وقتی علوم انسانیِ غرب بحران زده است چرا ما حلوا حلوایش کنیم!؟

خبرگزاری شبستان: امور انسانی را نمی توان اینگونه مورد بحث قرار داد؛ در حقیقت این علوم آمده اند تا غرب را ثبات بخشیده و پیکان غرب زدگی و شبه مدرن را پیش برند پس چرا باید تا این اندازه اسیر سیطره علوم انسانی باشیم؟

به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، نخستین «نشست شب علوم انسانی» که شامگاه روز گذشته با حضور پروفسور پیر دورتیگیه، فیلسوف متأله فرانسوی و غرب شناس، کریم مجتهدی، چهره ماندگار فلسفه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، شهریار زرشناس، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و جمعی از اساتید دانشگاه و دانشجویان و اصحاب رسانه در خانه علوم اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، با اشاره به بحران علوم انسانی در غرب اظهار کرد: در اینجا می خواهم در راستای صحبت های آقای مجتهدی چند سوال را مطرح کنم.

 

شهریار زرشناس، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در نخستین نشست «شب علوم انسانی» با بیان اینکه برگزاری این قبیل نشست ها بی تردید می تواند در ایجاد یک نهضت خودآگاهی دینی و نقادانه در حوزه علوم تجربی و انسانی موثر باشد، اظهار کرد: در صحبت های پروفسور نکات مثبتی دیده می شود؛ نطفه علوم انسانی در قرن هیجدهم یعنی عصر روشنگری – که البته به معنای واقعی عصر تاریکی است – پدید آمد.

 

وی با تاکید بر اینکه عصر روشنگری در واقع عین تاریکی و تابوت مداری و نفسانیت محوری و ظلمات است، ادامه داد: متفکران برجسته فرانسوی در این دوره دیده می شوند که روی سخنان آنها این بود که ما نمایندگان دوره ای هستیم که دین (تاریک اندیشی) را کنار گذاشته است.

 

وی علوم انسانی را محصول تاریک اندیشی عصر روشنگری معرفی کرد و گفت: علوم انسانی نیامده که درباره انسان حرف بزند بلکه به حوزه امور انسانی با دو قید انسان مدرن و امور انسان مدرن در اجتماع مدرن می پردازد؛ علوم انسانی بشر مدرن در نسبتش با اجتماعیات در عالم مدرن مورد بررسی قرار می گیرد.

 

زرشناس با بیان اینکه علوم انسانی از لحظه تولد به ویژه در قرن نوزدهم و بیستم کارکردهای مختلفی داشت، ابراز کرد: این علوم به شکل های مختلف مقوم ذات غرب مدرن است و در جایی که غرب نفوذ نداشت همچون آسیا و آفریقا تلاش می کرد جهان بینی خود را گسترش دهد؛ یکی از راه های مهم ترویج جهان بینی و غرب زدگی کردن مناطق دیگر از طریق ورود این علوم بود به علاوه آنکه علوم انسانی نقشی که بازی می کند مانند نقش علم کلام در پیش از قرون وسطی است.

 

وی افزود: جهان بینی غرب در سال 1212 هجری قمری همراه با حکومت فتحعلی شاه به کشور ما وارد و نخستین هسته های شبه مدرنیته به جامعه ما تزریق شد؛ نسلی که افرادی همچون مستشارالدوله و آخوندزاده در آن بودند این نسل کاملا اندیشه های خود را از غرب گرفته بود که در آثار آنها حتی در ادبیات، اقتصاد، سیاست و تمام زمینه ها می توان تئوری های علوم انسانی غربی را به نوعی تبیین و تفسیر کرد که به ترویج آنها می پرداختند.

 

زرشناس با تاکید بر اینکه علوم انسانی از لحظه تولد، بحران زده متولد شد و این ادعا نیست، گفت: مکتب فرانکفورتی ها تکیه را بر حوزه فرهنگ می دانند (البته من تاکید نمی کنم)، آن حوزه ای که در آثار اولیه مارکس مورد توجه است آن است که این علوم از لحظه تولد بحران زده بودند و امروز نیز غرب همچنان دچار این بحران زدگی است. شاید این مسئله بدان دلیل بود که علوم انسانی متولدشده تحت تاثیر فضای علم مدرن بود.

 

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی علم مدرن را اسیر تجربه انگاری و رویکردی همراه با گرفتاری حس و آزمایش خواند و تصریح کرد: امور انسانی را نمی توان اینگونه مورد بحث قرار داد. وقتی علوم انسانی غربی بحران زده است ما چرا باید آن را حلوا حلوا کنیم؟ در حقیقت این علوم آمده اند تا غرب را ثبات بخشیده و پیکان غرب زدگی و شبه مدرن را پیش برند چرا باید تا این اندازه اسیر سیطره علوم انسانی باشیم؟ این در حالی است که وقتی در ایران انقلابی ظهور می کند که نظم مستقر را زیر سوال می برد و داعیه طراحی یک نظم و نظام تازه را دارد چرا باید در حیطه نظر و دانشگاهی خود اسیر علومی باشد که این علوم مقوم غرب و غرب زدگی است؟

 

این نویسنده با طرح این سوال که چرا ما باید در چنین وضعیت و شرایطی مقهور علوم غربی باشیم و گمان کنیم باید این علوم را دربست بپذیریم، عنوان کرد: علوم انسانی غربی علم نیست بلکه وهمی است که از دل عقل مدرن بیرون آمده و کارکرد آن تداوم بخشی حیات به غرب است.

 

وی تاکید کرد: دانشگاه های ما دربست در بند مفروضات و مشهورات علوم انسانی است و آن را به عنوان حقیقت قبول کرده است البته ما با آموزش این علوم مشکلی نداریم اما باید جهت این آموزش به سمتی رود که بنیادهای علوم انسانی را به نقد بکشد چرا که مشهورات این علوم با اندیشه دینی ما در تضاد است و نیازمند نقادی و به چالش کشیدن تئوریک است.

 

زرشناس با بیان اینکه دانشگاه های ما باید به سمت خودآگاهی دینی و بیدارگری در برابر قرن مدرن حرکت کند، عنوان کرد: امروز وقتی از تحول سخن گفته می شود در مقابل آن مقابله شده و داعیه داران آن افراد بی سواد، مرتجع و کسانی که قرار است باورهای دینی را به علم القا کنند متهم می شوند، این در حالی است که در خود غرب نظریات اندیشمندان غربی نقد می شود.

 

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه ما با ذخیره حکمت و معرفت اسلامی که در دست داریم و اگر آن را به فعلیت برسانیم، این ذخیره می تواند در مقابل مشهورات قرار گرفته و نهضت و انفجار علمی رخ دهد، خاطرنشان کرد: متاسفانه مسئولان مجری ما هنوز به این امر باور ندارند ضمن اینکه عده ای از روشنفکران غربزده دانشگاهی ما نیز با کمک همین مسئولان در راستای تحول علوم انسانی مقاومت می کنند.

 

زرشناس در پایان سخنان خود یادآور شد: انقلاب اسلامی فرصت بی نظیری به ما داده است تا علوم انسانی را تحول بخشیم و هر مقاومتی در این راه خیانت به انقلاب، علم، بشریت و جامعه بوده و گناهی نابخشودنی است.

 

پایان پیام/

کد خبر 462517

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha