تاسوعا نمادی از عشق و وفـا

خبرگزاری شبستان:نخستين فرزند ام‌البنين، مردي بود كه وقتي پا به عرصه گيتي نهاد، خانه علي(ع) و دل مولا را روشن و سرشار از اميد ساخت با تولد عباس، خانه علي (ع) لبريز از غم و شادي شد؛ شادي براي تولدی خجسته ، غم و اشك براي آينده دردناك او درصحراي كربلا

به گزارش خبرگزاری شبستان از قم: عباس در خانه ولايت و در دامان پاك مادري با ايمان و نجيب و در كنار فرزندان حضرت زهرا (س) رشد كرد و از اين دودمان پاك، درس‌هاي بزرگ انسانيت، صداقت و اخلاق آموخت. بي‌شك تربيت خاص حضرت علي(ع) در شكل بخشيدن به شخصيت وجودي عباس، نقش عمده‌اي داشت و درك بالاي او از همين تربيت ويژه نشأت مي‌گرفت.

     همان‌گونه كه بسياري از كتاب‌ها و منابع اسلامي به اين نكته پرداخته‌اند، استعداد ذاتي و تربيت خانوادگي وي سبب شد تا در كمالات اخلاقي و معنوي، پا به پاي رشد جسمي، پله‌هاي معنويت و عرفان را درنوردد و چرا چنين نباشد؟! او آب از سرچشمۀ ولايت مي‌نوشيد و در خانۀ ولايت رشد مي‌كرد.

     در ترسيم سيماي عباس بن علي(ع) نبايد تنها به چهره زيبا، قامت رشيد، ابروان كشيده و ... بسنده كرد. فضايل او بيش از سيماي ظاهري‌اش جلب توجه مي‌كرد؛ فضيلت‌هايي نظير: تقوا، دين‌داري، ولايت‌مداري، شجاعت، سخاوت، عطوفت و ... .

     ايمان و بصيرت اباالفضل چنان مشهود و زبان‌زد بود كه امامان معصوم - علیهم السلام - نیز پيوسته از آن ویژگی  ياد مي‌كردند و او را به عنوان يك انسان والا مي‌ستودند.

     ايثار و جانبازي اين بزرگمرد را نبايد  تنها در نخوردن مشتي آب از « نهر علقمه» جست‌وجو كرد. او رفت تا امامش باقي بماند و خود را فدا كرد تا ارزش‌ها فدا نشوند.

     مقام فقاهت او نیز  بسيار بالا بود و در موارد زيادي رواياتي از او نقل شده كه حكايت از شأن بالاي علمي و فقهي او دارد. مرحوم قايني در كتاب خود درباره وي آورده است: «عباس از بزرگان و فاضلان فقهاي اهل بيت بود، او را مي‌توان داناي استاد نديده شمرد.» (معالي السبطين، ص 276).

     طبق روایات وارده ، ابوالفضل العباس (ع) علاوه بر آنكه  قرب و منزلتي بزرگ  در پيشگاه خداوند متعال دارد و از مقام شفاعت برخوردار است، وسيله شفاعت حضرت زهرا(س) نيز خواهد بود.

     عباس بن علي هم جوانمرد بود، هم شجاع؛ هم با وفا بود، هم مؤدب؛  هم متعبد و  شب‌زنده‌‌دار  بود، هم يار و ياور مظلومان؛ اما هرگز خائن نبود. بسياري از افراد تا نزديكي‌هاي انتهاي راه مي‌روند، اما چند گام به خط پايان مانده، از ادامه مسير منحرف مي‌شوند.  حضرت عباس(ع) كسي نبود كه نمك بخورد و نمكدان بشكند! مگر مي‌شود يك عمر سر سفرۀ احسان و بزرگواري اهل بيت نشست و در روز حادثه، پشت به آنها كرد؟!

     هنگامي كه شمر لعین، از ابن زياد براي عباس و برادرانش امان‌نامه گرفت، خود را پشت خيمه‌هاي امام حسين(ع) رسانيد و خواهرزادگانش را صدا كرد و  به آنان گفت كه اگر سپاه حسين را رها كنند، در امان‌اند، در غير اين صورت، همراه بقيه كشته خواهد شد. حضرت نگاهي غضب‌آلود به شمر كرد و فرياد زد:

    « نفرين و خشم و لعنت خدا بر تو و امان‌نامه‌ات ... از ما مي‌خواهي كه دست از ياري حسين، پسر فاطمه برداريم و او را در اين شرايط تنها بگذاريم؟ براي ما امان مي‌آوري، در حالي كه پسر رسول‌ خدا(ص) در امان نيست؟» (مقتل الحسين، ص 252(

 

من و از حق جدا گشتن، شگفتا!؟                            به ناحق هم‌صدا گشتن،  شگفتا !؟

من و راه خطا ؟ هيهات هيهات !                            من و ترك وفا ؟ هيهات هيهات!

 

     چه قدر در زيارت‌نامه‌ها مي‌خوانيم كه  «ياليتني كنت معكم؛ اي كاش با شما بوديم...»؛  به راستي، اگر  امروز ما جاي عباس بوديم، چه مي‌كرديم؟ امروزه برخی از مدعیان  با اندك فشار زندگي و يا ناملايمات آن، دست از پيروي و حمايت دین خدا بر می دارند  و با ديدن  درِ  باغ سبز، پشت پا به همه چيز زده، خود را به آغوش سپاه يزيد مي‌افكنند !

     اگر آن آموزگار عشق و وفا الگوي ما شيعيان است، بايد صبر و ايثار را از او بياموزيم و دست و پا و چشم و جان خود را فداي اصل اسلام و پا برجاماندن آن كنيم... .

      باری، حكايت ايثار و جان‌فشاني عباس در واژه‌ها نمي‌گنجد و با هيچ كلامي قابل بيان نيست. اين از خودگذشتگي را كساني درك مي‌كنند كه عضوي را در راه دفاع از آرمان‌هاي انقلاب فدا كرده‌اند. دست‌هاي قلم شدۀ ابوالفضل، براي آزادگان جهان عَلَم شد و عباس بن علي، آموزگار بي‌بديل جوانمردي و عشق و وفا!

مهدی محدثی

کد خبر 494919

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha