چرا بعد از  ۱۴۰۰ سال، هنوز بر مصائب حسین بن علی (ع) گریه می کنیم؟

خبرگزاری شبستان: گریه کردن بر مصائب امام حسین (ع) و اصحاب ایشان فلسفه و دلایل خاصی دارد که البته این عمل در منابع روایی شیعه و اهل سنت پسندیده و دارای ثواب شمرده شده است.

به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، به مناسبت فرا رسیدن محرم حسینی و  ایام عزاداری سید و سالار شهیدان امام حسین (ع) ‌با حجت الاسلام اکبر روستایی، استاد حوزه و دانشگاه، کارشناس تاریخ اسلام و کلام پیرامون بحث گریه بر امام حسین (ع) و اثرات آن به گفت و گو نشسته ایم، گفت و گوی ما را با  کارشناس شبکه جهانی ولایت می خوانید:

 

گریه کردن بر مصیب های فردی که 1400 سال پیش به شهادت رسیده، چه اثر و فایده ای برای انسان های این دوره و عصر دارد و آیا این عمل نتیجه ای نیز به همراه دارد؟

گریه کردن بر مصائب امام حسین (ع) و اصحاب ایشان فلسفه و دلایل خاصی دارد که البته این عمل در منابع روایی شیعه و اهل سنت پسندیده و دارای ثواب شمرده شده؛ همچنان که احمد ابن حنبل از علمای اهل تسنن، در کتاب خود فضائل الصحابه، جلد دوم، صفحه 675، شماره روایت 1154، (چاپ موسسه الرساله بیروت)، روایت می کند: پاداش گریه بر امام حسین (ع) و اهل بیت علیهم السلام، بهشت است.

از سوی دیگر در منابع شیعی نیز بیان شده است گریه بر امام حسین (ع) حتی به اندازه قطره اشکی، پاداش بهشت را به دنبال دارد. همچنین امام رضا (ع) به پسر شبیب می فرمایند: «ای پسر شبیب! اگر می خواهی برای چیزی گریه کنی، برای حسین بن علی (ع) باید گریه کنی» حضرت (ع) در ادامه می فرمایند: «این کار باعث از بین رفتن گناهان می شود.»

 

یعنی صرف گریه بر امام حسین (ع) موجب می شود گناهان فرد نادیده گرفته شده و به او پاداش بهشت دهند؟ آیا این مساله دلیل عقلی نیز دارد؟

خیر، این گونه نیست؛ یعنی منظور از اشک و گریه در این روایات، مطلقِ اشک و گریه نیست بلکه آن گریه ای انسان را از گناهان پاک و او را مستحق بهشت می کند، که آینده او را بسازد و زندگی او را تغییر داده و به زندگی امام حسین (ع) نزدیک کند و حضرت (ع) به عنوان الگو در زندگی او مطرح باشند.

از سوی دیگر زنده نگاه داشتن هر موضوعی بسته به خودِ موضوع است یعنی زمانی مساله ای همچون غدیر خم که نصب امامت الهی مطرح است، ما به جشن و شادی می پردازیم و این روز را با سرور زنده نگاه می داریم و زمانی نیز هست که ماجرایی سراسر غم و اندوه  اتفاق افتاده و لذا طبیعتا عقل حکم می کند که در این زمان به سوگواری و گریه و عزاداری بپردازیم نه شادی و سرور تا ماجرای آن روز را زنده نگاه داریم.

 

به سوال نخست بازگردیم؛ اساسا ما به چه منظور برای امام حسین (ع) و اصحاب ایشان و کشته شدگان کربلا که چندین قرن از آن گذشته است، گریه می کنیم؟

در حقیقت هدف ما از گریه بر امام حسین (ع)، گریه برای ذبح عدالت است. وقتی ظلم به پیش آمد و عدالت را به شهادت رساند، در واقع ما برای لگدمال شدن حقیقت در طول قرن های متمادی و اقتداء به امام حسین (ع) گریه می کنیم و اشک می ریزیم. وقتی یزید و یزیدیان نتوانستند وجودِ امامِ زمانِ آن دوره را تاب بیاورند، به امام حسین (ع) اهانت کردند، در حقیقت یعنی ارزش های الهی و اخلاقی ذبح شده و طاغوت خود را نشان داد لذا بر این مساله ما گریه می کنیم. نکته بعدی بحث ظلم ستیزی با گریه است یعنی ما با گریه، انقلابی که امام حسین (ع) انجام داد را در وجود خود زنده نگاه می داریم و این اشک معنای ظلم ستیزی و تجلیل از مقام امام حسین (ع) و مبارزه با ظلم را دارد ضمن آن که برای از دست دادن آن حضرت (ع) نیز مصیبت زده هستیم.

 

گریه کردن بر مصیبت یا به طور کلی خودِ گریه کردن در قرآن کریم و سیره انبیاء آیا جایگاهی دارد و اشاره ای به این موضوع شده است؟

بله قطعا؛ خداوند متعال در آیه 58 سوره مریم می فرماید: «أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ مِن ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا؛ آنان كسانى از پيامبران بودند كه خداوند بر ايشان نعمت ارزانى داشت از فرزندان آدم بودند و از كسانى كه همراه نوح [بر كشتى] سوار كرديم و از فرزندان ابراهيم و اسرائيل و از كسانى كه [آنان را] هدايت نموديم و برگزيديم [و] هر گاه آيات [خداى] رحمان بر ايشان خوانده مى‏شد سجده‏كنان و گريان به خاك مى‏افتادند.»

یا در سوره مبارکه اسراء آیه 109 می فرماید: «وَيَخِرُّونَ لِلأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعًا؛ آنان(بی اختیار ) به زمین می افتند و گریه می کنند و (تلاوت آیات قرآن ) بر خشوعشان می افزاید.»

 

 آیه 83 سوره مبارکه مائده نیز می فرماید: «وَإِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ؛ و چون آنچه را به سوى اين پيامبر نازل شده بشنوند مى‏بينى بر اثر آن حقيقتى كه شناخته‏اند اشك از چشمهايشان سرازير مى‏شود مى‏گويند پروردگارا ما ايمان آورده‏ايم پس ما را در زمره گواهان بنويس.»

                       

لذا اصل گریه در قرآن کریم ممدوح شمرده شده است؛ از سوی دیگر گریه در سیره انبیاء نیز دیده می شود. هر چند این گریه ها دلایل خاصی دارد. مثلا گریه یعقوب (ع) بر یوسف (ع)، گریه ای عوامانه و تنها از روی محبت پدری نیست. ضمن آن که حضرت (ع) خبر داشتند که یوسف (ع) کشته نشده است و این مطلب از آنجا پیداست که وقتی برادران حضرت یوسف (ع)، پیراهن خونین ایشان را برای پدر آوردند و گفتند گرگ یوسف را خورد، حضرت یعقوب اگر باور کرده بود که این اتفاق افتاد، باید به برادران آن حضرت تسلیت می گفت اما فرمودند نفس شما عمل شما را زیبا جلوه داده. این مطلب یعنی من می دانم یوسف زنده است و شما دروغ می گویید. اما با این حال حضرت سال ها گریه کردند به اندازه ای که طبق آیه قرآن، چشم ایشان سفید شد. اما حقیقت این گریه همان طور که گفته شد، گریه ای از روی حالت عوامانه و تنها دلسوزی و عاطفه پدری نبود، بلکه این گریه به دلیل محروم شدن مردم از حجت خدایی به نام یوسف (ع) بود که این گریه از نظر قرآن ممدوح است.

 

علاوه بر این، گریه هایی دیگر از انبیا وارد شده که از جمله می توان به روایتی در تفسیر قرطبی، جلد نهم، صفحه 88 از ابن عباس اشاره کرد که بیان شده: وقتی یوسف (ع) به زندان افتاد، با گریه او در و دیوار و سقف زندان نیز گریه می کردند.

 

پیامبر اسلام (ص)‌ چطور؟ آیا گریه در فقدان شخصیت ها در سیره ایشان جایگاهی داشته است؟

بله؛ ایشان بارها گریه می کردند و گریه کردن از سنت های آن حضرت (ص)‌ بوده است. به طوری که تفسیر قرطبی، جلد 12، صفحه 215 از قول پیامبر (ص) نقل شده است: «خدایا! من را از گریه کنان خود قرار بده.»

حتی ایشان در چندین موارد متعدد که نقل شده، برای مصیبت امام حسین (ع) گریه کردند. از جمله ام فضل (در برخی منابع نیز سَلما) نقل می کند: پس از آن که زهرا (س)، حسین (ع) را به دنیا آورد، چشمان پیامبر (ص) پر از اشک شد. وقتی علت از آن حضرت (ص)‌ پرسیده شد، ایشان فرمودند: جبرییل آمد و خبر داد امتم به زودی این فرزند را می کُشند؛ سپس آن حضرت (ص)‌ مقداری از خاک کربلا را نشان داد و ... . (مستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، جلد سوم، ص 176)

اما در یک سالگی امام حسین (ع) نیز پیامبر (ص) گریه کردند. در این زمینه روایت داریم وقتی آن حضرت (ع) یک ساله شدند، دوازده ملک با صورت خون آلود و آشفته خدمت پیامبر (ص) رسیدند و خبر شهادت امام حسین (ع) را به ایشان دادند و .... .(مقتل الحسین، خوارزمی، جلد یک، صفحه 163)

در دو سالگی آن حضرت (ع)‌ نیز روایت شده، پیامبر (ص) به مسافرتی رفته بودند و در طول مسیر وقتی به کربلا رسیدند، آن جا توقف کرده و آیه شریفه «انا لله و انا الیه راجعون» را تلاوت کرده و شروع به گریه کردند و فرمودند: «جبرییل به من خبر می دهد که در کنار فرات سرزمینی به نام کربلاست که پسرم حسین (ع) آن جا کشته می شود» و سپس نام قاتل را بیان کردند و یزید را نفرین کردند و حوادث آنجا را پیش گویی کردند.

اما نکته جالب روایت آنجاست که نقل شده وقتی پیامبر (ص) از این سفر بازمی گردند، منبر می روند و برای حسین (ع) روضه می خوانند به گونه ای که مردم ضجه می زنند و سپس آن حضرت (ص) می فرمایند: «آیا برای حسین گریه می کنید اما یاری اش نمی کنید.» (الفتوح، ابن اعثم کوفی، جلد جهار، صفحه 325 ).

بنابراین، گریه بر امام حسین (ع) هر چه شدت معرفت نسبت به آن حضرت (ع)‌بیشتر باشد، عمیق تر است، و همان طور که ما در شادی های ائمه معصومین (ع) شاد هستیم و مراسم شادی برگزار می کنیم، در سوگ آنها نیز سوگواری می کنیم و هر چه این اتصال به اهل بیت علیهم السلام قوی تر باشد، گریه ما بر ایشان سوزناک تر و اقتدای ما به آن حضرت (ع) بیشتر خواهد بود.

 

کد خبر 494510

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha