مشهورترین زوج ادبی تاریخ ایران و آثار تکرارنشدنی‌شان

خبرگزاری شبستان:جلال آل احمدوسیمین دانشور، از نویسندگان بزرگ معاصر، هر دو خالق آثار ادبی بسیار ارزشمندی در تاریخ ادبیات کشور هستند.

به گزارش خبرنگار کتاب شبستان، زوجی صاحب نام، هردو نویسنده؛ هر دو اهل فرهنگ و هنر، هر دو نامی جاویدان در تاریخ ادبیات این مرزوبوم و البته نام هایی شناخته شده در خارج از مرزها؛جلال الدین سادات آل احمد، معروف به جلال آل احمد، فرزند سید احمد حسینی طالقانی در تهران به دنیا آمد، او در سال 1302 پس از هفت دختر متولد شد و آن روزها اعضای خانواده اش هرگز خیال نمی کردند او روزی از تاثیرگذارترین نویسندگان وپدر ادبیات ایران شود. پدر وی روحانی بود و بنابراین جلال سال های کودکی و نوجوانی خود را در محیطی مذهبی گذراند. در 24 سالگی با چاپ داستان «زیارت» در مجله سخن به دنیای نویسندگی قدم گذاشت و در همان سال، این داستان در کنار چند داستان کوتاه دیگر در مجموعه "دید و بازدید" به چاپ رسید.

 

وجه ادبی زندگی این نویسنده موردتوجه ترین و ویژه ترین جلوه از زندگی اوست؛ چنانکه این روزها در تمام کلاس های نویسندگی و آموزش نوشتن، خواندن کتاب های جلال آحمد توصیه می شود و گفته می شود آثاری که از وی به چاپ رسیده است در واقع یک دهم نوشته های او بوده است، زیرا او می نوشت و می نوشت و آنقدر مشق تمرین و  نوشتن می کرد تا اثر دلخواهش که او را راضی می کند را به چاپ برساند. ادبیات روان، کوتاه و تاثیرگذار جلال در روایت او را به یکی از بزرگ ترین نویسندگان ایرانی تبدیل کرده است و خواندن چندباره و چندباره کتاب های او، بی آنکه حتی بخواهی دایره لغاتت را افزایش می دهد و در نوشتن در نمی مانی.ساده نویسی، عامیانه و محاوره ای نوشتن یکی از ویژگی های بارز سبک او در نویسندگی به شمار می آید.

 

او بسیاری از نویسندگان غربی وآثارشان را به جامعه ادبی معرفی کرد، به گسترش شعر نو یا نیمایی کمک بسیاری کرد ، مقالات بسیاری نوشت و تشکل های ادبی بسیاری ایجاد کرد.جلال آل احمد در طول عمر 45 ساله خود آثاربسیاری تالیف و ترجمه کرد که به اختصار به معرفی آنها می پردازیم.

 

"پنج داستان":این کتاب مجموعة پنج داستان کوتاه «جلال آل‌احمد» به نام‌های" گلدسته‌‌ها و فلک"، "جشن فرخنده"، "خواهرم و عنکبوت"، "شوهر آمریکایی" و "خونابة انار" است. جلال این کتاب را در سال 1350 نوشت.

 

"نفرین زمین": داستانی که به روستا و روستاییان و ویژگی ها و مناسبات زندگی در جامعه روستایی می پردازد. او این کتاب را 6 سال پس از اصلاحات ارضی چاپ کرد و نخستین اثری بود که به این قضیه پرداخت.در بخشی از کتاب می خوانیم:« اکبر به گریه افتاد .و باز من فریاد زدم :-خفه می شوی یا بزنم تو سرت ؟ و آمد م بیرون .و اقعا تحمل این یکی را نداشتم .اما مگر می شد فراموش کنی که با چه کله خری عجیبی سراغ مرگ رفته بود ؟ زانو ها را به بغل گرفته و سر را در چهار گوش وسط بازوها فرو کرده .درست یک بسته بود ، آماده برای صدور.می توانستی از هر جایش بگیری و بلندش کنی و شلیطه اش که به برف چسبیده بود ! آخر چه طور تحمل کرده بود ؟ ...در مقابل کسی که مرگ را به جان می خرد ، همیشه زبان زنده ها بسته می ماند .آن یکی پیرمردی مومن و آب به روی خود بسته و این دیگر پیرزنی سرتق و خود را دم سرما خشک کرده !»

 

«ارزیابی شتابزده»: زمانی که جلال قصد انتشار مجموعه ای از مقالات پراکنده در حوزه های مختلف را داشت این نام را برگزید و در مقدمه نوشت :« استاد ما عباس اقبال در کلاس درس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران می گفت:هر واقعه ای تا صدسال زمان از آن نگذرد قابل تحلیل نیست...و من اگر قرار باشد که صد سال برای تحلیل هر رویدادی صبر کنم که یعنی حق نوشتن را از خودم سلب کرده ام ...و من نمی توانم ننویسم ، که قلم هر روز همراه من است ... پس من نام این "دستنوشته ها "را ارزیابی شتابزده می گذارم.چرا که نوشتن را به بهانۀ "گذر زمان" به تاخیر نینداخته ام ...و لذا "ارزیابی هایی" است که ممکن است "شتابزده" باشد. اینها حرفهای امروزم است که بخاطر نصیحت دکتر عباس اقبال نوشتنشان را به فردا نینداخته ام ! »

 

«سنگی بر گوری»:این کتاب در 6 فصل و درباره زندگی او وسیمین و بچه دار نشدنشان است.این کتاب پس از مرگ جلال توسط شمس ال احمد منتشرشد.در این کتاب می خوانیم:«نشسته‌ای به کاری؛ و روزی است خوش؛ و دور برداشته‌ای که هنوز کله‌ات کار می‌کند؛ و یک مرتبه احساس می‌کنی که خانه بدجوری خالی است. و یاد گفتهٔ آن زن می‌افتی – دختر خالهٔ مادرم – که نمی‌دانم چند سال پیش آمده بود سراغمان و از زبانش در رفت که:- تو شهر، بچه‌ها توی خانه‌های فسقلی نمی‌توانند بلولند و شما حیاط به این گندگی را خالی گذاشته‌اید… و حیاط به این گندگی چهارصد و بیست متر مربع است.»

 

«غرب زدگی» را جلال در سال ۱۳۴۰ منتشر کرد.در بخشی از کتاب می خوانیم: «آدم غرب زده هرهری مذهب است به هیچ چیز اعتقاد ندارد اما به هیچ چیز هم بی‌اعتقاد نیست. یک آدم التقاطی است و نان به نرخ روز خور است همه چیز برایش علی‌السویه است. خودش باشد و خرش از پل بگذرد، دیگر بود و نبود پل هیچ است.»

 

«نون و القلم» عنوان داستانی است که آل احمد به زبان طنز نوشته است و به اوضاع و احوال اجتماعی و سیاسی جامعه خود نقب می زند. او در این اثر با زبان طنز وسبک قصه گویی عامیانه خود معضلات سیاسی و اجتماعی جامعه خود را –در قالب داستانی درباره فرقه ای متصوفه که قصد به دست گرفتن حکومت را دارند- نقد می کند.

 

«دبستان شش کلاسه نوبنیاد در دو طبقه بود و نوساز بود و در دامنهٔ کوه تنها افتاده بود و آفتاب رو بود . یک فرهنگ دوست خر پول، عمارتش را وسط زمین خودش ساخته بود و بیست و پنج ساله در اختیار فرهنگ گذاشته بود که مدرسه اش کنند و رفت و آمد بشود و جاده‌ها کوبیده بشود و این قدر ازین بشودها بشود، تا دل ننه باباها بسوزد و برای اینکه راه بچه هاشان را کوتاه بکنند، بیایند همان اطراف مدرسه را بخرند و خانه بسازند و زمین یارو از متری یک عباسی بشود صد تومان».این جملات را در کتاب «مدیرمدرسه» جلال ال احمد می خوانیم. آل احمد این رمان را در سال ۱۳۳۷ به چاپ رساند.

 

داستان «سرگذشت کندوها» نیز از سه بخش تشکیل شده ، بخش اول درباره صاحب کندوها، بخش دوم در باره زنبورها و بخش سوم در مورد صاحب زنبورهاست که با رفتن زنبورها خانه خراب شده است.

 

«زن زیادی» یکی از مهم ترین مجموعه داستان های کوتاه جلال آل احمد به شمار می آید که به زندگی و باورهای گاه غلط عوام می پردازد و فقرفرهنگی و بی سوادی و عقب ماندگی فرهنگی را به تصویر می کشد  و نقد می کند."سمنو پزان، "دفترچه بیمه"، "خانم نزهت الدوله"،"عکاس بامعرفت"،"خدادادخان"،"دزد زده"، "جاپا"، "مسلول"، "زن زیادی" نام داستان های این کتاب است.در بخشی از کتاب و در داستان زن زیادی می خوانیم:«خانه همان خانه بود که هرروز توی مطبخش اشپزی کرده بودم، هربهار توی باغچه اش لاله عباسی کاشته بودم، سرحوضش آنقدر ظرف شسته بودم می دانستم پنجره راه آبش کی می گیرد و شیرآب انبارش را اگر از طرف راست بپیچانی اب هرز می رود، اما من داشتم خفه می شدم...»

 

«سه تار» اثردیگری از جلال ال احمد 13 داستان دارد وکتاب با داستان سه تار آغاز می شود.در داستان سه تار می خوانیم:« فکر می کرد که دیگر وقتی سرحال امد و زخمه را با قدرت و بی اختیار سیم های تار آشنا خواهد کرد ، ته دلش از این واهمه خواهد داشت که مبادا سیم ها پاره شود و صاحب تار ، روز روشن او را از شب تار هم تارتر کند .از این فکر راحت شده بود.فکر می کرد که از این پس چنان هنرنمایی خواهد کرد و چنان داد خود را از تار خواهد گرفت و چنان شوری از ان برخواهد اورد که خودش هم تابش را نیاورد و بی اختیار به گریه بیافتد . حتم داشت فقط وقتی که از صدای ساز خودش به گریه بیافتد ، خوب نواخته»

 

«از رنجی که می بریم» را جلال آل احمد در سال 1326 نوشت. این کتاب مجموعه داستان و شامل 7 داستان کوتاه درباره مسائل سیاسی و اجتماعی است. «دره خزان زده»، «زیرابی ها»، «در راه چالوس»، «آبروی از دست رفته»، «محیط تنگ»، «اعتراف» و «روزهای خوش».

 

«دیدو بازدید» اثری دیگر از وی است در 177 صفحه. در بخشی از کتاب می خوانیم:« ننه جون خیلی خوش اومدی.چی بگم؟من که بلد نیستم به شما فکلیا بگم:تربیک- چه میدونم تبریک عرض می‌کنم.ما قدیمی‌ها دیگه کجا این حرفارو بلد می‌شیم؟ خوب ننه جون بیا این بالا رو تشک بشین، دهنتو شیرین کن….ننه‌جون پس چرا نمی‌خوری ؟شاید بدت اومده که چرا تخمه و گندم شادونه گذاشتم جلوت؟ ها؟ ای قرتی! این قرتی‌بازی‌ها رو بنداز دور مس بچه آدم تخمه بشکن…»این کتاب درباره  دید و بازدیدهای جوانی در عید نوروز و اتفاق هایی که برایش پیش میاید است.

 

«درخدمت و خیانت روشنفکران»از بحث برانگیزترین و معروف ترین آثار جلال است. او در این اثر تمام زوایای ظهور جریان روشنفکری  را بررسی می کند و به خدمت ها و خیانت های این جریان در کشور می پردازد.این اثر پس از گذشت سال های بسیار هنوز هم محل بحث متفکران است و خواندنش تازگی دارد.در بخشی از کتاب می خوانیم: «روشنفکر ایرانی هنوز از جمع خلایق بریده است دستی به مردم ندارد و ناچار خود را هم دربند مردم نمی داند.به مسائلی می اندیشد که محلی نیست وارداتی است و تا روشنفکر ایرانی با مسایل محلی محیط بومی خود آشنا نشود و گشاینده مشکلات بومی نشود وضع از همین قرار هست که هست...»این کتاب پس از مرگ وی منتشرشد.

 

«سفر به ولایت عزرائیل» او در این کتاب از سفر خود به سرزمین فلسطین- که از آن به عنوان ولایت عزرائیل  یاد می کند- می گوید.«مکالمات» 9 مصاحبه تدوین شده جلال ال احمد گردآوری شده در یک کتاب است.«یک چاه و دوچاله» دیگر اثر جلال آل احمد شرح حال و احوال و روزگار نویسنده است. رعایت صداقت در نوشتن این اثر که با شرح ماجراها و وقایع سیاسی و گاه اجتماعی آن دوران همراه شده است این کتاب را به اثری باارزش تبدیل کرده است.«نیما چشم جلال بود» مجموعه ای بسیار ارزشمند از  گفتار, نقد,سرود, نامه و مکالمه درباره نیما و شعرنیمایی  است.این کتاب زیر نظر شمس آل احمد در سال 1376 منتشر شد.

 

او در طول عمر کوتاه اما پرتلاشش سفرنامه های بسیاری نیز نوشت:«خسی در میقات» مهم ترین و ارزشمندترین آنهاست که سفرنامه حج اوست و حاصل دیده ها و شنیده ها و تجربه هایش از این سفر معنوی.در بخشی از این کتاب می خوانیم: «و ديدم كه سفر وسيله ديگري است براي خود را شناختن. اين كه «خود» را در آزمايشگاه اقليم‌هاي مختلف به ابزار واقعه‌ها و برخوردها سنجيدن و حدودش را به دست آوردن كه چه تنگ است و چه حقير است و چه پوچ و هيچ.

 و هر چه دقيق‌تر كه توانستم در خود نگريستم تا سپيده دميد. و ديدم كه تنها «خسي» است و به «ميقات» آمده است و نه «كسي» و به «ميعادي». و ديدم كه «وقت» ‌ابديت است، يعني اقيانوس زمان. و «ميقات» در هر لحظه‌اي. و هر جا...» ،«تات نشین های بلوک زهرا»، «جزیره خارک دریتیم خلیج فارس»، «سفر روس»، «سفرآمریکا» و«اورازان» عنوان دیگر سفرنامه های وی هستند.

 

او در کنار نویسندگی و تالیف کار ترجمه نیز انجام می داد.ترجمه های او از آثار البرکامو و دیگر نویسندگان مثل اندره ژید فرانسوی و داستایوفسکی دریچه های تازه ای در جامعه ادبی آن زمان گشود.ترجمه کتاب های،"مائده های زمینی" از آندره ژید،"کرگدن" و"بازگشت از شوروی" از اوژن یونسکو، "بیگانه" و" سوتفاهم" از البرکامو،"دست های الوده" از ژان پل سارتر، "قمارباز" داستایفسکی و "چهل طوطی" که او و سیمین دانشور به صورت مشترک ترجمه کرده اند از مهم ترین ترجمه های وی به حساب می آید.

 

و اما سیمین دانشور، بزرگ بانوی ادبیات ایران، مادر داستان نویسی فارسی، خالق «سووشون» که به 17 زبان زنده دنیا ترجمه شده است و از پرفروش ترین آثار فارسی در تمام دوران ها بوده است. او نویسنده و مترجم و همسر جلال آل احمد بود، زاده شیراز و در سال 1390 در 90 سالگی چشم از دنیا فروبست.

پدرش محمدعلی دانشور پزشک بود و مادرش و قمرالسلطنه حکمت، مدیر هنرستان دخترانه و نقاش.او در امتحان نهایی برای دریافت مدرک دیپلم شاگرد اول در کل کشور شد و سپس به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران رفت.او در سال 1327 اولین اثر خود که مجموعه داستان کوتاه با نام «آتش خاموش » بود را منتشر کرد. او در همین سال در سفرش از تهران به شیراز در اتوبوس با جلال آل احمد نویسنده و روشنفکر ایرانی آشنا شد و این آشنایی ختم به ازدواج آن دو شد.

او نخستین زن ایرانی بود که مجموعه داستان حرفه ای منتشر کرد و بدون شک از تاثیرگذاران و جریان سازهای ادبیات داستانی فارسی است. دانشور بیش از 40 سال در دانشگاه تهران تدریس کرد و دانشجویان بسیاری را تربیت کرداو همچنین . نخستین رییس کانون نویسندگان ایران بود.

 

دانشور بدون شک از تاثیرگذارترین ،بزرگ ترین و مهم ترین نویسندگان زن ایرانی است.در ادامه به معرفی آثار وی می پردازیم.

 

 «آتش خاموش» اولین اثر مادر داستان نویسی ایران بود.او این کتاب را به سال 1327 نوشت."اشک ها"،"اتش خاموش"،"یادداشت های یک خانم المانی"،"کلید سل"،"ان شب عروسی"،"شب عیدی"،"گذشته"،"کلاغ کور"، "سایه"،"مردها عوض نمی شوند"، "ناشناس"،"عطریاس"،"جامه ارغوانی"،"عشق استاد دانشگاه"،"عشق پیری" ،"ناشناس"،"عطریاس،"،"یخ فروش" و" اشک ها" عنوان 16 داستان این مجموعه است.

«شهری چون بهشت» طبق گفته دانشور همه شخصیت های این کتاب واقعی هستند و او با همه آنها برخورد داشته است.شهری چون بهشت به جامعه شهری پیش از انقلاب اسلامی ایران می پردازد.«به کی سلام کنم»، مجموعه داستان های کوتاه دانشوراست که در سال 1359 منتشرشد.تعدادی از داستان این اثر پیش از انقلاب در نشریه های مختلفی به چاپ رسیده بودند.«ازپرنده های مهاجربپرس»، مجموعه 11 داستان کوتاه از سیمین دانشور است .در بخشی از کتاب می خوانیم: «ای استاد ریاضی ، کاینات ممکن است ، اما زندگی آدمیان بر اساس هندسه نمی گردد .».« در این که زن یک اثر هنری است شکی نیست .»

 

«سووشون» بزرگ ترین اثرخلق شده توسط سیمین دانشور،درباره اشغال ایران از سوی نیروهای انگلیسی است. زری و یوسف قهرمان های داستان هستند. یوسف، خان روشنفکرو زری نماد تحمل،گذشت و صبوری در زنان ایرانی. ماجرای رمان در سال هایی اتفاق می افتد که انگلیس در فارس نیرو پیاده کرده و جنگ با خود گرسنگی و بیماری آورده‌است و حاکم وقت با فروش اذوقه مردم به دشمن قطحی را تشدید می کند.یوسف حاضر به فروش آذوقه به ارتش بیگانه نیست و ...در بخش  هایی از کتاب می خوانیم: «می‌خواستم بچه‌هایم را با محبت و در محیط آرام بزرگ کنم. اما حالا با کینه بزرگ می‌کنم.» «بدن آدمیزاد شکننده‌است، اما هیچ نیرویی در این دنیا، به قدرت نیروی روحی او نمی‌رسد، به شرطی که اراده و وقوف داشته باشد» «نه یک ستاره، هزار ستاره در ذهنش روشن شد. دیگر می‌دانست که از هیچ‌کس و هیچ‌چیز در این دنیا نخواهد ترسید.»با وجود درخواست های فراوان سیمین دانشور راضی به تبدیل این اثر به نمایشنامه و فیلمنامه نشد وتنها یکبار توسط دوست دوران جوانی اش منیژه محامدی سووشون روی صحنه تئاتررفت و پس از آن البته محمدمتوسلانی امتیاز این اثر راخرید اما تا به امروز با هیچ تهیه کننده و کارگردانی برای ساخت فیلمی اقتباسی از این رمان به نتیجه نرسیده است.این اثر به 17 زبان زنده دنیا ترجمه شده است و در دانشگاه سوربن فرانسه به معرفی این کتاب پرداخته اند.

 

«جزیره سرگردانی» و «ساربان سرگردان»اثری دوجلدی است که دانشور در آن از عقاید یک دختر جوان به نام هستی، قبل و در طول انقلاب اسلامی ایران گفته است.این اثر به بدبختی و فقر حاکم برجامعه در پیش از انقلاب و  زندگی های گاه پوچ مرفهین می پردازد.دربخشی از کتاب می خوانیم:« آری چندین وچند نسل پس از تو تمام ملل جهان باهم آشتی خواهند کرد.خدای درون انسانها انگیزه ی آدمیان خواهد شد،آنچنان که کره ی ارض بصورت یک ایالت در بیاید و کمال و تمامیت دنیوی امکان پذیرد.میراث مشترک الهی این است که آدمی را به آدمی و آدمیان را به خدا بپیوندد و عشق،به گونه ی نور هدایتگرکائنات، به پیروزی دست یابد.»جلد سوم این اثر با عنوان« کوه سرگردان» نیز توسط دانشور نوشته شد اما سرنوشت ان مشخص نیست و سال هاست که گم شده است.دانشور بعد از نوشتن رمان را در اختیار نشر خوارزمی قرار می دهد و مدیرنشر نیز پس از اصلاحاتی ان را برمی گرداند و بعد از آن و پس از مرگ مدیرنشر خوارزمی و مرگ سیمین دانشور این اثر مفقود می شود.

 

سیمین دانشور نیز مانند جلال ترجمه هم می کرد. "سرباز شکلاتی"برناردشاو، "دشمنان"انتوان چخوف،"بنال وطن" آلن پیتون، "داغ ننگ" ناتانیل هاثورن،"باغ آلبالو" انتوان چخوف و "ماه عسل افتابی"  و "چهل طوطی" (به صورت مشترک با جلال) از کتاب های ترجمه شده توسط سیمین دانشورهستند.

