به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان به نقل از تابناک؛ «ايران در آينده گرمتر و خشكتر خواهد شد و اين حاصل نتايج تغييرات آب و هوايي است». اين هشداري است كه گري لوئيس، هماهنگكننده مقيم سازمانملل متحد در ايران، اخيرا در مصاحبهاي با نشريه تايمز عنوان كرده است. لوئيس اضافه كرده كه الگوي بهرهبرداري و مديريت منابعطبيعي در ايران «ناپايدار» است و كشور ما مانند كشورهاي غني در منابع طبيعي، بايد رويكرد خود را بر پايه دو موضوع مهم تغيير دهد؛ اول اينكه ماليات سنگيني براي استفاده از منابع غيرقابل تجديد گذاشته شود و دوم آنكه براي منابع تجديدپذير سرمايهگذاري شود.
به گزارش شهروند، پديده گرمشدن زمين و افزايش توليد گازهاي گلخانهاي مختص به كشور و يك منطقه نيست؛ معضلي است كه كل كره خاكي را تهديد ميكند. اتفاق درحال وقوع، اين است كه گازهاي دياكسيدكربن و متان بهتدريج يك سپر گرمايي را دور كرهزمين شكل ميدهند كه از تبادل گرمايي جلوگيري ميكند و عملا فرآيند ايزولهكردن تبادل گرما با بيرون ايجاد ميشود. زمين گرمتر و خشكتر ميشود. كشورهاي صنعتي دنيا متعهد به كاهش توليد اين گازها هستند؛ در اين ميان سهم كشورهاي درحال توسعه هم محفوظ است. ايران رتبه ششم و تا هفتم توليد گازهاي گلخانهاي در دنيا را دارد و چندان غريب نيست كه ما دچار تحريمهاي جامعه بينالملل در حوزه تغييرات آب و هوايي شويم. برهمين اساس شكلگيري اراده و عزم جدي براي كاهش گازهاي گلخانهاي و اثرات مخرب آن ضروري است. «دكتر محسن ناصري»، مدير طرح ملي تغييرات آبوهوا است كه در گفتوگوي پيشرو با «شهروند» از تحولات بشري در حوزه تغييرات اقليمي و تعهداتي كه درجهت كاهش توليد گازهاي گلخانهاي برعهده كشورها است صحبت كرده است.
بحث تغييرات اقليمي، گرم شدن زمين و افزايش گازهاي گلخانهاي از چه زماني و بهواسطه چه تحولات بشري آغاز شد؟
انقلاب صنعتي در اروپا منجر به اين شد كه استفاده از منابع انرژي، بهويژه منابع فسيلي و منابعي كه ريشههاي طبيعي دارند، با سرعت سرسامآوري مورد استفاده قرار گيرد و افزايش يابد. انواع و اقسام منابع انرژي بهويژه ذغالسنگ در مرحله اول و بعد نفت با انواع و اقسام مشتقاتش به چرخههاي صنعتي وارد و باعث شد كه كشورهاي صنعتي رشدهاي اقتصادي شگفتانگيز ٥ تا ٨درصدي را بهراحتي كسب كنند و مسير خود را تا امروز بر مدار توسعه قرار دهند. تقريبا از دهه ٧٠ميلادي بود كه شواهدي پديدار شد مبنيبر اينكه يك سري اختلالاتي در جو درحال اتفاق افتادن است كه فهم اين مطلب منجر شد كه اراده جدي براي پايش اقليم در سطح بينالملل ايجاد شود. همه اينها نهايتا به نكته مهمي رسيد؛ بهتدريج توافق بر اين مسأله شكل گرفت كه فعاليتهاي توسعهاي بشر بهطرز خطرناكي، امنيت زيستي را در سطح كرهزمين تحتتأثير قرار ميدهد. بههرحال تا امروز افراد مختلفي ايدههايي را مطرح كردهاند كه در آن، ناهنجاريهايي به وجود آمده در اقاليم، بهواسطه توسعه و مصرف انرژي (به ويژه انرژيهايي كه ريشهاش منابع هيدروكربني است) نبوده است؛ اين عده معتقد بودند كه بههرحال يكسري فعل و انفعالات بلندمدتي در مقياس زمينشناسي در جهان وجود دارد كه دورههاي ديگر مثل دورههاي سرد و با تلاطم آب و هوا در آن قابل رديابي است؛ استدلال اين فرضيه براساس نشانههايي است كه در لايههاي زمينشناسي قابل رديابي هستند. اما بهتدريج هرچه كه گذشت اين ايده به حاشيه رانده شد. درواقع توسعه و مصرف انرژي و انتشار گازهاي خاصي كه ما آنها را بهعنوان گازهاي گلخانهاي ميشناسيم، ارتباط دارد و پديده گلخانهاي را عملا به زمين جبر و تحميل ميكند.
فرجام پديده گلخانهاي و اتفاقي كه بر سر زمين و انسانها خواهد افتاد، چيست؟
همهچيز از همينجا و از ناهنجاريهاي اقليمي آغاز ميشود. ريشه تمام مشكلات در اين ناهنجاريهاست. عمدهترين گازهايي كه تا امروز شناخته شدهاند به عنوان، گازهاي دياكسيدكربن و متان است. گازهاي ديگري مثل نيتروژن و هالوكربنها، ناكسا و ساكسا گازهايي هستند كه با حجم بسيار اندكي در كنار دوگازي كه عنوان كردم، بهعنوان گازهاي گلخانهاي مورد توجه قرار گرفتهاند. مهمترين اتفاقي كه ميافتد اين است كه گويي اين گازها بهتدريج يك سپر گرمايي را دور كرهزمين شكل ميدهند كه از تبادل گرمايي جلوگيري ميكند و عملا فرآيند ايزولهكردن تبادل گرما با بيرون است. درواقع پسدادن گرما به محيط بيرون از محور زمين را محدود ميكند و ما انسانها هم بهواسطه استفاده از انرژيهايي كه از منابع موجود زمين كسب ميشود و خورشيد كه انرژياش را به زمين ميدهد، اين وضع را تشديد ميكنيم. اينها در كنار هم باعث افزايش دماي كرهزمين ميشود. اين افزايش دما ناهنجاريهايي در مكانيزمهاي اقليمي را باعث ميشود و عملا موجب بروز مناطق خشكزمين با خشكيهاي زياد و بعضي از مناطق رطوبتي در زمين ميشود. افزايش دما و تغيير در رژيم بارش عملا باعث ميشود كه برخي از مناطق زمين قابل سكونت نباشند و برخي از ايستگاههاي كهن از حيات ساقط شوند. آب درياها بهواسطه ذوبشدن يخهاي قطب شمال و قطب جنوب بالا بيايد؛ گونههايي نادر كه جزو ميراثملل هستند، تحتتأثير قرار ميگيرند و مجبور به كوچ از ايستگاههاي كهنشان شوند و آن نوع يا گونه در معرض انقراض قرار گيرد.
