کشور امام رضا(ع)

خبرگزاری شبستان: در فرهنگ عامۀ مردم ایران، از آداب و رسوم گرفته تا نام « رضا» که با انواع اسامی دیگر ترکیب شده و از جمله نام های محبوب ایرانیان است.

به گزارش خبرگزاری شبستان، در یادداشتی از احمد مسجدجامعی به مناسبت ولادت حضرت امام رضا (ع) آمده است: در سال هایی که مسئولیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بر عهده داشتم، در سفری به جمهوری سنگال، که در آن زمان ریاست کنفرانس سران کشورهای اسلامی را عهده دار بود، به دیدار رئیس جمهور وقت آن کشور رفتم. این دیدار ط,لانی تر از زمان پیش بینی شده بود و محتوای مذاکرات،با وضعیت معمول در چنین دیدارهایی تفاوت یافت. روشن بود که دیدگاههای مطرح شده در مباحث برخاسته از نگاهی است که با معانی پذیرفته نزد ایرانیان همخوانی و پیوستگی دارد.. پس از این دیدار جای سوال از نحوه تلقی ایشان درباره باورهای ایرانیان وجود داشت و با پرسش و پیگیری معلوم شد که او تحت تأثیر پیری است که در شهر دوردستی به نام توبا زندگی می کند و در سرزمین آفریقا و در بین گروههای مختلف ارادتمندان بسیار دارد. آشنایی و دلبستگی رییس جمهوری به این مفاهیم شایدناشی از تعالیم او باشد. با اینکه راه تا آن شهر طولانی و شرایط دشوار بود،بسیار مایل شدم آن پیر را از نزدیک ببینم و مدتی بعد،که نزد او رفتیم،سختی و رنج این راه دور را سهل و آسان یافتم،زیرا نخستین سخن پیر روشن ضمیر به ما این بود: « شما از ایران آمده اید؟ از کشور امام رضا هستید؟» پیری در دل آفریقا و در شهری گمنام،ایران را به عنوان «کشور امام رضا» می شناخت.

علاقه و ارادت دیرباز ایرانیان نسبت به اهل بیت (ع)،نکتۀ پنهان و مسألۀ جدیدی نیست؛ دربارۀ این موضوع کتاب ها و مقالات بسیاری نوشته شده و به اصطلاح قولی است که جملگی بر آنند،اما از همان ایام کهن،حضرت رضا(ع) در جان و دل ایرانیان جای خاصی داشته و بارگاه ایشان،در قریۀ سناباد و مشهد مقدس بعدی،به تعبیر مرحوم امام «مرکز ایران» بوده است. حال آنکه،مروری کوتاه بر تاریخ قرون اولیه پس از اسلام نشان می دهد که اعضای خاندان علوی در سرتاسر ایران رفت و آمد و حضور و سکونت و بویژه احترام فراوان داشته اند و هم اکنون،کمتر شهر و روستایی است که مزار یکی از فرزندان، برادران، خواهران و بستگان اهل بیت (ع) در آنجا زیارتگاه عموم نباشد. حتی چند دهه پس از شهادت حضرت رضا (ع)،شماری از علوی ها،در نواحی شمال ایران،طبرستان و گیلان،حکومتی مستقل با مذهب زیدی تشکیل دادند که تا سالیان دراز برپا ماند و قلمرو  آنها گاهی تا همین ری هم می رسید ولی امروزه نام چندانی از آنها باقی نیست،اما حضرت رضا و بارگاه ایشان،در جایگاهی فراتر از ادیان، مذاهب و فرقه های متعدد قرار داشت و مقام هیچ یک از اعضای خاندان علوی در ایران،به آن حضرت نمی رسید. این جایگاه رفیع از همان هنگام حضور ایشان در ایران فراهم شد و یکی از آشکارترین نمونه ها از ارادت و علاقۀ خاص ایرانیان به آن حضرت،که در بسیاری از آثار تاریخی و ادبی کهن ذکر شده است،به زمانی مربوط می شود که دعبل خُزاعی،شاعر مشهور شیعی،قصیدۀ معروف خود را در مدح امام رضا (ع) در حضور آن حضرت در مرو خواند و امام جامۀ خویش را به او بخشید. خبر این صله خیلی زود دهان به دهان رفت و وقتی دعبل در بازگشت،به شهر قم رسید،مردم آنجا برای گرفتن جامه ارزشمند فرزند رسول خدا از دعبل بهای بسیار هنگفتی به او پیشنهاد کردند.