او علاوه بر این آثار چند اثر غیرداستانی نیز تالیف کرده است.«غروب جلال» که در بخشی از آن می خوانیم:« من که زن جلال آل احمد هستم او را از نوشته هایش جدا نمیکنم و نه تنها او را به عنوان یک مرد بلکه به عنوان یک مردی که نویسنده است می شناسم. این شناسایی بیشتر به این خاطر است که جلال خیلی شبیه نوشته هایش است. یعنی سبک جلال خود اوست با این تفاوت که من با چرک نویسش سر و کار دارم و دیگران با پاکنویسش...»،«شاهکارهای فرش ایران»، «راهنمای صنایع ایران»، «زن بودیسم»، «مبانی استتیک» دیگر آثار وی هستند.

 

مجموعه سه جلدی «نامه‌های سیمین دانشور و جلال آل احمد» به همت مسعود جعفرى جزى از سوی انتشارات نیلوفر منتشر شده است. دراین نامه ها علاوه بر عاشقانه ها، مسائل خصوصی و شخصی زندگی این زوج شرح مسائل اجتماعی و سیاسی نیز دیده می شود.در سفری که سیمین دانشور برای تحصیل به انگلستان داشت و جلال آل احمد در ایران بود و در سفراروپای جلال آل احمد، این نامه نگاری ها صورت گرفت.نامه ها نشان می دهند این زوج با وجود تفاوت های فراوان عاشقانه زندگی می کردند.در بخشی از کتاب می خوانیم:«جلال عزیزم، قربانت گردم. رفتم و از سخت جانی های خود سخت شرمنده ام. بی تو یک دم زیستن شرط وفاداری نبود. وقتی از تو جدا شدم همانطور که پیش بینی می کردم، مثل جفت مرغان مهاجر چنان اندوهی مرا فرا گرفت که از گریه نتوانستم خودداری کنم. در طیاره با وجود متلک های این و آن که آمریکا رفتن گریه ندارد و غیره، باز تا مدتی یعنی تا وقتی از مرز ایران دور شدیم، گریه می کردم. زن مهماندار که اشک های مرا دید پرسید از معشوقت جدا شده ای؟»

 

جلال آل احمد در چهل وپنج سالگی دراسالم گیلان به طور ناگهانی چشم از دنیا فروبست؛سیمین دانشور فرضیه سربه نیست شدن او توسط ساواک را رد کرد اما شمس ال احمد برادرجلال که او نیز نویسنده بود معتقد بود ساواک جلال را به قتل رسانده است.او در قبرستان فیروز آبادی شهرری به خاک سپرده شد.یکی از مهم ترین و بزرگ ترین بزرگراه های پایتخت نام او را در یاد میلیون ها تهرانی و ایرانی زنده می کند و جایزه ادبی جلال ال احمد، از سال 1378 به معرفی آثار برتر و برگزیده ادبیات داستانی می پردازد.

سیمین دانشور نیز در 90 سالگی پس از یک دوره بیماری در خانه ای که جلال به دست خود ساخته بود در تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شد.

خانه سیمین دانشور و جلال آل احمد مرکز رفت و آمد و شکل‌گیری بسیاری از جریان‌های روشنفکری بود؛ خانه‌ای که از سال 1331 و تا همین سال‌های آخر نویسندگان و شاعران و محققان برجسته کشور به آنجا رفت و آمد داشتند.این روزها این خانه به شهرداری فروخته شده است وقرار است به« خانه ادبیات »تبدیل شود.

خانه در بن‌بست ارض، در خیابان دزاشیب قرار دارد؛ خانه‌ای که می گویند جلال آل احمد آن را به دست خود ساخته است و پس از مرگ او سیمین دانشور به تنهایی در آن زندگی می کرد.خانه ای سرشار از خاطره دو نویسنده بزرگ،با حیاطی بزرگ و درختانی کهنسال،با دیوارهایی که پر هستند از عکس های سیمین و جلال که روزی در این خانه می زیستند حالا اما خاطره شان در خانه پرسه می زند.بزرگ مرد و بانویی که نامشان برای همیشه در تاریخ ادبیات این کشور و دریاد وخاطره مردم زنده است.

 

پایان پیام/

 

کد خبر 467121

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha