برقراری«اولین تماس تلفنی از بهشت»توسط آلبوم میچ

خبرگزاری شبستان:کتاب «اولین تماس تلفی از بهشت»نوشته «آلبوم میچ» با ترجمه «احمد نیاز زاده»راهی بازار نشرشد.

به گزارش خبرگزاری شبستان، این رمان از جمله رمان‌هایی است که با نگاهی جذاب به حیات بعد از مرگ و معجزات مربوط به آن اشاره کرده است. برخی کتاب «اولین تماس تلفنی از بهشت» را جادویی‌ترین اثر البوم می‌دانند که در آن روایت‌هایی از معجزه و باورهای انسانی ذکر شده است.

او در این اثر، به سراغ بهشت و ارتباط آن با دنیای بازماندگان پرداخته است. داستان از این قرار است که تلفن تعدادی از ساکنان شهری کوچک زنگ می‌خورد و آن سوی خط کسانی هستند که با صدای واقعی قبل از مرگشان اعلام می‌کنند که هم اینک در بهشت هستند. وقتی این اتفاق رخ می‌دهد رسانه‌ها و فناوری‌های جدید به دنبال اصل ماجرا می‌گردند تا سرنخ‌هایی از آن را مخابره کنند. هرکس براساس باور و ایمانی که دارد یا ندارد به دنبال استنتاج است. آیا این موضوع یک معجزه است؟ آیا فریب و حقه‌ای در کار است؟ نکته اینجاست که به دنبال این تماس‌ها اتفاقات به ظاهر نامانوس دیگری نیز در حال رخ دادن است...

در بخشی از ابتدای این رمان می‌خوانیم:

«یک روز صبح، در شهری کوچک به نام کوُلدواتِر، چند تلفن زنگ می‌خورَد. آن طرفِ خط کسانی هستند که می‌گویند از بهشت تماس گرفته‌اند؛ یکی با مادرش حرف می‌زند و یکی با خواهرش، هر کسی با عزیزی از دست‌رفته. آیا معجزه‌ای غریب رخ داده؟ یا فریبی بزرگ در کار است؟ وقتی اخبارِ این تماس‌های عجیب پخش می‌شود، غریبه‌ها دسته‌دسته به شهر سرازیر می‌شوند تا آن‌ها هم بخشی از این معجزه باشند. شهرِ کوچک و حتا دنیای انسان‌ها با این معجزه زیر و زبر شده؛ اما همیشه در هر معجزه‌ شادی‌بخش اندکی اندوه هم هست. همیشه در معجزه‌ای که مردم را به هم نزدیک می‌کند، اندکی تنهایی هست.»

 

همچنین در پشت جلد این اثر آمده است: «اولین تماس تلفنی از بهشت شاید جادویی ترین و پرهیجان ترین کتاب میچ البوم باشد. کتابی اسرار آمیز و مراقبه ای از جنس قدرت پیوند انسانی، روایت این کتاب حرکتی نرم و دلنشین دارد میان ماجراهای اختراع تلفن و روابط عاشقانه گراهام بل تا دنیای امروز ما که این اندازه درگیر این اختراع است. اولین تماس تلفنی از بهشت داستانی ست غریب از عشق و تاریخ و ایمان.»

در بخش دیگری از این  اثر آمده است: «کسي را که اهل ايمان باشد مي‌شناسي؟ وقتي او را مي‌بيني، فرار مي‌کني؟ اگر اين‌طور است، بدان ديگر نيازي به گريز نيست. چند لحظه‌اي بنشين. يک ليوان آب يخ بنوش. يک بشقاب نان ذرت بخور. شايد متوجه شوي چيز زيبايي هست که مي‌توان ياد گرفت و نه تو را مي‌گزد و نه ضعيفت مي‌کند، فقط ثابت مي‌کند در وجود تک‌تک ما جرقه‌اي الهي هست که شايد يک روز بتواند جهان را نجات دهد. در آغاز يک پرسش بود. در پايان، آن پرسش پاسخش را گرفت. خداوند مي‌خواند و ما با او زمزمه مي‌کنيم و ترانه‌هاي بسياري هست...»

نشر قطره این اثر را در 304 صفحه راهی بازار نشر کرده است.

 پایان پیام/

کد خبر 465835

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha