به گزارش خبرگزاری شبستان و به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، نشست تخصصی هنر و صلح با سخنرانی مصطفی ملکیان، خسرو سینایی و فرزاد ادیبی در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در ابتدای این نشست مصطفی ملکیان درباره خدمتی که هنر به صلح می تواند داشته باشد، گفت: در زبان فارسی صلح به هفت معنای مختلف در نوشته ها به کار می رود و خوانندگان نیز به یکی از این هفت معنا صلح را می فهمند.
وی از میان این هفت معنا، تنها چهار معنایی را توضیح داد که در ربط و نسبت هنر با صلح می تواند مراد باشد و افزود: نخستین معنای صلح نوعی رهایی و آزادی از آشوب و آشفتگی در جامعه است؛ چیزی که معمولاً از آن به آرامش عمومی در جامعه تعبیر می کنیم؛ زمانی که جامعه ای دارای آرامش عمومی است، افراد آن نوعی احساس آزادی و رهایی دارند و به این معنا، صلح صفت جامعه است؛ این جوامع هستند که یا دارای صلح هستند یا فاقد و عاری از صلح.
این استاد فلسفه اخلاق معنای دوم صلح را به صلح در اندیشه های سیاسی و اجتماعی مربوط دانست؛ به اعتقاد ملکیان در این اندیشه ها صلح به معنای نظم یا امنیت یا نظم و امنیتی است که در جامعه برقرار است؛ حال این نظم یا امنیت یا نظم و امنیت، یا به حکم قانون برقرار است، یا با فشار افکار عمومی، یا به مقتضای آداب و رسوم و عرف و عادات اجتماعی آن جامعه؛ ولی به هر صورت از این حالت نظم یا امنیت یا نظم همراه با امنیتی که در جامعه است، تعبیر به صلح می شود.
وی ادامه داد: حالت سوم که همچون حالت های نخست و دوم، صفت جامعه است، حالتی است که در آن، جامعه دغدغه مداخله و مزاحمت بیگانگان از بیرون را نسبت به خود ندارد؛ از چنین جامعه ای به جامعه ای تعبیر می شود که دارای صلح و واجد صفت صلح است.
و در نهایت معنای چهارم صلح در نگاه ملکیان، هماهنگی میان رفتارهای خود و تمامی اشخاصی است که در طول زندگی با آنان سر و کار پیدا می کنیم.
وی در این زمینه توضیح داد: اگر من با تمامی افرادی که در زندگی خود با آنان سر و کار پیدا می کنم هماهنگی رفتاری داشته باشم و به جای نزاع با آنان، وفاق؛ به جای دشمنی، دوستی؛ و به جای مشاجره و مناقشه، همدلی و همدردی و دمسازی داشته باشم، در این حالت نیز از من که یک فرد هستم تعبیر به این می شود که دارای حالت صلح هستم. و شهروندان جامعه ای که دارای این حالت از صلح باشند، طبعاً وضعی را در جامعه پدید می آورند که آن را نیز حالت صلح می نامیم.
این استاد فلسفه اخلاق تأکید کرد که در بحث ارتباط هنر و صلح، ارتباط هنر با هر چهار معنای صلح مراد وی است.
ملکیان با طرح این پرسش که آیا هرچه یک جامعه هنرمندانه تر زندگی کند و سر و کار، و انس و الفتش با هنر بیشتر باشد، در جهت نزدیک شدن به این چهار معنای صلح، کمکی از جانب هنر دریافت می کند یا خیر، ادامه داد: به همین ترتیب به روشن کردن معنای هنر نیز باید پرداخت؛ به لحاظ مصداقی زمانی که می گویم هنر، در اینجا هنرهای 9 گانه جهانی مد نظر است که نخستین آن ادبیات (هنر مکتوب) است؛ اما به لحاظ مفهومی زمانی که صحبت از تأثیر هنر در صلح یا پدیده های دیگر زندگی اجتماعی ما است، هنر به لحاظ مفهومی چهار حالت مختلف به خود می گیرد.
وی ادامه داد: این حالت چهارم خود به دو حالت قابل تقسیم است؛ نخست اینکه مخاطبان اثر هنری را نظاره می کنند و از نگاه کردن به آن، تنها لذت می برند؛ در نتیجه مواجهه منفعلانه دارند؛ دوم اینکه مخاطبان اثر هنری را نقد می کنند و دیدگاه منفعلانه نسبت به یک فیلم سینمایی یا تابلو نقاشی ندارند؛ بلکه نقاط قوت و ضعف آن را بررسی می کنند، آن را ارزش گذاری کرده و به آن نمره و امتیاز می دهند؛ آثار هنری در این مرحله چهارم هستند که در امور دیگر تأثیر می گذارند؛ به عبارت دیگر، زمانی که کسی نظاره گری منفعلانه به آثار هنری دارد یا زمانی که برعکس آن ها را نقد فعالانه می کند -که هر دوی این ها دو مصداق از مواجهه هستند- این آثار می توانند در امور دیگر و از جمله در صلح تأثیر داشته باشند.
ملکیان با بیان اینکه هنر از پنج راه به پیشبرد صلح کمک می کند، به این نکته اشاره کرد که هنر با سه پدیده زیبایی، تخیل و خلاقیت سر و کار دارد.
در ادامه این نشست خسرو سینایی با اشاره به گفته ای از ویلی برانت نخست وزیر پیشین کشور آلمان پس جنگ جهانی دوم گفت: ویلی برانت در همان زمان هشدار داد که کره زمین دیگر گنجایش جنگ های بزرگ جهانی را ندارد و از این به بعد با جنگ های منطقه ای کوچک مواجهه خواهیم بود؛ چرا که اگر قرار نباشد جنگی صورت بگیرد پس چرا سلاحی تولید شود و چرا این سلاح ها فروخته شوند، چرا شهرها ویران و دوباره ساخته شوند.
برای اهالی هنر این واقعیت تلخ پذیرفتنی نیست، چرا که هنرمندان آرمان گرا هستند. با این حال هنوز هم شاهد جنگ ها و ویرانی های بسیار .هستیم
خسرو سینایی در ادامه صحبت های خود با اشاره به چرخه طبیعت و مستندهایی که درباره طبیعت ساخته می شوند گفت: فلسفه زندگی و طبیعت را در مستندهایی که درباره طبیعت ساخته می شوند می بینیم و می آموزیم، اینکه حتی خشونت موجود در طبیعت به دلیل ضرورت ها نیازهای حیاتی است. اما برخی انسان ها کنترل عقلانی و اخلاق را کنار می نهند و از هر حیوانی حیوان تر می شوند.
ما در اسطوره های باستانی ایران شاهد نبرد اهورامزدا و اهریمن هستیم و هنرمند کسی است که با نرم افزار هنر زیربنای جوامع انسانی را بسازد و در مقابل اهورا مزدا قرار بگیرد. هنرمندان حقیقی نشان داده اند که با جنگ همراه نیستند و به دنبال صلح بوده اند.
خسرو سینایی در ادامه چند عکس و تابلوی نقاشی با مضمون جنگ و صلح را نشان داد و به تحلیل پیام آنها پرداخت.
در ادامه فرزاد ادیبی نیز با اشاره به مبانی هنرهای تجسمی گفت: در مبانی هنرهای تجسمی وقتی می خواهیم خلاصه ترین اشکال را نشان دهیم به سه شکل مربع و دایره و مثلث می رسیم، در همین راستا وقتی مفاهیم زندگی را خلاصه می کنیم به دو مفهوم صلح و جنگ می رسیم. باز در مبانی هنرهای تجسمی صلح را با خطوط آرام و مواج نشان داده و بیان می کنیم جنگ را با خطوط اریب و خشن بیان می کنیم و همه این حالت ها از تجارب زندگی دیداری ما نشات می گیرد.
ادیبی همچنین از ضرورت تباین و تضاد در هنر و از مضرات و خطرات تضاد در عرصه سیاست و سیاستمداران متوهم گفت: یکی از مبانی هنر تباین و تضاد است که منجر به خلق اثر هنری می شود و هنر می آفریند تضاد و تباین نزد سیاستمدار متوهم منجر به جنگ می شود.
در بخش پایانی این نشست نیز اثری از شادی تاکی به نام «گبه صلح شادی» رونمایی شد. «گبه صلح شادی» با نقشی بر گرفته از نماد دوستی نزد مردمان عشایر همراه با نوشته لاتین کلمه صلح با ساختار سنتی تولید گبه، رنگ طبیعی و پشم دستریس بافته شده است و با ساختار و محتوایی بومی، برخاسته از هنر و فرهنگ عامیانه مردمان ایران زمین است و با نام یک روز جهانی (صلح) - که خود وابسته به زندگی همه مردمان جهان است- پیوند می خورد.
این اثر هنری به انجمن خیریه محک اهدا شد.
نظر شما