از آن هنگام تاکنون،فرهنگ رضوی،بخشی از فرهنگ ایرانی شده است: در فرهنگ عامۀ مردم ایران،از آداب و رسوم گرفته تا نام « رضا» که با انواع اسامی دیگر ترکیب شده و از جمله نام های محبوب ایرانیان است و صدها و هزاران نشانۀ دیگر؛ چندان که می توان برای فرهنگ رضوی در آداب و عادات و باورها و گرایش های ایرانیان ،دانشنامه ای خاص ترتیب داد. کار بزرگی که مرحوم علامه عطاردی در این باره انجام داده اند می تواند پایه کاری از این دست باشد. بارگاه ملکوتی آن حضرت،در طول تاریخ جلوه گاه انواع و اقسام فنون و هنر و معماری ایرانی بوده است؛ از صحن ها وشبستان ها و طاق ها و گره چینی ها و آیینه کاری ها و طلاکاری ها و پارچه بافی ها و خوسنویسی ها و خطاطی ها تا انواع ترانه ها و اشعارو  حتی موسیقی ویژه حرم. به نحوی که می توان آنجا را موزه هنرهای ریشه دار و گسترده هنرهای ایرانی نامید. در این دوازده قرن،ایرانیان از هر گروه و مذهب و حتی از هر دینی، هنری و فنی در خود سراغ نداشته اند که آن را به بهترین صورت و با دل و جان نثار بارگاه ضامن آهو نکرده باشند. این موضوع فقط شامل ایران در مرزهای کنونی آن نیست،بلکه در مرزهای معنوی نیز،هر جا که می توان سراغی از شعر فارسی و هنر ایرانی یافت،نشانه ای از رضای آل محمد (ع) هست و اگر بگوییم که می توان از جایگاه آن حضرت در وحدت ملی ایران سخن گفت،گزافه نیست. وجود این همه موقوفات در جای جای ایران و زیارت حداقل سالیانۀ بارگاه آن حضرت و اصطلاح « حج فقرا» ،به ویژه در نوروز،بی تردید در افزایش همگرایی ملی ایرانیان در طول تاریخ تأثیر داشته است.از همین روستبا آنکه حرم و بارگاه رضوی درطول صدها سال حکومت ها و دولت های مختلف را به خود دیده است اما هیچ یک از آنها جسارت به این ساحت عظمای الهی نکرده اند.

از جمله نکته ها در جایگاه آن حضرت در تحکیم وحدت ملی و در مجموعۀ آستان قدس رضوی،کتابخانۀ عظیمی است با پیشینه دست کم هزار ساله،با نسخه های بسیار کهن و هنری ارزشمند،که سنت کهن وقف کتاب،در طول تاریخ آن را به غنایی بی سابقه رسانده و به لطف خدا از دستبرد حوادث مصون بوده است. در کشور ما با وجود کتابخانه های بزرگ، و موقوفات ارزشمندی که برپا بوده اند، هیچ کتابخانه ای با چنین قدمتی پیدا نمی شود. بویژه آنکه دست کم از چند صد سال پیش، این مجموعه از نظر جایگاه اداری و اجرایی تعاریفی روشن داشته است. به همین سبب،بسیاری از فرهنگ دوستان و دلبستگان در شهرهای ایران،کتابخانۀ نفیس خود را وقف آستان قدس رضوی کرده اند،مانند کتابخانۀ ارزشمند و ماندگار ملک در تهران که این روزها مجموعه ای از هنرهای رضوی را شامل اشعار و ترانه ها و آهنگ ها و بافته ها و هنرهای کتاب آرایی را منتشر کرده و یا در دست انتشار دارد.

بیجا نبود که آوازه این ارادت تاریخی و پیوستگی فرهنگی تا دل آفریقا،به گوش آن پیر روشن ضمیر رسیده بود که گفت: «شما از کشور امام رضا هستید؟»

 

کد خبر 482059

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha