به گزارش خبرگزاری شبستان، متن ذیل بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در خطبه های نماز عید فطر است که به مناسبت عيد سعيد فطر در تاریخ 25/9/1380 ایراد فرموده اند و مرور می شود:
«شايد يكى از بزرگترين پاداشهاى الهى اين باشد كه خدا همهى ما را موفّق كند تا بتوانيم وسيلهى رحمت الهى را تا ماه رمضان آينده براى خودمان باقى بداريم. رحمت الهى در ماه رمضان، ناشى از حسناتى است كه شما در اين ماه مبارك توفيق آن را پيدا مىكنيد. در ماه رمضان، توجّه به خدا و احسان به مستمندان و صلهى رحم و توجّه به ضعفا و پاكدامنى و پارسايى هست؛ آشتى با كسانى كه از آنها دورى گزيدهايد، هست؛ انصاف با كسانى كه با آنها دشمنى داشتهايد، هست. ماه رقّت و توجّه و توسّل است؛ دلها نرم و جانها با نور فضل و رحمت الهى نورانى مىشود و انسان نسبت به انجام اين حسنات توفيق پيدا مىكند. اين را تا سال آينده ادامه دهيد؛ درس ماه رمضان را براى دورهى سال فرا گيريم.
بزرگترين درس ماه رمضان، خودسازى است. اوّلين و مهمترين قدمِ خودسازى هم اين است كه انسان به خود و به اخلاق و رفتار خود با نظر انتقادى نگاه كند؛ عيوب خود را با روشنى و دقّت ببيند و سعى در برطرف كردن آنها داشته باشد. اين از عهدهى خود ما برمىآيد و اين تكليفى بر دوش ماست.
به مردم عرض مىكنم: به هم رحم كنيد تا خداى متعال به شما رحم كند. كسانى كه دستشان باز است، دست تعدّى به سمت منافع و مصالح ديگران دراز نكنند. كسانى كه زرنگى و هوش و امكانات و قدرت و مسؤوليت و تواناييهاى گوناگون فردى و اجتماعى دارند، از اين تواناييها در راه تعدّى به ديگران استفاده نكنند. خود را بندهى خدا بدانيم؛ در مقابل بقيهى بندگان خدا، خود را موظّف به همراهى، احسان، نيكى و رعايت انصاف بدانيم؛ آنگاه باران رحمت و فضل خدا بر سر ما خواهد باريد؛ ما را شستشو خواهد داد و بركات خود را بر ما نازل خواهد كرد. البته اين وظيفهى همه است؛ ولى كسانى كه در جامعه تمكّن و قدرت و مقام و ثروت و نفوذ كلمهاى در ميان مردم دارند، بيش از ديگران در مقابل اين بار سنگين - بار خودسازى و محدود كردن قواى خود از تجاوز به ديگران - مسؤولند.
يكى از بزرگترين وظايف انسان اين است كه در هر جا قرار دارد، حدّ قانونى خود را بشناسد و از آن تجاوز نكند. تجاوز از حد، عبارت است از همان مفهوم زشت و ننگين استبداد و استكبار. بزرگترين خطر براى انسان اين است كه دچار استبداد و استكبار شود. همه هم مىتوانند به اين آفت مبتلا شوند؛ بايد مواظب خودشان باشند. البته كسانى كه تمكّن اجتماعى آنها بيشتر است، بيشتر در معرض اين آفت قرار دارند. كسى كه روح استكبار دارد، اگر قدرت و پول بيشتر و مقامِ بالاتر داشته باشد، خطرش براى خود و براى مردم بيشتر است؛ لذا بايد بيشتر مواظب خود باشد. كسانى كه در جامعه دچار فساد مىشوند - فساد مالى، فساد اخلاقى، فساد سياسى - هم خودشان را تباه مىكنند، هم به مردم ضرر مىزنند؛ كه عامل اصلىِ آن همين است كه انسان در مقابل حدود قانون و شرع، احساس تنگىِ جا كند؛ بخواهد هر مانعى را از سر راه خود بردارد. وقتى انسان خداى نكرده به اين حالت دچار شد، ديگر هيچ حدّى را نمىشناسد؛ در مقابل هر چيزى كه مانع دستيابى او به منافعش شود، سرِ ستيزهگرى دارد و جبههى مخالفت و دشمنى به خود مىگيرد. اينگونه است كه خطر در جامعه به وجود مىآيد. اينكه من هشدار دادم و از مسؤولان درخواست كردم كه با فساد مالى مبارزه كنند، به خاطر همين است. كسى كه دچار فساد مالى مىشود، مشكل او فقط اين نيست كه مال مردم را مىخورد و بالا مىكشد؛ مشكل اين است كه يك جرثومهى فساد، هر چيزى كه در مقابل او بايستد، مىخواهد با آن مبارزه كند و از همهى نيروى خود براى برداشتن اين مانع بهره بگيرد. حال اين مانع اگر شرع باشد، با شرع مىجنگد؛ اگر قانون اساسى باشد، با قانون اساسى مىجنگد؛ اگر قوانين عادّى باشد، با قوانين عادّى مىجنگد.»
پایان پیام/
نظر شما