به گزارش خبرنگار کتاب شبستان: ماجرا از این قرار است که لی پسر سیزده ساله ای است که از کلاس دوم دبستان از طرفداران نویسنده ای به نام بوید هنشاو است. هنگامی که آموزگار کلاس ششم از دانش آموزانش می خواهد که هر یک به نویسنده ای نامه بنویسند لی، اقای هنشاو را انتخاب می کند و کلی سوال برای او می فرستد. اقای هنشاو نیز در پاسخ چند سوال برای او می فرستد. لی با پاسخ دادن به این سوال ها به نوشتن علاقمند می شود و به توصیه اقای هنشاو در دفتری یادادشت های روزانه اش را می نویسد. نوشتن به او کمک می کند که راه حلی برای مشکلاتش پیدا کند.
پدر و مادر لی به تازگی از هم جدا شده اند و او با مادرش زندگی می کند. او پدرش را که راننده کامیون است به ندرت می بیند و این مسئله او را بسیار رنج می دهد. لی در مدرسه هم با مشکل رو به روست. او شاگرد جدید مدرسه است و دوستی ندارد و احساس می کند دیده نمی شود. از سوی دیگر کسی در مدرسه از غذای او می دزدد. او کم کم یاد می گیرد که گاهی می تواند شرایط را تغییر دهد و گاهی ناگزیر است که آن ها را بپذیرد و با آنها کنار بیاید
«آقای هنشاو عزیز» فقط یک رمان موفق نیست که برندهی جایزه نیوبری شده باشد، یک دستورالعمل «چگونه فکر کنیم و بنویسیم» هم است. در واقع در طول داستان و در خلال نامههای متعددی که لی مینویسد و پاسخهایی که گهگاهی آقای هنشاو به نامههای او می دهد، ما یاد میگیریم چطور میتوانیم یک نویسنده شویم. برای نویسنده بودن هم لازم نیست کار خارقالعاده ای بکنیم. فقط کافیست «خودمان» باشیم و شبیه خودمان فکر کنیم. یکی دیگر از نکاتی که میشود از این کتاب یاد گرفت این است که «یادداشتهای روزانه» و «نامه نوشتن» دو راه سادهی تمرین نویسندگی هستند. با این دو کار بدون اینکه خودت را اذیت کنی و درقالبهای سخت ادبی قرار دهی، نه تنها تمرین نویسندگی میکنید بلکه از نوشتنتان هم لذت میبرید. راهها و درسهای دیگری هم هست که آقای هنشاو در قالب نامه به لی یاد میدهد و زندگی لی برای همیشه تغییر می کند. چه تغییر بزرگتر از این که آدم با «نوشتن» دوست شود و جز برنامهی روزانهاش قرار دهد؟
در بخشی کوتاه از این رمان می خوانیم«یاد گرفتهام هر چیزی را که فکر میکنم، روی یک ورق کاغذ بنویسم. از پدرم هم متنفر نیستم. نمیتوانم متنفر باشم. شاید اگر میتوانستم، تحمل خیلی چیزها برایم راحتتر میشد...»
گفتنی است این اثر یکبار توسط مژگان کلهر نیز ترجمه و به بازار کتاب عرضه شده است.
این رمان توسط پروین علی پورترجمه شده است و نشر افق آن را در 111صفحه منتشر کرده است.
پایان پیام/
نظر شما