خبرگزاري شبستان – سرويس قرآن و معارف: يكي از مشوق هاي مهم ما براي ادامه كار، همين حس خوب تأثيرگذاري و قدرداني والدين است كه انگيزه ما را براي ادامه كار مضاعف مي كند. در اين مدتي كه گروه در حال فعاليت بوده بازخوردها قوي و خيلي خوب بوده. بنده شخصا چند وقت پيش يك جايي برنامه اي را در قالب يك بازي اجرا مي كردم، در حين بازي درباره ضرورت احترام به پدر و مادر صحبت كردم. فرداي آن روز پدر يكي از كودكان آمد سر و صورت مرا بوسيد كه حاج آقا! خيلي ممنون! تشكر! شما خيلي باحاليد. گفتم چطور شده است؟ گفت حاج آقا! ما خيلي سال است به اين بچه مي گوييم فلان كاري كه شما مي كنيد بد است اما با يك كلمه كه شما گفتيد اين بچه عوض شده است. اما قضيه چه بود؟ قضيه از اين قرار بود كه اين كودك، همان شبي كه ما برنامه اجرا كرديم رفته بود و دست مامان بابايش را بوس كرده بود و عذرخواهي كرده بود و تازه فهميده بود كارش اشتباه بوده است. از اين نمونه ها بسيار زياد است كه مفاهيم قرآني حتي اثرگذاري آني روي كودكان و نوجوان ها داشته اند.
گفتگوي خبرنگار سرويس قرآن و معارف خبرگزاري شبستان را با حجت الاسلام و المسلمين مهدي تاجيك، قصه گوي قرآني در نمايشگاه قرآن كريم مي خوانيد.
به عنوان اولين پرسش مي خواستم بپرسم كه جذابيت كار قرآني براي كودك و نوجوان از كجا نشأت مي گيرد؟ اگرچه هم به يك معنا قرآن معصوم است و كودكان هم در دنياي معصومانه خود به سر مي برند اما مسلما متناسب سازي مفاهيم قرآن كه داراي بطون و لايه هاي متنوعي است حتي براي بزرگان هم گاه قابل درك نيست. براي اين كه ذهنيت كودكان و نوجوان ها را به آنچه قرآن مي گويد نزديك تر كنيد چه فعاليت هايي انجام داده ايد؟
ببينيد زبان قصه زباني است كه در قرآن هم به كار گرفته شده چون از ديرباز اين زبان براي مخاطبان جذابيت داشته به ويژه كودكان و نوجوان ها با زبان قصه بيشتر كنار مي آيند، پس اگر ما مفاهيم قرآني را در قالب قصه براي كودكان و نوجوان ها بازنشر بدهيم با استقبال آن ها مواجه خواهد شد. ما در نمايشگاه قرآن كريم مشغول قصه گويي براي كودك و نوجوان هستيم و همان طور كه مي بينيد بيشتر مخاطبان ما كودك و نوجوان هستند و مهم ترين نيت و هدف ما از اين كار، القاي غير مستقيم به بچه ها بابت مفاهيم قرآني، داستان هاي قرآن، شناخت قرآن، اهل بيت عليهم السلام و شناخت پيامبران است، چون گاهي وقت ها وقتي مستقيم به بچه ها چيزي مي گوييد آن ها قبول نمي كنند و حركت متقابل نشان مي دهند اما وقتي همان مفهوم غير مستقيم و در قالب يك قصه ريخته و مطرح شود در قالب داستان و لطيفه و ضرب المثل و معماهاي قرآني مطرح شود، اين كودك خيلي خوب مي فهمد.
گاهي اوقات شده است كه اگر ما داستاني يا معمايي گفته ايم بچه ها همان موقع متوجه نشده اند اما آن داستان و معما ذهن آن ها را درگير كرده به طوري كه بعدا فكر مي كنند و متوجه مي شوند، يعني آن مفهوم در ذهن شان باز مي شود.
يك پرسش جدي شايد براي علاقمندان اين باشد كه چطور مي شود مفاهيم قرآن را كه گاه فهم آن ها براي بزرگ ترها و بزرگان و عالمان نيز دشوار است براي كودكان و در حد ذهن كودكان درآورد و ساده سازي كرد؟
ببينيد، ما قرار نيست كه همه آيات و سوره هاي قرآن كريم را براي كودكان روايت كنيم چون اساس ذهن آن ها و تجربه زيستي شان اين كشش را ندارد. پس كل قرآن را نمي شود براي كودكان تشريح كرد اما تا آنجايي كه بشود سعي مي كنيم طبق تفاسير و رواياتي كه نگاه مي كنيم سطح قرآن را در سطحي كه كودكان متوجه شوند در قالب قصه و داستان براي كودكان تنزل دهيم تا اين مفاهيم در ذهن كودكان بنشيند.
شما در قالب يك گروه فرهنگي فعاليت مي كنيد؟
بله ما يك گروه فرهنگي هستيم و از قم آمده ايم. نام گروه ما مؤسسه افق انديشه است كه حدود 12 سالي از تشكيل آن مي گذرد. هدف از تشكيل گروه هم سرمايه گزاري فكري و معنوي با استفاده از محتواي قرآني بر روي كودكان و نوجوان ها بود. گروه از ظرفيت بازي ها و اردوهاي مختلف براي القاي اين مفاهيم استفاده مي كند. ضمن اين كه ما اخيرا شروع كرده ايم به اصلاح و ويرايش بازي هاي كامپيوتري و فيزيكي كه از غرب وارد شده است تا ان بازي ها در حد امكان آسيب هايشان كم شود.
دقيقا چه كار مي كنيد؟
فرض كنيد بازي فكري اي در بازار است مثل تانگو. ما تانگو را اصلاح، به صورت اسلامي توليد و اجرا مي كنيم.
مثال مي زنيد؟
مثلا روي اين بازي، آيات و رواياتي درج مي كنيم كه بچه ها در عين حال كه بازي مي كنند اين مفاهيم از جلوي چشم شان مي گذرد.
يعني پس زمينه هاي بازي را عوض كرده ايد؟
بله .
چه بازخوردهايي در اين مدت از مخاطبان تان گرفته ايد؟
يكي از مشوق هاي مهم ما براي ادامه كار، همين حس خوب تأثيرگذاري و قدرداني والدين است كه انگيزه ما را براي ادامه كار مضاعف مي كند. در اين مدتي كه گروه در حال فعاليت بوده بازخوردها قوي و خيلي خوب بوده. بنده شخصا چند وقت پيش يك جايي برنامه اي را در قالب يك بازي اجرا مي كردم، در حين بازي درباره ضرورت احترام به پدر و مادر صحبت كردم. فرداي آن روز پدر يكي از كودكان آمد سر و صورت مرا بوسيد كه حاج آقا! خيلي ممنون! تشكر! شما خيلي باحاليد. گفتم چطور شده است؟ گفت حاج آقا! ما خيلي سال است به اين بچه مي گوييم فلان كاري كه شما مي كنيد بد است اما با يك كلمه كه شما گفتيد اين بچه عوض شده است. اما قضيه چه بود؟ قضيه از اين قرار بود كه اين كودك، همان شبي كه ما برنامه اجرا كرديم رفته بود و دست مامان بابايش را بوس كرده بود و عذرخواهي كرده بود و تازه فهميده بود كارش اشتباه بوده است. از اين نمونه ها بسيار زياد است كه مفاهيم قرآني حتي اثرگذاري آني روي كودكان و نوجوان ها داشته اند.
پايان پيام /
نظر شما