان یافت. و زبان و قلم حق است همان طور که یدالله و عینالله و اذانالله است، اذن واعیه و قلب واعیه و قلم گویای حقایق و معارف عالم هستی و بیان سر و سر سر کارگاه عظیم آفرینش و تجلی ولایت و صمدانیت و عصمت و اوعیه علمالله است.
جان کلام
قلمهای نویسندگان حقیقتگرا و فضیلتخواه و واقعبین، عامل بقای قدرت سالم در حکومتاند و هرگز حکومت سالم به جنگ اهل قلم نمیرود و در حکومت سالم، شمشیر و سرنیزه در مقابل "قلم" قرار نمیگیرد.
منبع: سیاست روز
پایان پیام/
نظر شما