مسجدالنبی؛ فصلی نوین در آموزش و فعالیت‌های فرهنگی مسلمانان

پس از بنا کردن مسجدالنبی توسط پیامبر(ص)، فصلی نوین در آموزش وفعالیت‌های فرهنگی مسلمانان آغاز شد و در واقع نه فقط معبد و پرستش‌گاهی ساخته شد، بلکه دانشگاهی فعال و سرشار از شور و نشاط علمی پی‌ریزی شد.

خبرگزاری شبستان: مسجد سنگر دفاع از حریم دین مقدس اسلام است و در طول تاریخ بزرگانی همچون پیامبر اعظم (ص) و اصحاب با وفایش، سربازان مدافع آن بوده‌اند و همواره تجلی‌گاه عشق و عبادت و خضوع به درگاه پروردگار عالم بوده است، دل مؤمنان صادق، بهترین سنگر در برابر شرکت و بی‌دینی است که شبانه ‌روز چند نوبت به سوی خدا می‌ایستند و با حضور در مسجد آن را جلوه و نورانیت می‌بخشد. تأکید فراوانی که پیامبر اعظم (ص) و ائمه اطهار بر اقامه نماز جماعت داشته‌اند بر دایمی و همیشگی بودن این دفاع دلالت دارد. برای این سنگر مهم، می‌توان نقش‌های بسیاری در سراسر تاریخ نام برد که مهم‌ترین نقش آن نقش عبادی و ارتباطی آن است، زیرا در میان اقوام و ملل گوناگون مکان‌هایی پیدا می‌شود که از تقدس و اهمیتی ویژه برخوردار است و مردم با حضور در آنجا به نیایش و عبادت می‌پردازند. در نزد ما مسلمانان، مقدس‌ترین و با اهمیت‌ترین مکان مسجد است، در واقع در فرهنگ دین ما مسجد یادآور خشوع و خضوع و عبادت و بندگی به درگاه خداوند است، زیرا در مسجد، انسان‌ها به سجده می‌افتند که اوج بندگی خداوند است، چنانچه فرمودند: السجود منتهی العباده من بنی‌ آدم، یعنی سجده تنها و اوج عبادت انسان است و همچنین روح سجده، تکلم و سخن گفتن و ذکر پروردگار عالم است که بر اهمیت آن تأکید فراوانی شده است و فرمودند: و مساجد یذکر فیها اسم‌الله کثیرا، و جلی و زیبایی سجده و ذکر، خواندن صادقانه از روی اخلاص است.


خاطره ای از نخستین منبر مسجد پیامبر اعظم (ص)
هنگامی که رسول خدا با یاران اندک به مدینه مهاجرت کردند، در آغاز چون مسلمانان کم بودند پیامبر هنگام سخنرانی بر ستون مسجد (که ستونی از نخل خرما بود) تکیه می‌داد و به ارشاد مردم می‌پرداخت، ولی وقتی جمعیت مسلمین فزونی یافت پیامبر اعظم (ص) برای نخستین بار از پله‌های آن بالا رفت. در این هنگام فریاد ناله از تنه درخت خرما (که ستون مسجد و تکیه‌گاه قبلی پیامبر اعظم بود بلند شد، همانند ناله شتری که از بچه خود جدا شده و آه و ناله می‌کند که همه حاضران آن ناله را شنیدند، این ناله فراق بود، پیامبر اعظم (ص) دیگر هنگام سخن گفتن به آن تکیه نمی‌داد. عجیب اینکه پیامبر اعظم هنگامی که بالای منبر رفت، سه بار گفت: آمین، روشن است که کلمه آمین در پایان دعا یا نفرین، گفته می‌شود در آنجا این سؤال در ذهن حاضران آمد که چرا پیامبر اعظم آمین گفت ولی طولی نکشید که پاسخ این سؤال روشن شد و آن این بود که پیامبر اعظم وقتی بالای منبر رفت از جبرییل سه نفرین شنید که دیگران این صدا را نمی‌شنیدند. پیامبر اعظم شنید که جبرییل می‌گوید خدایا لعنت کن بر عاق والدین، فرمود: آمین، سپس شنید، جبرییل عرض کرد: خدایا لعنت بفرست بر کسی که ماه مبارک رمضان بر او بگذر و او از رحمت و آمرزش الهی محروم شد، پیامبر اعظم فرمود: آمین.
از آن پس شنید جبرییل گفت: خدایا لعنت کن کسی را که نام رسول تو ( رسول خدا) را بشنود و صلوات نفرستد، پیامبر اعظم گفت: آمین.
با توجه به اینکه آمین پیامبر مورد قبول و استجابت خداست، این حدیث هشدار خطیری است به ما که درباره بی‌احترامی به پدر و مادر و محرومیت از آن همه برکات سرشار ماه رمضان و درود نفرستادن به پیامبر اعظم (ص) هنگام شنیدن نام آن حضرت، بندیشم و به این موضوع توجه کامل داشته باشیم و حق آن را به شایستگی ادا کنیم.


نقش فرهنگی- آموزشی مسجد پس از هجرت پیامبر اعظم (ص)
پس از هجرت پیامبر اعظم (ص) به مدینه و بنا نمودن مسجدالنبی فصلی نوین در آموزش و فعالیت‌های فرهنگی مسلمان آغاز شد. تلاش‌های فرهنگی در مدینه، پیش از هجرت پیامبر اعظم به آن شهر و قبل از بنای مسجد نیز سابقه داشته است. با این حال، نقش مسجد در فعالیت‌های فرهنگی- آموزشی پس از ورود پیامبر اعظم به مدینه و بنای مسجد، هرگز یا قبل از آن شایان مقایسه نیست. با بنای مسجدالنبی در واقع نه فقط معبد و پرستش‌گاهی ساخته شده که دانشگاهی فعال و سرشار از شور و نشاط علمی نیز پی‌ریزی شده است.
حضور منظم و پیوسته مسلمانان در این مسجد به منظور برپا داشتن نماز، بهترین فرصت را برای کارهای تبلیغی پیامبر اعظم (ص) فراهم می‌آورده است. آن حضرت با توجه به اوضاع و احوال و رعایت حال حاضران در مسجد از این فرصت‌ها به شایستگی بهره‌برداری می‌کرد و پس از برگزاری نمازها برای مردم سخن می‌گفت.
در آغاز که شمار مسلمانان اندک بود، پیامبر اعظم (ص) با تکیه بر یکی از ستون‌های مسجد که از چوب درخت خرما ساخته شده بود، برای مردم سخن می‌گفت.
بعدها به پیشنهاد برخی از مسلمانان، منبری که دارای سه پایه و از چوب بود، برای آن حضرت ساخته شد، پیامبر اعظم بر بلندای همین منبر کوتاه که به بلندای همه تاریخ بود، جان‌تشنگان معارف الهی را سیراب می‌ساخت. بسیاری از سخنان و گفته‌های پیامبر اعظم (ص) که اکنون در دسترس ما است، از همان خطبه‌هایی است که بر فراز این منبر ایراد شده است. در حقیقت منبر محل نشستن پیامبر اعظم در سخنرانی‌های رسمی بوده است.


سخنرانی‌های پیامبر اعظم (ص) در مسجد
سخنرانی‌های پیامبر اعظم (ص) برای افراد حاضر در مسجد نه فقط خسته‌کننده و ملال‌آور نبوده که بسیار پرجاذبه بوده است. جلسات موعظه و سخنرانی رسمی همه روزه برگزار نمی‌شد، زیرا یاران پیامبر اعظم از این عمل رسول خدا چنین برداشت می‌کردند که پیوستگی و مداوم بودن جلسات سخنرانی موجب خستگی و ملال‌ نمازگزاران می‌شود.
عبدالله بن مسعود که از چهره‌های علمی در روزگار پیامبر اعظم (ص) به شمار می‌آید، می‌گوید: کان رسول الله یتخولنا بالموعظة فی الایام کراهة السامة علینا؛ رسول خدا از آن رو که مبادا ما شنوندگان خسته و ملول شویم، برخی از روزها موعظه نمی‌کردند.
گرچه عبدالله این سخن را از خود می‌گوید ولی بی‌گمان او با استناد به سخنی از پیامبر اعظم (ص) چنین برداشتی را از شیوه کار آن حضرت کرده است.
پیامبر اعظم (ص) دیگران را نیز به آسان گرفتن در تبلیغ و موعظه سفارش می‌کرد. از ایشان نقل شده که در این زمینه فرموده‌اند: یسروا ولاتعسروا و بشرو ولاتنفروا؛ آسان بگیرید، سخت‌گیر مباشید، بشارت دهید و مردم را گریزان مسازید.
گاهی زمان سخنرانی‌های پیامبر اعظم (ص) از پیش با اعلام خود حضرت اعلام می‌شد تا همگان در مسجد حضور یابند. در چنین مواردی یاران پیامبر اعظم یکدیگر را به حضور در مسجد در اول وقت و ضبط سخنان پیامبر اعظم (ص) سفارش می‌کردند تا مبادا کلمه‌ای از سخنان پیامبر اعظم از دست آنان بیرون رود.
در مجالس سخنرانی پیامبر اعظم زنان نیز حضور داشتند. اگر احساس می‌شد زنان به هر علت سخنان پیامبر اعظم (ص) را نشنیده‌اند، پیامبر اعظم آنان را مجددا موعظه و نصیحت می‌کرد.
روزی پیامبر اعظم (ص) در حالی که بلال نیز با او همراه بود، دانست که زنان سخنان او را نشنیده‌اند، دوباره آنان را موعظه کرد و ایشان را به صدقه دادن فرمان داد. گاه زنان درخواست می‌کردند که برای آنان مجلس سخنرانی جداگانه‌ای تشکیل شود، پیامبر اعظم (ص) با پیشنهاد آنان موافقت می‌ کرد و مجلسی مخصوص به زنان برپا می‌شد.


محتوای سخنرانی‌های پیامبر اعظم (ص) در مسجد
خداوند متعال یکی از جنبه‌های مهم رسالت پیامبر اعظم (ص) را تبیین و تفسیر آیه‌های قرآن قرار داده است. بی‌تردید این مهم، در مرتبه اول در مسجد صورت می‌گرفته است. آموزش فقه و احکام دینی به مردم نیز بخش دیگری از سخنرانی پیامبر اعظم (ص) را تشکیل می‌داد.
با این حال، سخنرانی‌های پیامبر اعظم (ص) فقط جنبه آموزشی نداشت، بلکه از عامل موعظه و تقویت روحیه تقوا و پرهیز از گناه در روح و جان شنوندگان نیز برخوردار بود. از همین رو اصحاب پیامبر اعظم (ص) از برخی جلسات سخنرانی آن حضرت به عنوان مجلس موعظه یاد می‌کردند. این امر به روشنی نشان می‌دهد که آموزش و یاد دادن در مسجد باید با وعظ و اندرز دادن که در حقیقت پرورش است، همراه باشد. در کتاب معالم القربه از بخاری نقل کرده که ابو مسعود گفته است: مردی به رسول خدا (ص) گفت، من به لحاظ ضعف و ناتوانی از حضور در نماز فلان کس خودداری می‌کنم زیرا او نماز را طولانی برگزار می‌کند. ابومسعود گفته است: پیامبر اعظم (ص) در این ‌باره برای مردم سخنرانی کرد. من هرگز پیامبر اعظم (ص) را در سخنرانی این‌چنین خشمگین ندیده بودم.
آن حضرت خطاب به حاضران فرمود: برخی از شما مردم را گریزان می‌سازند، اگر کسی امامت گروهی را بر عهده دارد باید از طولانی کردن نماز پرهیز کند. چه، در نماز جماعت افراد ناتوان، بزرگسال و نیز کسانی که کار و پیشه دارند، یافت می‌شوند.


جایگاه موعظه در تبلیغ پیامبر اعظم (ص)
اصولا عامل موعظه و اندرز در تبلیغ از جایگاهی ویژه برخوردار است. قرآن کریم یکی از راه‌های فرا خواندن مردم به سوی خداوند را موعظه دانسته است. قرآن مجید در آیاتی چند خود را موعظه‌ای برای مردم معرفی کرده است.
راغب، موعظه را این‌گونه معنا کرده است: الوعظ زجر مقترن بالتخویف، موعظه بازداشتن همگان با بیم دادن است.
خلیل بن احمد یکی از دانشمندان به نام لغت‌شناس نیز گفته است: الوعظ هو التذکر بالخیر فیها یرق له القلب، وعظ به یاد آوردن نیکی‌ها است، به گونه‌‌ای که دل‌ها نرم شود.
پیامبر اعظم (ص) علاوه بر اینکه خود عملا از چنین شیوه‌ای برای هدایت مردم استفاده می‌کردند مسلمانان را بر برگزاری مجالس وعظ و اندرز ترغیب می‌ کردند.
در روایاتی که هم در منابع شیعه و هم در منابع سنی یافت می‌شود از مجالسی به عنوان مجالس ذکر نامی به میان آمده و در خصوص برگزاری آن تشویق و تأکید شده است. یکی از آنها حدیث ذیل است که پیامبر اعظم (ص) خطاب به مسلمانان فرموده‌اند: بادرو الی ریاض الجنه، قیل یا رسول الله و ریاض الجنه؟ قال مجالس الذکر، به سوی باغ‌های بهشت بشتابید، گفته شد ای رسول خدا! مقصودتان از باغ‌های بهشت چیست؟ فرمود: مجالس ذکر و یاد خدا.
متأسفانه امروزه مجالس وعظ و اندرز در میان مسلمانان از جایگاه اصیل خود برخوردار نیست. برگزاری مجالس سخنرانی در مسجد به یک رسم و تشریفات تبدیل شده، فقط در مرگ افراد مجالس با عنوان مجلس ترحیم تشکیل می‌شود، آن هم نه برای عبرت و موعظ بلکه از رسم و تشریفات چندان که اگر کسی نمیرد، هرگز مجلسی برپا نمی‌شود، گویی همگان خود را از وعظ و اندرز دیگران بی‌نیاز می‌دانند، حال آنکه سخت بدان محتاج‌ هستند.


مراعات حال حاضران در مسجد
درباره مدت زمان سخنرانی‌های‌ پیامبر اعظم (ص) در مسجد با استناد به شواهد روشنی که در این زمینه در دست است، می‌توان گفت: مدت این سخنرانی‌ها معمولا کوتاه بوده است. آنچه از خطبه‌های پیامبر اعظم (ص) در دست است، نشان می‌دهد که مدت زمان سخنرانی‌های آن از چند دقیقه تجاوز نمی‌کرده است. مراعات اعتدال، حتی در خطبه‌های نماز جمعه نیز که از سوی آن حضرت ایراد شده مورد توجه قرار می‌گرفته است در سنن ترمذی آمده است که پیامبر اعظم (ص) در نماز جمعه و خطبه‌های آن، جانب اعتدال را مراعات می‌ کرده است.
در کنار این همه، گاه در سخنرانی‌های پیامبر اعظم (ص) مطالب مزا‌ح‌آمیزی نیز بیان می‌شده است. پیامبر اعظم (ص) بر منبر مسجد برای مردم از مردی سخن گفت که شتری را که مال خود پیامبر (ص) بوده برای آن حضرت هدیه آورده است! پیامبر اعظم (ص) و سه وقیه نقره به او پاداش داده‌اند، ولی او باز هم راضی نشده است!


جاذبه‌های معنوی در تبلیغ پیامبر اعظم (ص) در مساجد
تردیدی نیست که کار تبلیغی پیامبر اعظم (ص) در مسجد، سرشار از مایه‌های معنوی و روحانی بوده است. این آمیزه‌های الهی کسانی را که اندک زمینه‌ای برای هدایت داشتند، شیفته و شیدای اسلام می‌ کرد. در حقیقت دامنه فعالیت‌های پیامبر اعظم (ص) در مسجد فقط به برگزاری سخنرانی و تشکیل کلاس‌های آموزشی محدود نمی‌شد، بلکه جلوه‌های رفتاری پیامبر اعظم (ص) بیش از هر چیز، مسجد را به کانون هدایت حق‌جویان تبدیل ساخته بود یعنی پرتو نور جذبه‌های معنوی پیامبر اعظم (ص) آن‌چنان پرفروغ بود که گاه کسانی که به قصد کشتن آن حضرت به مسجد می‌آمدند، نیز خیره می‌ماندند و بذر مهر و محبت به اسلام در دل آنها کاشته می‌شد.
عمیر بن وهب، در پی تحریکات صفوان بنی‌امیه برای کشتن پیامبر اعظم (ص) با شمشیر زهرآلود از مکه بازگشت. چنین ماجراهایی به روشنی نشان می‌دهد که پیامبر اعظم (ص) در برخوردهایی کوتاه و جان تازه مسلمانان را با اسلام پیوند می‌زد، به گونه‌ای که نخستین آرزوی آنان پس از مسلمان شدن، شهادت در راه خدا بود.
پایان پیام/
 

کد خبر 48185

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha