به گزارش خبرگزاری شبستان، متن ذیل بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهوري اسلامي، به مناسبت عيد سعيد فطر در تاریخ ۷/۲/۱۳۶۹ است که مرور می شود:
«يقينا اگر آنچنانكه تكليف اسلامي است، ما در ماه مبارك رمضان و در همهي اين فرصتهاي مغتنم ايامالله، نعمت ذكر و توجه و دعايي كه به ما داده شده، مغتنم بشماريم و خودمان را با منبع قدرت و عزت و عظمت ـ يعني ذات مقدس باريتعالي ـ مرتبط كنيم، بدون شك آن تحول اساسي و مطلوب، هم در ارواح و دلها و هويت اصلي انساني ما و هم به تبع آن، در محيط زندگي و كار و تلاش و مبارزهي ما، پديد خواهد آمد و به مقاصد اسلام نزديك خواهيم شد. اين، يك تفاوت اصلي بين اسلام و بقيهي روشها و برنامههايي است كه يك تحول و آرمانگرايي را به بشر پيشنهاد ميكنند.
ما معتقديم ـ و اين جزو بديهيات اسلام، بلكه بديهيات همهي اديان است ـ كه انسان، فقط در سايهي ارتباط و اتصال با حق تعالي است كه ميتواند به تكامل و تعالي دست پيدا كند. البته فرصت ماه رمضان، يك فرصت استثنايي است. اين، چيز كمي نيست كه خداي متعال در قرآن بفرمايد: "ليلهالقدر خير من الف شهر". يك شب از هزار ماه بهتر و بافضيلتتر و در پيشرفت انسان مؤثرتر، در ماه رمضان است. اين، چيز كمي نيست كه رسول اكرم(ص) اين ماه را ماه ضيافت الهي به حساب بياورند. مگر ممكن است كه انسان وارد سفرهي كريم بشود و از آنجا، محروم خارج بشود؟ مگر وارد نشوي. آن كساني كه وارد سفرهي غفران و رضوان و ضيافت الهي در اين ماه نشوند، البته بيبهره خواهند ماند و واقعا اين محروميت به معناي حقيقي است. "ان الشقي من حرم غفرانالله في هذا الشهر العظيم". محروم واقعي، آن كسي است كه نتواند در ماه رمضان، غفران الهي را به دست بياورد.
مكرر عرض كردهايم كه سر مسأله در اين است كه انسان بتواند خودش را به عبوديت الهي متصف كند. عبد، يعني تسليم اراده و حكم خدا و شريعت الهي. لب تمام دستورات و احكام و فرامين الهي و شرايع انبيا، همين يك كلمه است و شايد پيامبران خدا، قبل از آنكه مقام نبوت براي آنها انتخاب بشود و خداي متعال آنها را به نبوت سرافراز كند، به عبوديت سرافراز كرده باشد; همچنانكه حتما همينطور است. در يك روايت است كه "ان الله اتخذ محمدا عبدا قبل ان يتخذه رسولا". اول، خداي متعال او را خلعت عبوديت پوشانيد و بعد، به مرحله و رتبهي نبوت فايز كرد. كأنـه اين، در هر تعالييي مقدمهي لازم و شرط اصلي است. در هر اندازه تكاملي، عبوديت، شرط اصلي است. البته، عبوديت هم مراحلي دارد. آن مرحلهي پايين عبوديت، آنچناني كه امثال ماها بتوانيم در آن طمع بورزيم، همين است.
خودمان را آمادهي اطاعت كنيم; همه چيز را از او بدانيم; نعمتهاي الهي را، حقيقتا نعمتها و موهبتهاي الهي بدانيم; آنها را فرآوردهي قدرت و علم و توانايي خودمان ندانيم; بدانيم كه ما هم وسيلهايم. ذهن ما، دست ما، عمل ما، سرپنجهي ما و تلاش ما، وسيلهيي براي تحقق ارادهي الهي است. حقيقتا بندگان شايستهي خدا ـ مثل امام بزرگوار ما(رضواناللهتعاليعليه) ـ قدر ماه رمضان و قدر آن ساعات و ايام را ميدانستند و از آن، كمال استفاده را ميبردند. ما ائمهي معصومين(عليهمالسلام) را كه زيارت نكردهايم; اما انسان ميتوانست رشحهيي از رشحات همان عبادات و توجهها را در وجود مقدس امام عظيمالشأن بزرگوار راحلمان مشاهده كند.
اصل قضيه اين است كه ملت ايران ـ كه براي خدا قيام كرده و در راه او قدم برداشته ـ بايد خدايي بشود و به خدا اتكا كند، تا بتواند انشاءالله اين راه را با كمك الهي، به آخرين نقطه و نهاييترين مرحلهي آن برساند. دنياي مادي، دنيايي كه رايحه و عطر معنويت را استشمام نكرده ـ كه البته منظور قدرتهاي حاكم بر اين دنيا هستند; والا در ميان آحاد مردم و تودههاي ملتها، انسانهاي سالم، صالح و خالص، كم نيستند ـ برايش قابل تصور نيست كه نظامي بر مبناي معنويت به وجود آيد و همهي رابطههاي معمول قدرتهاي مادي را نفي كند. مهمترين علتي كه نظام جمهوري اسلامي، مورد بغض قدرتها و گردنكلفتهاي عالم و سردمداران حكومتهاي جهان ميباشد، همين است كه اين نظام با وجود و حضور خود، نفي كنندهي نظامهاي مادي حاكم بر بسياري از روابط بينالمللي و روابط ميان قدرتها و ملتهاست.»
پایان پیام/
نظر شما