خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف: "امام حسین علیه السلام در فرازی از دعای عرفه خدا را می ستاید که او را در زمان جاهلیت به دنیا نیاورده است. این نشان بلندنظری آن حضرت است. چون ممکن است کسی تبهکارانه به سر برد و برای توجیه تباهی خود بگوید: ما در زمان جاهلیت زندگی می کردیم و احکام الهی را نمی دانستیم و هر انسان جاهلی معذور است. اما روح بلند انسان کامل به این معذور بودن قناعت نمی کند بلکه می کوشد تا به احکام الهی عالم شود و بدون عذر باشد نه معذور. حضرت ابا عبدالله علیه السلام به درگاه خداوند متعال عرضه می دارد: خدایا تو را شکر می کنم که مرا در دولت زمامداران کفر به دنیا نیاوردی. چون اگر قبل از اسلام به دنیا می آمدم از نعمت اسلام و معارف عمیق آن محروم می شدم اما تو بر من منت نهادی و پس از سپری شدن دولت کفر و استقرار دولت اسلام مرا به دنیا آوردی."
بخش اعظم و قابل توجهی از سیمای امام حسین علیه السلام که همچنان برای بسیاری از ما نامکشوف و بیگانه است، سیمای عرفانی آن حضرت است که در زیر چهره حماسی سیدالشهدا (ع) پنهان مانده است. آنچه در ادامه می آید بازگویی نکاتی در این باره ملهم از کتاب "حماسه و عرفان" آیت الله جوادی آملی است.
سالار شهیدان حسین بن علی علیهما السلام همانند قرآن کریم در چهره های گوناگون برای مردم جهان درخشید؛ برای عارفان در چهره دعای عرفه، برای زمامداران حامی قسط و عدل و حامی مستضعفان و محرومان در چهره نهضت و قیام علیه طغیانگری مویان، برای پرهیزگاران و زاهدان در چهره تارک دنیا و برای دیگران در چهره های دیگر.
او کسی است که توانست مضمون بلند دعای عرفه را که اوج عرفان در آن موج می زند در کنار حادثه خونبار کربلا جمع کند. حادثه ای که سرشار از پایمردی، حماسه، ایثار، نثار، رهبری، سیاست، مردانگی، جوانمردی و مملو از ایستادگی، مقاومت، مبارزه، استقامت در راه پیمان، وفاداری و مشحون از اخلاق انسانی، آداب معاشرت و امور اجتماعی، تربیت اسلامی، سازندگی معنوی و عرفان است و پشتوانه نهضت های بعد از خود شده است.
بدن ترتیب بررسی تاریخ زندگی امام حسین علیه السلام دو چهره گوناگون را از آن حضرت به ما نشان می دهد:
روحیه ای که خطبه های حضرت را حماسی می کند
اول: چهره ای که به هیچ وجه حاضر به تسلیم، خضوع و رضا در برابر هیچ ظالمی نیست و با آن که تمام قدرت های آن روز بر ضد کاروان او بسیج شده بودند و با آن که می دانست که سفر به عراق به شهادت او و اصحابش منتهی می شود و بعد از شهادت او خاندان گرامی اش به اسارت می روند و حتی دخت گرامی امیرالمؤمنین زینب کبری (س) باید طعم تلخ اسارت را بچشد و گردن حجت خدا حضرت سجاد (ع) با غل و زنجیر گران آزرده شود، در عین حال آن خطبه های حماسی بین راه کربلا را خواند و در آن خطبه ها همراه اظهار تبرّی از بیگانگان، فرمان قیام و دستور مبارزه را صادر کرد و فرمود: "من قیام کرده ام تا راه جد و پدرم را بروم. گرچه در مدت نزدیک به یک ربع قرن زمانداران اموی و مروانی مردم را به سیره دیگران انس و عادت داده بودند اما من فقط به سیره جد و پدرم عمل می کنم."
این روحیه به قدری قوی است که نه تنها خطبه ها و خطابه ها و نامه های آن حضرت را حماسی می گرداند بلکه به مناجات و دعاهای آن حضرت نیز رنگ حماسه می دهد و نه تنها خود بلکه هیچ یک از اهل بیت و اصحاب او حاضر نشدند که حکومت جائرانه امویان را امضا کنند. این نکته مطلب مسلم تاریخی است که بر احدی مستور نیست.
عارف حقیقی دوست جدانشدنی نماز است
دوم: چهره ای که گویا جز انعطاف و مناجات چیز دیگری ندارد و دعای عرفه را که سراسر عرفان، عشق، شعف و اظهار تذلل در پیشگاه خداوند است انشا می کند. این اوج عرفان اوست که به برادرش ابوالفضل العباس (ع) فرمود: شب عاشورا را مهلت بگیر، خدا می داند که من نماز، مناجات، تلاوت قرآن، دعای فراوان و استغفار را دوست دارم: "فهو یعلم انی کنت احب الصلاه له و تلاوه کتابه و کثره الدعاء و الاستغفار". عارف واقعی دوست نماز است و چشم او با نماز و دعا و زمزمه و مناجات روشن می شود. در این بخش نیز نه تنها سالار شهیدان بلکه همه اصحاب باوفای او چنین بودند: "لهم دویّ کدویّ النحل / آن گروه مثل زنبورهای عسل زمزمه داشتند." البته هر کسی رتبه خاص خودش را دارد.
خدایا! شکر که مرا در دولت اسلام به دنیا آوردی
دعای عرفه امام حسین (ع) گرچه نیایش و راز و نیاز به درگاه بی نیاز است اما راز و رمز مبارزه و قیام علیه نظام سلطه گری در آغاز آن مورد توجه و عنایت ویژه قرار گرفته است. چون امام حسین علیه السلام وقتی که در این دعا بهترین نعمت هایی را که خدا به او داده می شمارد و در برابر آن نعمت ها خدا را می ستاید عرض می کند: پروردگارا تو که نظام آسمان ها را آفریده ای، تو که جبابره را در هم می کوبی تو که نسبت به من لطف و احسانی بسیار بزرگ و باارزش روا داشته ای و آن لطف و احسان این بود که آن قدر در آفریدنم صبر کردی تا دوران سیاه جاهلیت سپری شد و دوران کفر رخت بربست و نظام اسلامی مستقر شد آن گاه مرا در نظام و دولت اسلامی به دنیا آوری: "لم تخرجنی لرأفتک بی و لطفک لی و احسانک الیّ فی دولة ائمة الکفر الذین نقضوا عهدک و کذبوا رسلک لکنک أخرجتنی – رأفه منک و تحنّنا علیّ - للذی سبق لی من الهدی الذی له یسرتنی و فیه أنشأتنی."
در این فقره امام حسین علیه السلام خدا را می ستاید که او را در زمان جاهلیت به دنیا نیاورده است. این نشان بلندنظری آن حضرت است. چون ممکن است کسی تبهکارانه به سر برد و برای توجیه تباهی خود بگوید: ما در زمان جاهلیت زندگی می کردیم و احکام الهی را نمی دانستیم و هر انسان جاهلی معذور است. اما روح بلند انسان کامل به این معذور بودن قناعت نمی کند بلکه می کوشد تا به احکام الهی عالم شود و بدون عذر باشد نه معذور. حضرت ابا عبدالله علیه السلام به درگاه خداوند متعال عرضه می دارد: خدایا تو را شکر می کنم که مرا در دولت زمامداران کفر به دنیا نیاوردی. چون اگر قبل از اسلام به دنیا می آمدم از نعمت اسلام و معارف عمیق آن محروم می شدم اما تو بر من منت نهادی و پس از سپری شدن دولت کفر و استقرار دولت اسلام مرا به دنیا آوردی.
نظر شما