به گزارش خبرگزاری شبستان از گیلان، جمعيت هلالاحمر از سازمانهایی است که تمام عزم خود را در راستای کاهش آلام نوع بشر در سراسر دنیا جزم کرده و توانسته با بهرهگیری از نیروی پویا، مسئولیتپذیر و بلند همت در سراسر کشور، لحظههای ماندگاری را از خدمترسانی صادقانه و بی ریا خلق کند.
18 الی 24 ارديبهشت ماه، هفته صليب سرخ و هلال احمر است؛ دو نهادي که بزرگ ترين شبکه هاي بشردوستانه امدادرساني را در سطح جهان تشکيل مي دهند.
آنکس که ارزش انسانی و وجهه اخلاقی با فعالیت خدا پسندانه را در نظر گرفته و در راستای تحقق اهدافی آرمانی علاوه بر عنصر اختیار و اراده خود، در کمال آزادی و عقل با تمام احساس، قصد و نیت الهی پای در انجام این گونه فرایض دینی و اخلاقی می گذارد بی شک انسان وارسته و عاشقی است که می کوشد با گام های استوار، قدمی که بر می دارد خیر باشد و خیرخواهی.
هلال احمری ها، همان مردان و زنانی که در هولناکترین لحظات حوادث، بی اعتنا به نام و نان، از مال و منال بریده و با تندر عشق از مسیر دلواپسی می گذرند تا به قله اطمینان برسند، تا آشفتگی همنوعی را به آسایش برسانند.
زیاد دور نیستند این امدادگران و بشر دوستانی که جاده ها و کوه ها و دریاها و ... را می شناسند و به رسم ایثار، دل به حضرت حق می سپارند و جان به خطر می اندازند و وسیله ای برای نجات در جا مانده ای، می شوند.
هنوز یک امدادگرم
مرتضی ادهمی، یکی از امدادگرانی است که به قول خودش از آذرماه سال 73 وقتی که عضو گروه سرود دانش آموزان مدرسه شهید علومی رشت بود، برای اجرای برنامه به مناسبت مبعث حضرت رسول اکرم(ص)، به هلال احمر استان گیلان آمد و دچار فضای پر هیجان این جمعیت شد.
ادهمی 36 ساله که پس از سالها خدمت در این جمعیت حالا جزو کارمندان هلال احمر است، با داشتن گواهی مربیگری هنوز خود را یک امدادگر می داند.
وی با توجه به اینکه مربی درجه دو در سیلاب و آب های خروشان است، در چهار رشته جستجو نجات در جاده، جستجو و نجات در آوار(با تخصص عبور از تله های آواری)، نجات در فضای ارتفاع و معلق و جستجو و نجات در کوهستان به صورت تخصصی فعالیت می کند.
ادهمی در رشته جستجو و نجات در آوار(با تخصص عبور از تله های آواری) قهرمان کشوری و در رشته نجات در فضای ارتفاع و معلق نیز نایب قهرمان کشوری شده است.
وی با اشاره به خاطراتش به خبرنگار خبرگزاری شبستان گفت: به عنوان یک پسر بچه در سن راهنمایی، یک نیاز اجتماعی و شور یگانه بودن و ماندگار شدن، باعث شد تا جذب فعالیت های هلال احمر شوم.
ادهمی با بیان اینکه هلال احمر این فرصت و موقعیت را به من داد تا این خواسته درونی در من بروز کند، افزود: با سر فصلهایی که به ما آموزش داده می شد همچون امداد و کمک های اولیه، حس پزشکی در من زنده می شد و این هیجان را در من زیاد می کرد.
وی با تاکید بر اینکه پس از مدتی وقتی درگیر مسایل واقعی تر، مثل حضور در صحنه عملیاتی همچون تصادف شدم، ذوق ارایه و عملی کردن آموزش هایی که دیده بودم مرا به ادامه مسیر مشتاق تر کرد.
ادهمی اظهار کرد: وقتی فرصت حضور بیشتر در عملیات ها را پیدا کردم، حس و هوش هیجانی در من برانگیخته شد و تشنه خدمت بیشتر به همنوعانم شدم.
مسیری که انتخاب کرده ام با آموزه های دینی مطابقت دارد
وی با اشاره به اینکه با گذشت سالها وقتی در این سازمان رشد کرده و دوره های تخصصی را گذراندم به درک واقعی کمک به همنوع رسیدم، تصریح کرد: پی بردن به این مطلب که مسیری که انتخاب کرده ام با آموزه های دینی ما مطابقت دارد، انگیزه من را در ادامه راه بیشتر کرده است.
ادهمی در ادامه با بیان اینکه در دومین روز از نوروز 1379 تحت عنوان نجاتگر پایگاه امداد و نجات جاده ای در حین انجام ماموریت، سقوط کرده و دچار مصدومیت شدیدی شده است، بیان کرد: مدیر عامل وقت آن زمان با هیات همراهی در ملاقات با من طی لوحی، عنوان جانباز امدادگر را به من دادند.
وی با اشاره به دوره درمانی که بیش از دو سال و نیم به طول انجامید، گفت: گر چه هنوز عوارض آن مصدومیت در بدن من هست و چندین باز مورد عمل جراحی قرار گرفتم اما زخمی که در تن دارم را به عنوان یار و همراه همیشگی، یک برکت و نعمت تلقی میکنم.
ادهمی با تاکید بر اینکه این زخم و حادثه باعث می شود من گذشته خود را فراموش نکنم، افزود: زمانی که بحث مادی این حادثه مطرح شد و قرار شد که دیه دریافت کنم و خسارت درمان بگیرم، یکی از دوستان جمله ای گفت که در من بسیار تاثیر گذاشت و آن این بود که «اگر کاری را برای هر کس و خدای خودت انجام دادی مردم تحت هر عنوانی تشویقت می کنند و خدا هم اجرت را می دهد» و این بود که تا امروز به دنبال دریافت خسارت نرفتم و نمی روم.
وی همچنین اظهار کرد: هیچ چشم داشتی ندارم چرا که خداوند سالهاست در جاهایی گره از کارم باز کرد که هرگز فکرش را نمیکردم.
اسمم را روی فرزندشان گذاشتند
ادهمی در ادامه خاطرات خوب و بد در هلال احمر را دو کفه ترازو دانست گاهی خستگی و رنج تحمیل شده بر امدادگر و خسارت وارد آمده بر انسان آسیب دیده خاطره بد است اما وقتی همان نجات و کمک به همنوع با موفقیت همراه باشد تبدیل به خاطره خوب می شود، گفت: در زلزله همدان در منطقه آوج با تیم امداد و نجات گیلان در روستای سعید آباد مستقر بودیم، در روز سوم وقوع زلزله و شب دوم حضور ما بود که مردم هنوز از ترس در بیرون از خانه ها می خوابیدند.
وی ادامه داد: راه ها خیلی طولانی و مسیر حرکت کند پیش می رفت و ما در منطقه غیر دسترسی بودیم که یک خانم باردار، زمان زایمانش فرا رسید و خوشبختانه تمام تلاشم را کردم تا او را به موقع به نزدیکترین مرکز برسانم. که بعد از چند روز پدر آن خانم به همراه دامادش به سراغ من آمدند و خبر دادند که نوزادشان پسر است و می خواهند بخاطر زحمتی که کشیده ام اسم من را برای او انتخاب کنند.
ادهمی با بیان اینکه این اتفاق را هرگز از یاد نمی برم، گفت: چه چیزی زیباتر از این می توانست برایم اتفاق بیفتد که بخاطر کاری که انجام داده ام کسی اسم مرا برای فرزندش در نظر بگیرد، این یعنی همان لطف خدا که شامل حال من شده است.
حس خوب کمک به همنوع در من محفوظ مانده است
وی در ادامه با بیان خاطره دیگری از فعالیت های امدادگریش، گفت: یک روز وقتی ساعت ماموریت من در جاده تمام شد، برای استراحت به مسیر جاده قدیم رستم آباد رفتم که دو دستگاه پیکان جلوی چشمانم تصادف کردند و 11 نفر مصدوم شدند. بلافاصله اورژانس ما رسید اما متوجه شدم دو نفر از مصدومین حالشان خوب نیست و نیاز به احیای قلبی و ریوی دارند. تصمیم گرفتم همزمان هر دو نفر را احیاء، کنم. وضعیت بسیار ناخوشایندی بود. اشک چشمهایم را پر کرده بود و من فقط تلاش می کردم تا آنها را برگردانم. وقتی اورژانس همه مصدومین را برد هنوز نمی دانستم چه سرنوشتی برای آن دو پیش می آید.
ادهمی اضافه کرد: بعدها که پیگیر شدم، فهمیدم با ادامه احیاء در بیمارستان خوشبختانه هر دو نفر زنده مانده اند و حس خوب کمک آن روز و نتیجه اش در من محفوظ ماند.
وی با تاکید بر اینکه زندگی امدادگران سراسر خاطره است، گفت: تلاش برای اینکه انسانی را امیدوار کنی، خودت را امیدوار کرده ای و زندگی یعنی لذت همین چیزاها....
پایان پیام/
نظر شما