به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، جلسه پیش کرسی «واقع گرایی در علوم انسانی اسلامی» با ارائه ابراهیم دادجو، عضو هیات علمی گروه معرفت شناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی عصر روز گذشته یکشنبه، 24 خرداد در سالن حوزه رياست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
در اين جلسه خسرو باقری، حسین کلباسی و عبدالله نصری به عنوان داور حضور داشتند و حسین سوزنچی، علیرضا پیروزمند، علیرضا قائمی نیا و حمیدرضا شاکرین به عنوان ناقدان این جلسه از طریق ویدئو کنفرانس از قم، پس از ارائه طرح و نظريه دادجوي به نقد نظريه او پرداختند.
بنابراین گزارش، اولین ناقد به این طرح حجت الاسلام علیرضا پیروزمند، عضو هیئت علمی و قائممقام فرهنگستان علوم اسلامی قم بود که عمده نقد وی به این طرح را عدم نوآوری دانست و گفت: آنچه در کرسی ها بسیار اهمیت دارد موضوع نوآوری است که متاسفانه آقای دادجوی حرف جدیدی نزده اند اگرچه از اصطلاحاتی مثل «واقعیت پیش رونده» یا نظریه حدس و اثبات سخن گفته اند ولی هیچکدام این ها حرف تازه ای نیست و پیش از این هم افراد دیگری از این موضوعات سخن گفته بودند.
وی افزود: ایشان در چند جای طرح از مکتب سخن گفتند اما توضیح ندادند که منظورشان چه مکتبی است علاوه بر این ادعاهای ایجابی ایشان جای تردید دارد، ادعای سلبی هم مبنی بر اینکه تاسیس منتفی است یک ادعای تقلیل گرایانه است و بنا به تعریف ایشان که معتقدند کسانی که قائل به تاسیس هستند نگاه کل گرایانه به مسائل و علم دارند، به نظر می رسد که ایشان در چنبره انتزاع گرایی دچار شده اند و در معرفت شناسی باقی مانده اند.
همچنین، حجت الاسلام حمیدرضا شاکرین، از پژوهشگران حوزه مباحث فلسفی و کلامی دومین ناقد به ارائه نظریات دادجوی بود؛ شاکرین در ابتدا ایراد خود را به اصطلاح «تهذیب» گرفت و گفت: ایشان در طرح خود از اصطلاح تهذیب استفاده کرده اند اما به اینکه تهذیب چیست؟ چه مراحل و مراتبی دارد اشاره نکردند علاوه بر این گاهی از تعابیری استفاده کرده اند که به لحاظ معنایی می تواند فهم های متفاوتی درباره آنها صورت گیرد.
وی افزود: ارائه کننده طرح، در برخی از مواقع، مخصوصا در حوزه های علوم طبیعی و تجربی در دامنه پوزیتویست ها گرفتار می شود. ضمن اینکه ترکیبات روشی طرح ایراد دارد و ناقص است، بنابراین، طرح می تواند روش شناختی دقیق تری داشته باشد.
این گزارش می افزاید: حسین سوزنچی از اساتید دانشگاه امام صادق (ع) به عنوان سومین منتقد این جلسه ضمن تائید ایرادات حجج اسلام شاکرین و پیروزمند گفت: در این طرح یکسری تعابیر مثل دین، علوم انسانی – اسلامی، شیعه، سنی و... استفاده شده است که بسیار ابتدایی مطرح و تعریف شده اند. مثلا ایشان در تعریف دین، تلقی خاصی از تعریف شیعه و سنی ارائه داده اند که کار درستی به نظر نمی رسد علاوه براین، اینکه علوم انسانی را منحصر به علوم انسانی عقلی- تجربی و نقلی کنیم درست نیست.
وی افزود: همچنین در این طرح دسته بندی هایی صورت گرفته است اما از این دسته بندی ها تعریف درستی نشده است یا مثلا اینکه در چند بخش صحبت های خود از روش علوم انسانی سخن گفتند اما توضیح ندادند که روش علوم انسانی چیست و منظورشان از این روش چیست؟ علاوه براین بحث علم دینی بحث discipline است نه یک بحث گزاره ای.
سوزنچی در پایان یادآور شد: ایشان در طرح خود، خوارج را جزو اهل سنت دانستند در صورتی که اصلا اینگونه نیست و سنی ها همواره با دو دسته مشکل داشتند، یکی خوارج دیگری شیعه ها و خب به این صورت چگونه می توان خوارج را جزو این دسته نامید. به صورت کلی عمده ای از سخنان ارائه دهنده منبع مستقلی ندارد و در سراسر طرح ابهامات بسیاری وجود دارد.
همچنین، حجت الاسلام علیرضا قائمی نیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، آخرین ناقد به این طرح بود که به صورت خیلی مختصر نظرات خود را راجع به طرح دادجوی ارائه کرد. وی عمده ایراد این طرح را برقرار نکردن ارتباط با طرح دانست و گفت: به نظر من مشکل اصلی این طرح برقرار نکردن ارتباط با طرح به دلیل ابهامات فراوان است، مثلا اینکه، در هیچ جای این طرح تعریف مشخصی از علم نیامده و به نظر می رسد تعریف ایشان از علم متفاوت است. علاوه براین، ایشان در چند جای طرح خود از واقع گرایی صحبت کردند اما هیچ جا از آن تعریف مشخصی نکردند، این در حالیست که برای واقع گرایی تعاریف متعددی وجود دارد اما ایشان معین نکردند که محورشان براساس کدامیک از این تعاریف است.
وی ابراز کرد: بسیاری از ادعاهای ایشان جای بحث دارد، مثلا اینکه در بخشی از مطلب خود آورده اند: «معرفت دینی مملو از خطاهاست» اما نگفتند که این گفته را از کجا آوردند، ارائه کننده می توانست بگوید که معرفت دینی خطا دارد اما اینکه بگوید معرفت دینی مملو از خطاهاست یعنی اینکه نگارنده در مقام داوری نشسته و خودش را داوری می کند. علاوه براین براساس گفته های وی علم هم چهره ثابت دارد هم متغیر به این ترتیب معرفت دینی چطور می شود؟ در آنجا هم معرفت دینی ثابت و متغیر وجود دارد؟ براین اساس می توان گفت نوعی آشفتگی معرفت شناختی در طرح وجود دارد و به طورکلی ارتباط منطقی بین ادعاها، نظریه ها و مبانی با نتایج وجود ندارد.
در ادامه این جلسه، دادجو به صورت کوتاه به چند نقد منتقدان پاسخ داد که جواب هایش ناقدان را قانع نکرد.
این گزارش می افزاید: در انتهای این جلسه، خسرو باقری که در مقام داور در این جلسه حاضر بود گفت: مشکل تنگنای زمانی با اندیشیدن جور درنمی آید و طبیعتا در این زمان کوتاه پاسخ ها به منتقدان قانع کننده به نظر نمی رسد اما به عقیده بنده، معادله های سخنان دادجوی نامعادله است یعنی مثلا اینکه واقع گرایی را با علم یا عقل گرایی معادل بدانیم درست جوردر نمی آید علاوه براین، علی رغم تفاوتی که ایشان برای تاسیس و تهذیب قائلند، تفاوت و تفکیک این دو از یکدیگر خیلی واضح و روشن نیست.
وی همچنین اضافه کرد: یکی از اصلی ترین مشکلات طرح این است که مشخص نیست مربوط به چه حوزه ای است؟ به حوزه فلسفه مربوط می شود یا فلسفه علم یا..... چون در صورت مشخص کردن حوزه خود لازم نیست خیلی از مطالبِ اضافه آورده شود، در نتیجه دردسر شما هم کمتر می شود، علاوه بر این زدن حرفِ جدید کار آسانی نیست که به این راحتی ها انجام شود.
عبدالله نصری، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی از دیگر داوران حاضر در جلسه بود که ضمن انتقاد شدید خود از نحوه برگزاری مراسم گفت: اصلی ترین ابهام طرح این است که واقع گرایی که دادجوی در همه جا از آن سخن گفته یعنی چه و این واقع گرایی کجای بحث شما قرار دارد، علاوه بر این، بحث در حوزه شیعه و سنی ارتباطی با بحث ایشان ندارد و با طرح آن برای خودش فقط دردسر درست کرده است.
وی خاطرنشان کرد: به نظر می رسد در بسیاری از مباحث ارائه دهنده خلط مبحث وجود دارد و فرضیه را برای خودش درست تبیین نکرده است، برای حل این مشکل بهتر است که تفسیر دقیقی از علم ارائه دهد و بگوید که ماهیت و چیستی علم چیست و ایشان چه تقسیم بندی از علم را پذیرفته است.
پایان پیام/
نظر شما