تمام اينها بشر را به اين نتيجه رساند كه بيايد طي دو مرحله ١٩٩٧ و ١٩٩٨ كنوانسيون تغيير آبوهوا و بعد از آن هم پروتكل كيوتو را در سازمانملل به تصويب برساند و بعد از آن همكاريها براي كاهش انتشار گازهاي گلخانهاي، مديريت جهاني براي سازگاري و كاستن آسيبپذيري در كشورهايي كه عضو پروتكل هستند، شكل بگيرد. از نظر بينالمللي سال ٢٠١٥ سالي است كه بهنوعي توافقها ميثاقهاي بينالمللي درحال پوست انداختن است و در پايان سال خانواده مللمتحد، اعضاي كنوانسيون تغيير آب و هوا و پروتكل كيوتو گردهم ميآيند تا يك توافق جديد به تصويب برسانند (توافقنامه بار حقوقي خاصي ندارد و براساس رأي كشورها بايد به اجماع برسد تا بار الزامآور خود را داشته باشد). بههرحال اواخر سال ميلادي جاري تاريخ شاهد تعهد جامعه بينالملل براي تعريف فرآيند جديدي جهت توجه جدي به تغييرات آب و هوايي خواهد بود. دليل اين فرآيند هم اين است كه از پتانسيل جو و كرهزمين براي جذب كربن جهت نگهداشتن تغيير دماي كرهزمين تا ٢ درجه بهطور متوسط، چيزي حدود ٢هزار و ٩٠٠ گيگا تن ظرفيت كربن وجود دارد، تا الان دو سوم از اين ظرفيت مصرف شده است. يعني ٢هزار گيگاتن از اين ظرفيت مصرف شده و كمتر از هزار گيگاتن از اين ظرفيت باقيمانده است. كشورها بايد خودشان را طوري تنظيم كنند كه تا افق ٢٠٥٠ بتوانند برنامههاي توسعهاي را به شكلي تعريف كنند كه كل انتشار از اين ظرفيتهزار گيگاتن فراتر نرود. وگرنه دماي متوسط زمين به بيش از ٢ درجه خواهد رسيد و افزايش دما در برخي نواحي به نزديك ٥-٤ درجه ميرسد كه اصولا زيست و حيات را در بعضي مناطق غيرممكن ميكند يا هزينههاي زندگي در اين مناطق را در سطحي قرار ميدهد كه پرداخت آن براي كشورها توجيهپذير نباشد.
با اين حساب وقتي صحبت از مصرف دوسوم ظرفيتي كه اشاره كرديد به ميان ميآيد ميتوان نتيجه گرفت كه داريم به يك فاجعه نزديك ميشويم؟
من نميخواهم از اين الفاظ استفاده كنم چون بار معنايي بسيار منفي را به صورت عاجل القا ميكند. درحاليكه هنوز امكان براي كشورها وجود دارد كه مسئولانه اين تغييرات آب و هوايي را كنترل كنند. اينكه عنوان ميشود در افق ٢٠٥٠ بهطور متوسط ٢ درجه افزايش دما بايد صورت گيرد و اين محور متعادل مديريت و كنترل شود، درواقع اميد بر اين است كه هم زمين يك رفتار خوداصلاحي از خود بروز دهد و هم اينكه سطح توانمنديهاي بشر در ترازي قرار گيرد كه پس از آن انتشار گازهاي گلخانهاي كاهش يابد و با بهرهگيري از تكنولوژيهاي نوين، انتشار اين گازها را كه در جو متصاعد شده است را واقع دوباره جذب كند و ارزش افزودهاي ايجاد كند كه عملا پاكسازي جو را به همراه داشته باشد. البته درست است اگر كشورها مسئولانه به اين پديده نگاه نكنند در بسياري از مناطق زمين بهويژه نيمكره شمالي شاهد بيابانهاي جديدي خواهيم بود كه شايد خاك يك كشور را كامل در بربگيرد و آن را تبديل به بياباني بزرگ كند. وضع امروز همين بود كه عنوان كردم؛ كشورها در سال ٢٠١٥ سعي ميكنند با رايزني و تلاشهاي ديپلماتيك از آن هزار گيگاتن كربن باقي مانده سهم بيشتري را براي توسعه ميان مدت كشور خودشان در نظر بگيرند.
وضعيت كشور ما در حوزه توليد گازهاي گلخانهاي چگونه است؟
كشور ما ازجمله كشورهايي است كه بهطور عمده توليدكننده گازهاي گلخانهاي است و درحال حاضر رتبه هفتم را در سطح بينالملل دارد. ايران به دليل اينكه تا امروز جزو كشورهاي درحال توسعه است، به تعبير حقوقي كنوانسيون و پروتكل جزو پيوست يك نبوده است، هيچ تعهدي در سطح بينالملل برعهده ندارد. با اين حال كشورهاي توسعهيافته براساس اين كنوانسيون متعهد شده بودند كه ميزان انتشارشان را تا سال ٢٠١٥، تقريبا به ٨٠درصد انتشار ١٩٩٠ برسانند. الان هم برنامههاي بسيار مفصلي از سوي كشورهاي اتحاديه اروپا ارايه شده كه نويددهنده كاهش قابل ملاحظه گازهاي گلخانهاي است بهطوريكه تاسال ٢٠٣٠ به حدود ٤٠درصد ١٩٩٠ برسانند كه اين هدف اتفاق نميافتد به جز با استفاده از تكنولوژي و ارزش افزوده بيشتر با استفاده از منابع انرژي كمتر.
همانطور كه گفتم كشور ما هم تا الان متعهد نبوده است ولي باتوجهبه اينكه سهم عمدهاي از انتشار گازهاي گلخانهاي دارد و رتبه ششم تا هفتم را در سطح جهان كسب كرده، ممكن است در نشست پاريس ما به نحوي متعهد به كاهش انتشار شناخته شويم كه در آن صورت اگر اين توانمندي در سطح ملي ايجاد نشده باشد كه كاهش انتشار را فراهم كنيم، ممكن است با محدوديتهايي در جامعه بينالملل روبهرو شويم كه طبعا ميتواند در شرايطي از وضع موجود هستهاي هم حادتر شود. چراكه عمدتا تحريمهاي ما توسط كشورهاي خاصي دنبال ميشد اين درحالي است كه در كنوانسيون، پروتكل يا موافقتنامه جايگزينش كشورهاي وسيعي عضو هستند كه اگر ما دچار سختگيري در اين حوزه شويم، طرفهايي كه ايران را تحتفشار قرار خواهند داد كشورهاي بسياري از جامعه بينالملل عضو هستند و بنابراين حلقه اثرگذاري آن سختگيريها همهجانبهتر ميتواند باشد و عملا ما را از تجارت و تبادلات تجاري بينالملل تا حد زيادي محروم ميكند.
چند نوع نگاه ميتوان به اين حوزه داشت؛ همان تفكيك حقيقت و واقعيات، بههرحال چنين حركتي در ايران وجود دارد كه شما و همكارانتان روي آن فعاليت ميكنيد، اساسا در شرايط فعلي اين حركت چه اهميتي دارد؟
لازم است خلاصه برايتان بگويم كه ما چه كاري انجام ميدهيم. ما درحال آماده كردن سومين گزارش خود براي ارايه به جامعه بينالملل هستيم. تمام كشورهايي كه به كنوانسيون تغييرات آب و هوايي متعهد هستند، بهويژه كشورهايي كه توسعهيافته محسوب نميشوند، كمكهايي را از كنوانسيون ميگيرند تا بتوانند وضع اثرپذيري خود را در حوزه تغيير آب و هوا به جامعهبينالملل گزارش دهند. در عين حال بخشي از اين گزارش ميزان انتشار گازهاي گلخانهاي كشور خودشان را هم شامل ميشود. همانطور كه اشاره كردم اين سقف ظرفيت مخصوص به يك كشور نيست. كل جامعه بينالملل را در برميگيرد. اما كشورهايي كه جزو پيوست يك نيستند هر ٣ يا ٤سال از وضع خود گزارش ميدهند. ما درحال تدوين گزارش سوم ٤ساله خود هستيم. عمدهترين كاري كه انجام ميدهيم (گزارش تعهدي است از كشور) كه با همكاري دستگاهها و مستقر در سازمان حفاظت محيطزيست گزارش را تهيه و تلاش ميكنيم در سازمان و ديگر دستگاههاي مرتبط توانمندسازيهايي را انجام دهيم تا آنها بتوانند به تدريج به سمتي حركت كنند كه در عين حفظ كاهش انتشار الگوهايي را ارايه دهند تا ارزشافزودههاي مطلوب را هم به دنبال داشته باشد يا در مباحث آسيبپذيري و سازگاري بتوانند مسيرهايي را دنبال كنند كه كشور در اثر تاثيرات اجتنابناپذير تغييرات اقليم صدمات كمتري ببيند.
خوب است يادي از مرحوم دكتر تقي ابتكار، اولين كسي كه اين طرح را پايهريزي كرد، داشته باشيم و دكتر سلطانيه كه بخشي از گزارش اول، تمام گزارش دوم و يكسال اول گزارش سوم را راهبري ميكرد، الان هم بيش از يكسال است افتخار دارم با همكارانم در دفتر طرح ملي تغييرات آب و هوايي مشغول هستيم. ماهيت پروژه از ابتدا اجرايي نبوده و مطالعاتي بوده و سعي بر توانمندسازي و ايجاد آگاهي در كشور در زمينه انتشار و آسيبهاي تغيير اقليم بوده است. درواقع تلاش بر اجراي سياستهاي سازگاري در آب، كشاورزي و صنعت عملا در دستگاههاي اجرايي است. اما به دليل مشكلات تحريم و كمبود تكنولوژي اين مسائل اولويت دستگاهها نبوده است. تقريبا يك سالي است كه باتوجهبه نشست پاريس كه پيشرو داريم و اينكه ما احتمال ميدهيم كانديداي كاهش متعهدانه (به قول خودمان مجبورانه) توليد گازهاي گلخانهاي باشيم، دستگاهها به تكاپو افتادهاند و سعي ميكنند برنامههايي در جهت سازگاري بيشتر و كاهش انتشار بيشتر انجام دهند. در اين ميان اقتصاد كم كربن برنامهاي است كه دولت چندماهي است در دستور كار قرار داده، كه اميدواريم در كميسيونهاي فرعي هيأت دولت به تصويب برسد تا دستگاهها متعهد شوند ظرف ٥سال ميزان معيني كاهش انتشار گازهاي گلخانهاي داشته باشند. بهطوركلي برنامههاي دفتر برنامهها در دو بخش كلان كاهش انتشار و سازگاري و كاهش اثرات تغييراقليم (آب و كشاورزي، تنوع زيستي و منابع طبيعي و بهداشت) دنبال ميشود كه اميدواريم تا پايان خرداد يا نهايتا تيرماه استراتژي كلان ملي در اين حوزه را ارايه دهيم. تا امروز تقريبا ٨ نشست بين دستگاهي برگزار شده است كه براي هركدام مطالعات تخصصي در اين حوزه صورت گرفته و اميدواريم در بخشهاي كلاني كه اشاره كردم بتوانيم به اجماع برسيم و سند استراتژي ملي در اين زمينه را بهعنوان يك سند بالادستي در آينده در اختيار داشته باشيم. افق برنامهاي اين طرح، ٣ برنامه ٥ساله خواهد بود.
با اين توصيفات، برنامههاي مفصلي در دست اجرا داريد؛ ولي در جامعه آنطور كه بايد و شايد خبري از اين طرحها شنيده نشد، آيا چراغ خاموش حركت ميكنيد؟
چندان هم چراغ خاموش حركت نكردهايم. موضوعات فني است و حساب و كتابش چندان عامهپسند نيست. دفتر در جوامع علمي هميشه مطرح بوده درحاليكه علاقه نداشتيم قبل از اينكه به الگوي عملي برسيم برنامههاي تبليغاتي راه بيندازيم؛ بههرحال اميدواريم وقتي سند ملي تدوين شود، نشستهايي را برگزاركنيم تا بخشهايي كه نياز به توجه و مراعات عمومي دارد، براي مردم هم عنوان شود. البته ما چندان هم با ادبيات كاهش انتشار گازهاي گلخانهاي ناآشنا نيستيم ولي كاري كه انجام ميدهيم تحت ادبيات تغيير اقليم است و در تمام مباحث سعي شده بحثهاي پيشين هم منسجم شود و الگوهاي جديد و چارچوبهاي ديگر هم به آن افزوده شود تا يكپارچه و قابل استفاده باشد. اگر كسي در فضاي مجازي بخواهد دنبال تغيير اقليم بگردد، سايتي كه دفتر براي فعاليتها تعريف و طراحي كرده، بسيار جامع است و خلاصه گزارشهاي پيشين در آن كاملا آمده و تمام كارهايي كه تا امروز انجام شده بهطور مشروح عنوان شده است و درواقع سعي كردهايم مسير ارتباطي خوبي را با كاربران علاقهمند داشته باشيم.
انقلاب صنعتي در اروپا منجر به اين شد كه استفاده از منابع انرژي، بهويژه منابع فسيلي و منابعي كه ريشههاي طبيعي دارند، با سرعت سرسامآوري مورد استفاده قرار گيرد و افزايش يابد.
عمدهترين گازهايي كه تا امروز شناخته شدهاند به عنوان، گازهاي دياكسيدكربن و متان است. گازهاي ديگري مثل نيتروژن و هالوكربنها، ناكسا و ساكسا گازهايي هستند كه با حجم بسيار اندكي در كنار دوگازي كه عنوان كردم، بهعنوان گازهاي گلخانهاي مورد توجه قرار گرفتهاند. مهمترين اتفاقي كه ميفتد اين است كه گويي اين گازها بهتدريج يك سپر گرمايي را دور كرهزمين شكل ميدهند كه از تبادل گرمايي جلوگيري ميكند و عملا فرآيند ايزولهكردن تبادل گرما با بيرون است.
افزايش دما و تغيير در رژيم بارش عملا باعث ميشود كه برخي از مناطق زمين قابل سكونت نباشند و برخي از ايستگاههاي كهن از حيات ساقط شوند
از نظر بينالمللي سال ٢٠١٥ سالي است كه بهنوعي توافقها و ميثاقهاي بينالمللي درحال پوست انداختن است و در پايان سال خانواده مللمتحد، اعضاي كنوانسيون تغيير آب و هوا و پروتكل كيوتو گردهم ميآيند تا يك توافق جديد به تصويب برسانند (توافقنامه بار حقوقي خاصي ندارد و براساس رأي كشورها بايد به اجماع برسد تا بار الزامآور خود را داشته باشد).
كشور ما ازجمله كشورهايي است كه بهطور عمده توليدكننده گازهاي گلخانهاي است و درحال حاضر رتبه هفتم را در سطح بينالملل دارد. ايران به دليل اينكه تا امروز جزو كشورهاي توسعهيافته نبوده است، هيچ تعهدي در سطح بينالملل برعهده ندارد. با اين حال كشورهاي توسعهيافته براساس اين كنوانسيون متعهد شده بودند كه ميزان انتشارشان را تا سال ٢٠١٥، تقريبا به ٨٠درصد انتشار ١٩٩٠ برسانند.
ما درحال آماده كردن سومين گزارش خود براي ارايه به جامعه بينالملل هستيم. تمام كشورهايي كه به كنوانسيون تغييرات آب و هوايي متعهد هستند، بهويژه كشورهايي كه توسعهيافته محسوب نميشوند، كمكهايي را از كنوانسيون ميگيرند تا بتوانند وضع اثرپذيري خود را در حوزه تغيير آب و هوا به جامعهبينالملل گزارش دهند.
خبرگزاری شبستان: احتمال دارد ايران از سوي كنوانسيون تغييرات آبوهوا در اجلاس ٢٠١٥ تحريم شود.
کد خبر 461108
نظر شما