شهید آوینی: هنر برای بیدار کردن مردم است

جلالی، نویسنده برگزیده جهان اسلام از سوی آیسیسکو گفت: بر خلاف اعتقاد شهید آوینی مبنی بر رسالت هنر در بیداری مردم، سینمای ما به عنوان یک شاخه مهم هنری سعی دارد، مردم به خواب بروند.

حامد جلالی که از سال 69 بازیگری در تئاتر را آغاز کرده و از سال 76 نیز تا مدتی به چهره پردازی مشغول بوده، چند زمانی هم در شبکه های یک و پنج مشغول به کار بوده است.

 

وی از سال 79 به شکل جدی وارد عرصه داستان نویسی شده و در این عرصه موفق به دریافت چند جایزه کشوری یک جایزه بین المللی از سوی سازمان آموزشی علمی و فرهنگی (آیسیسکو) به عنوان نویسنده برگزیده در جهان اسلام برگزیده شده، در زمینه گریم هم چند سالی است که فعالیت می کند و به تدریس این شاخه هنری نیز مشغول است و گاهی هم به عنوان منتقد دستی بر آتش دارد. 

 

وی در حال حاضر در کنار فعالیت های مذکور به عنوان مدیر اجرایی در مجله پیام زن مشغول است. با توجه به این سابقه پربار و ارتباط نزدیک آقای جلالی با حوزه سینما تلاش کردیم تا در دهمین گفتگوی سینمایی شبستان با وی در خصوص وضعیت فیلم های سینمایی کشورمان گفتگو می کنیم.  


به عنوان اولین سوال بفرمائید که سینما تا چه حد در مسئله فرهنگ تاثیر دارد و ضعیت آن در کشور ما چگونه است؟ سینما به ذاته توانمندی و پتانسیل بسیار بالایی دارد ولی در جواب شما باید بگویم که متاسفانه استفاده ای که امروز از آن در کشور ما می شود، استفاده صحیحی نیست. در این بخش باید به جمله ای ماندگار از شهید آوینی اشاره کنم. این شهید بزرگوار در زمان حیات خود اینگونه می گفت که "هنر برای بیدار کردن مردم است" و این درحالی است که هنر امروز ما برای خواب کردن مردم است و خیلی از بخش های هنری مخصوصا سینما به هنری صرفا جهت به خواب بردن مردم تبدیل شده است.


یعنی چه، چرا سینما باید مردم را به خواب فرو برد؟ مشکلات زیاد اقتصادی اجتماعی باعث شده تا به نوعی از هنر استفاده ابزاری شود تا مردم را از این بحران ها رد کنند و تا زمانی که از سینما تنها در این راستا استفاده شود، می بینیم که روز به روز سطح فیلم ها پایین تر می آید و تنها قصد فیلمسازان سرگرم کردن مردم است. خوب در ادامه داستان اینگونه می شود که سینمای ما به سینمای پوپولیستی روی می آورد و در آن الفاظی آورده می شود که ما شدیدا نسبت به چنین الفاظی در فرهنگ ملی و دینی مان نهی شده ایم. در بسیاری از فیلم ها حرکاتی هم به اسم فرهنگ می آورند که اتفاقا بسیار ضد فرهنگی است


در این خصوص مثال هایی می آورید؟ نه، اسم نمی برم ولی نمونه اش فیلم های زیادی است که معاونت سینمایی تحت عنوان بیلان کاری به آمار و ارقام آن می بالد ولی متاسفانه تاثیر مخرب فراوانی دارد. در جشنواره فیلم فجر سال گذشته عنوان شد که بیشترین فیلم را ساخته اند. در حال حاضر سالانه کمی بیشتر و یا کمتر از 90 فیلم در کشور ساخته می شود که تعداد نسبتا بالایی است ولی همیشه آمارها نشان دهنده خوب بودن نیست. در مثال این واقعیت به بالیوود اشاره می کنم که با وجود داشتن سالانه 900 فیلم بی کیفیت ترین سینما را داراست.


این مشکلات از کجا شروع می شود؟ متاسفانه ما امروز با استفاده ابزاری از سینما می خواهیم مردم را از مشکلات دور کنیم همین عامل گرایش فیلمسازان ما به سینمای عوامانه و پوپولیستی است. فاصله بسیار بزرگ میان مردم، هنرمندان و روشنفکران یکی از این عوامل مهم این اتفاق است. هنرمندان و روشنفکران سینمایی ما از متن جامعه فاصله زیادی گرفته اند و این جدایی حتی بین خودشان هم احساس می شود. در کنار آن جامعه شناسان، روانشناسان و مردم شناسان خوب ما هم از فیلمسازان فاصله گرفته اند و ما این را در تمام مسائل فرهنگی می بینیم. مثلا در یک فیلم برای پرداختن به شخصیت یک روانشناس باید از روانشناس کمک گرفت و گرنه شخصیت فیلم شما آن چیزی که باید باشد، نمی شود و مخاطب هم آن را نمی پذیرد.


آیا برای رفع چنین مشکلاتی راهکاری هم دارید؟ در این مورد اول به وضعیت تئاتر در شهر خودمان می پردازم. اگر پای درد دل تئاتری هایمان بنشینیم، متوجه مشکلات فراوان آنها در این خصوص می شویم. مثلا یک کارگردان تئاتر می گوید که مگر اینکار چقدر درآمد دارد که برای شخصیت پردازی آن پنج تا هم کارشناس بیاورم. باید یک مرکز فرهنگی متولی چنین مسائلی باشد و شکاف ها را بردارد و بهترین مرجع برای این کار وزارت ارشاد است. ولی متاسفانه ارشاد به این موضوع نپرداخته و اخیرا هم میان معاونت سینمایی شکاف جدیدی ایجاد شده است. در کنار همه این موارد ما باید برای داشتن سینمای مفید از علم روز و تکنیک بهره بگیریم و این علوم را ایرانیزه کرده و در فیلم های خودمان به کار ببریم و اینگونه نباشد که مخاطب با تماشای فیلم هیچ چیز از ایرانی بودن اثر نفهمد.


آیا نمونه خوب هم در میان تولیدات سینمایی کشور داریم؟ بله، مثلا فیلم طلا و مس از دسته فیلم های خوب ماست که با بهره گرفتن از تکنیک و قرار دادن آن در مسیر داستانی ایرانی مخاطب را جذب می کند و این اتفاق خوبی است که در اکثر فیلم های ما رعایت نمی شود. متاسفانه ما در اکثر فیلم های سینمایی می بینیم که سعی می شود داستان به ابتذال کشیده شود و مستهجن کار کنند و حتی در دیالوگ ها از الفاظ بسیار نازل در جامعه استفاده می شود و یا حتی گاهی این الفاظ به فحش می رسد. اکثر این فیلم ها ادعای حرکت به سمت روشنفکری دارند و به جشنواره بزرگ دنیا چشم دارند، همین می شود که مخاطب از آن فیلم هیچ چیز نمی فهمد. ما باید به سمت سینمای مفیدی که علم و تکنیک داشته باشد، حرکت کنیم و با نگاه ایرانی و دینی خودمان از این فناوری ها در جهت تولید اثری فاخر و تاثیرگذار استفاده کنیم که این اتفاق در فیلم طلا و مس افتاد.
 

لطفا در صورت امکان کمی واضح تر توضیح بدهید؟ مثلا یکی از تکنیک ها رعایت میزانسن در تمام صحنه های فیلم است که در اکثر فیلم های سینمایی ما رعایت نمی شود، نمی خواهم از هالیوود طرفداری کنم، اما در معدود فیلم های شاهکار آن هیچ ایرادی نمی توان از فیلم بیرون کشید. همه مسائل، اتفاقات و حتی وجود داشتن و یا نداشتن اشیاء منطقی است. از نظر آنها هر چیزی که درون فیلم هست، باید منطق داشته باشد که همان تعریف علمی میزانسن است. ولی در فیلم های سینمایی ما متاسفانه بسیاری چیزها بی دلیل وارد و خارج می شوند مثلا در یکی از فیلم ها دیدم که در صحنه ای تلفن همراه بازیگر را از او گرفتند در حالی که اینگونه القا شده بوده که او تلفن دیگری در اختیار ندارد ولی چند دقیقه بعد تماشاگر همان بازیگر را در همان فضای بسته می بیند که در حال مکالمه با تلفن همراه است. منطقی بودن همه مسائل  موارد تنها 2 در یا 3 نمونه در سال رعایت می شود و این عدد برای سینمایی که تولیدات آن در سال به بالای 80 فیلم می رسد، صورت خوشی ندارد.

 

در مواردی می بینیم که بازیگر در سینما دقیقا همان مد و یا پوششی را استفاده می کند که اتفاقا در همان مقطع، جامعه نسبت به چنین ظاهری عکس العمل بد نشان داده است، به نظر شما چنین رفتار دوگانه ای می تواند تاثیرات مخربی در جامعه به همراه داشته باشد؟ بله در سینمای امروز این اتفاق به وفور مشاهده می شود و بازهم باید بگویم که این تضاد حاصل فاصله های موجود میان جامعه سینمایی و روشنفکران جامعه است. ما باید بدانیم که شخصیت، حرکت، لباس و زندگی بازیگر مورد اعتنای مردم و بخصوص جوانان است و فیلمساز خواسته یا ناخواسته جامعه را به سمت ضد ارزش ها و یا ضد فرهنگ ها سوق می دهد. اتفاقا در اکثر موارد فیلم قصد دارد تا حالت زنندگی چنین پوشش ها و رفتارهایی را به مخاطب نشان دهد ولی چون شیوه و روشش را نمی داند، خود این حرکت توسط بازیگر محبوب تماشاچی، می شود تبلیغ. باید در این خصوص کار به شکل حرفه ای دنبال شود و با آشتی دادن میان اصحاب سینما و اهل اندیشه و صاحب نظران در مسائل اجتماعی و آسیب شناسان و روانشناسان راه صحیح را در اصلاح جامعه توسط سینما برگزید.


وضعیت در بخش طنز سینما با توجه به اقبال روز افزون سینماگران از این بخش چگونه است؟ سینمای فعلی ما چند قسمت تقسیم شده شده و بخصوص در وادی طنز به سمت سینمای مبتذل قدم برداشته، اخیرا در گفتگو با یکی از خانم های بازیگر در نقش های طنز سینما و تلویزیون صحبت هایی داشتم و او گفت که از وضعیت فعلی راضی نیست، کارگردانان و فیلمنامه نویسان اصلا به دنبال ایجاد شخصیت جدید برای بازیگران طنز نیستند. فیلم ها متوسط و یک داستان پشتشان است اما نگاه فیلم به موضوع عمیق نیستند و سطحی و به دور از پژوهش محوری است، این ایراد بزرگ کاملا در نحوه پرداختن به شخصیت های قصه پیداست.

 

 این گفتگو ادامه دارد...


پایان پیام/

کد خبر 46731

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha